جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جشن روز مسافر

روز چهارشنبه مورخ 1404/09/12 مصادف با بیست و هشتمین سالروز رهایی جناب آقای مهندس دژاکام و روز مسافر، جشن روز مسافر در میان جمع گرم و پرشور مسافران و همسفران برگزار گردید و همسفران از مسافران خود تقدیر نمودند.

مسافر باید اهل سفر باشد، این سفر دیدگاه انسانی می خواهد، سفر دل سوختگان است که اعتیاد ذوبشان کرده، اهل معرفتند و اهل رفتن و دل به عشق زدن، سفری است از آغوش شیطان تا عرش کبریا، این کارزار جای هر رند و هوسبازی نیست، جنگ می طلبد، جنگی عظیم باید کرد با تمام خواسته های شیطانی.

جناب آقای مفتون: سالهای سال مصرف کنندگان و خانواده هایشان رو در روی هم بودند، به همدیگر بی احترامی کردند، چه جدایی ها، چه درگیری ها، چه اهانت ها که بین مصرف کننده و خانواده اش بود، حرف همدیگر را نمی فهمند، به نقل از آقای مهندس، مسافران فرانسوی حرف می زدند و همسفران پرتغالی، این مراسم روز مسافر یا روز همسفر، به ما یاد می دهد به یک زبان حرف بزنیم و همدیگر را درک کنیم و این قدرشناسی به خاطر همین است که از آن بی احترامی ها و اهانت ها و…، عبور کنیم و به جایی برسیم که به تفکر هم احترام بگذاریم.

  

دلنوشته همسفر علیزاده:

نازنین مسافرم، وقتی که تو بیماری، انگار روح جامعه بیمار است، نمی دانم از سر تفنن یا کنجکاوی، از روی لجبازی، یأس و ناامیدی، نیاز عاطفی، فقر فرهنگی یا تکیه بر مصاحبتی ناصواب، نمی دانم، فرقی نمی کند، به هر دلیلی پای در این رکاب گذاشتی، بی شک نمی دانستی مرکَبَت ترمز بریده است و می راند بی اختیار تو، هرچه بوده است اینک تو هستی، نامت، نشانت، نیازهای انسانیت ، پیوندهای در حال گسستن و گسسته ات، زخمهای مرهم نیافته ات، دردهای انبوهت و چشمان ملتمست که مظلومانه دست یاری را طلب می کند، نازنین مسافرم، نمی دانم از دامن من به کجا گریختی، که در پناهش نه پای در زمین داشتی و نه سر بر آسمان. تو در حلقه های دودی که به هوا می فرستادی، آرامش و لذتی را جستجو می کردی که شاید من هم تو را از آن سیراب نساخته بودم، و من در آن حلقه ها، امنیت، آرامش و خوشبختی خود را دوردست و نایافتنی می دیدم، آنگاه که روح و جسم را با لذت افیون آلوده ساختی و چون ابر برستیغ کوه، سینه، ساییدی و در میان جهالت و افیون در برهوتی از تهی سرشار بودی، من در اندوه این زخم زجربار، ستاره ها در دل شبهایم خاموش گشتند و چون شراره هایی بر زمین فرو ریختند، و خورشید روزهایم در بهت و ناباوری به تاراج رفت، نازنین مسافرم، آن روز که برای اولین بار از سر درماندگی پای در این مکان نهادم، ترسیدم که این بار هم شاید از سر جهالت مسیر و راهی یافته ام همچون راه های دیگر، که جز تخریب بیشتر برایمان سودی نداشت، راهی برای سرگرم کردن خود و یا حتی فریب خود، چندان که پای پیش رفتن نداشتم اما به تدریج من و تو دریافتیم که دعاهایی که ما به درگاهش روانه ساخته ایم کارگر گشته و ما را برای نعمتی به این بزرگی برگزیده است، و درب خانه و عشق و فداکاری و ایثار را به ما نشان داده تا یاد بگیریم چگونه زنگار از روح بزداییم و از بند وارهیم، مأمنی که با آن دم مسیحایی، مردگان متحرک زنده می شوند، به ذات بی همتایش سوگند، در این مکان بود که فهمیدم چرا خداوند به فرشتگانش دستور داد تا در مقابل بنی آدم سجده کنند، نازنین مسافرم، برخیز و بر آستانش روی آور بی گمان کبوتران دعا پیام استغاثه ات را به بارگاهش می رساند، مسافران و همسفران عزیز، بیایید با هم بخوانیمش، دست هایمان را در دست هم قرار داده و در پی هم روان شویم تا از پیوند دست هایمان پلی بسازیم تا گذرگاهی محکم برای عبور از ظلمت به نور باشد و در نهایت به فرمان عقل نزدیک شویم، آری آری فرّ بر باد رفته و در خاکستر مدفون شده خاکسترنشینان مانند گنجی به صاحبان اصلی شان پس داده خواهد شد، مشروط بر اینکه خود را طلب نمایند، الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور، مسافران عزیز روزتان فرخنده باد!

دلنوشته همسفر ولی زاده:

سلام بر مسافر راه عشق، سلام بر تو که بی قرار راه های تاریک و خسته از بار سنگینی که بر دوش دل ناتوانت قرار داده بودی، سلام بر تو که ردّ گام هایت هرگز به مقصد آرامش نرسیده بود، تویی که هر صبح را با لبخند دروغین می نگریستی و شب را با چشمانی خسته بدرقه می کردی، تویی که در غوغای اعتیاد صدای خویش را گم کرده بودی، روزگار چون گردبادی در دل کویر، بر جانت می وزید و هر لحظه پاره ای از یقینت را می ربود، و تو مانده بودی با هیاهوی بی معنا، با دستان تهی و دلی آکنده از حسرت و امروز بدان که در پی این غبارهای درد، نوری نهفته است، نوری از سرچشمه ازلی، اکنون که انگشت اشاره خداوند به سمت تو گشته است، و نسیم رحمت بر تو وزیده، و به سلامت روح و جسم دعوت شده ای، از درد بگو، از خستگی، از گمگشتگی جان، چرا که این جا گوش ها شنواتر، و نگاه ها جور دیگر است، دوباره برخیز، سبکبال چون پرنده ای که از قفس رسته است، اینجا راهی است برای یافتن، برای رسیدن، برای بازگشت به خویش، مگر نه این است که هیچ انسانی به خوشبختی نمی رسد، تا آنکه دو بار زاده شود، یک بار از مادر خویش و بار دیگر از خویشتن خویش، تا حقیقت درونش که در زایش دوم هویدا می شود و حیات واقعی او آغاز می گردد، تو دیگر بیمار نیستی، تو یک هنرمندی که از خاکستر ویرانه ها، زیبایی خلق کرده است و من به تو به استقامت قلبت و به عشقی که برای ادامه مسیر در درونت کاشتی، ایمان دارم حرکت کن و هرگز مگذار آن نور تازه خاموش گردد و ما اینجا نه برای قضاوت، بلکه برای تماشای زیبایی تاب آور روح تو ایستاده ایم، روز و هفته مسافر بر همگان مبارک!

دلنوشته همسفر خداییان

سلام بر همه مسافران راه رهایی، بر آنانی که دل به دریا زدند تا از گرداب اعتیاد به ساحل نجات و درمان برسند، مسافرانی که بار سفر بسته اند، سفر از ژرفای تاریکیها تا اوج روشناییها، سفری از آغوش شیطان تا عرش کبریا، امروز روز شما مسافران عزیز است، در این کارگاه عشق، شما مسافران، قهرمان صحنه ای هستید که نه هر رند و هوسبازی تاب ایستادن در آن دارد، شما دلسوختگانی هستید که ذوب اعتیاد شدید اما از دل همان آتش، چونان ققنوسی سر برآوردید، در کارگاه سروج، قافله ای در حرکت است، مسافرانی دلی هستند، بی همسفر، اما پرامید، یوسفی که در چاه آزمون ها، نور امید را می جوید، اسماعیلی که در راه اطاعت از فرمان، استوار چون کوه ایستاده است، مجید که گوش جان به فرمانهای جلسه سپرده، حمیدرضا که راستی و درستی سلاح همیشگی اوست، منصور که مصمم است در هدفش، مهرانی که هر روزش تلاش مقدس برای رسیدن به فردایی بهتر است، مهدی که چراغ هدایت آیندگان خواهد شد، سعیدی که در اوج ناامیدی به ریسمان درمان چنگ می زند، شهاب که با ادب و متانت در راه درمان قدم برمی دارد، و عباسی که نشان داد در نومیدی بسی امید است، به شما مسافران بی همسفر درود می فرستیم، شما که با اراده آهنین، تنها اما مصمم راه را ادامه می دهید، بدانید که در کاروان سروج هر مسافری که بی همسفر بماند، همسفران جلسه بال پروازش می شوند، دعاهای ما همسفران همواره پشتیبان راه شماست، پایان این سفر پرخطر و پرخاطره رهایی است، رهایی که با دستان پرتوان و اراده پولادین شما به دست خواهد آمد، مبارک باد این روز بر اولین مسافر درمان، جناب آقای مهندس دژاکام و رهجوی خلف ایشان جناب مسافر مهرداد مفتون و همه مسافران پرتلاش سروج.

  

تجلیل از استاد راهنما، جناب آقای مفتون توسط همسفر کرمی، مدیرعامل جمعیت سروج به نمایندگی از مسافران و همسفران سروج

همسفر کرمی:

روز مسافر را به همه عزیزان و کاشف بیماری اعتیاد و پایه گذار اسم مسافر، جناب مهندس دژاکام و جناب آقای مفتون که درمان بر اساس علائم بالینی را در اصفهان پایه ریزی کردند، به همه سفر اولی و سفر دومی ها تبریک عرض می کنم امیدوارم این سفر، سفری باشد که برسند به آن چیزی که نظر خداوند است. افراد با تغییراتشان معجزه ایجاد کردند که دیگران بتوانند رهرو این معجزه گر باشند، نمونه بارز آن آقای مفتون بودند و تمام سفردومی های پیراهن سفید، همه از معجزات این معجزه گر دارند بهره مند می شوند و هر کدام از درمان شدگان با تغییر رفتارشان تأثیرگذارند و این خودش نوعی اعجاز است به نظر من کلاً تغییر می تواند یک معجزه باشد. امیدوارم راه درمان پررهرو باشد و همه عزیزان مسافر واقعی باشند. اگر از این فرصت ها استفاده نشود، شاید در آینده به مشکل بربخورند و تا وقتی این راه باز است، باید از آن استفاده کنند و آموزشها یکی از کلیدی ترین و اساسی ترین معجزاتی است که می تواند شما را به پایان سفر برساند. زبانمان از تشکر از ایشان قاصر است ولی در حد یک قدرشناسی از جناب آقای مفتون، تقدیر می شود.

دلنوشته همسفر یکتا

بوی رهایی

آن روزها، ماشین کوچک ما مثل یک جعبه بخار گرفته بود، من همیشه به بوی تند سیگار حساس بودم، بویی که حتی کوچکترین ذره اش می توانست سردرد شدیدی برایم بیاورد اما در کنارش بوی دیگری هم بود، بوی سنگینی نگرانی های پدرم، هر بار که فشار مالی، خستگی روزگار یا کنایه های اطرافیان او را کلافه می کرد، نخ سیگار دوباره و دوباره روشن می شد، یاد آن روز در ماشین که هنوز در ذهنم زنده است، او پک می زد و دود، فضا را پر می کرد، سرم از درد می سوخت، اما لبم قفل شده بود، اعتراض نمی کردم، نه از سر ترس، بلکه از سر عشق، نمی خواستم در آن لحظه که خودش سخت در عذاب بود، با حرف من، عذابش را دوچندان کنم، سکوت می کردم و تحمل می کردم، در حالی که آرزو می کردم او بتواند آن فشارها را رها کند، امروز که به آن روز فکر می کنم، سختی که او می کشید، چقدر بزرگ بوده است، آن سیگار شاید تنها تکیه گاه موقتش در برابر طوفان های بیرون بود اما حالا فرونشستند و پدر من قویتر از هر زمانی ایستاده است، دیگر بوی دود نیست، بوی آزادی و اراده ای است که توانست سخت ترین کارزارها را شکست دهد، آن تحمل کردن من، تبدیل شد به انگیزه سکوتش برای تغییر و من به قهرمانی پدرم افتخار می کنم که نشان داد قویترین قید و بندها آن هایی هستند که خودمان بر خودمان می بندیم.

3.9 7 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
13 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مسافر میثم ۲
مسافر میثم ۲
10 روز قبل

باسلام و عرض ادب.
عرض تبریک روز مسافر خدمت اولین راهی وادی درمان مهندس حسین دژاکام،جناب آقای مفتون و کلیه مسافران راه بی انتهای درمان.
تشکر از کمیته محترم آموزش و استاد کارگاه آموزشی
تیم سایت و کلیه خدمتگزاران سروج.

همسفر توانا
همسفر توانا
10 روز قبل

باعرض سلام من هم این روز مهم را خدمت جناب مهندس دژاکام وجناب اقای مفتون وهمه مسافران خانواده سروج تبریک عرض میکنم واز درگاه خداوند متعال آرزوی موفقیت ودرمان رابرای همه مصرف کنندگان دارم .

همسفر یاراحمدی
همسفر یاراحمدی
10 روز قبل

روز مسافر ،بر همه ی مسافران اهل سفر که ترکش‌های اعتیــاد را در صدف قلب خویش به مرواریدهای ارزشمندو اندیشه ها و عملکردهای سالم تبدیل کردند مبارک باد

همسفر رحیمی
همسفر رحیمی
9 روز قبل

با تشکر از تیم تشریفات، روز مسافر بر همه ی مسافران مبارک🌹

همسفرخدائیان
همسفرخدائیان
9 روز قبل

با تشکر از کمیته تشریفات که زحمت زیادی برای برگزاری این جشن باشکوه کشیدند🙏
باز هم روز مسافر رو تبریک میگم به تمام مسافران سروج که پای در راه درمان و خودشناسی و تعادل نهادند و تقدیر و قدرشناسی بسیار داریم، چرا که اگر آنها نبودند ما هم قبله را پیدا نمیکردیم و هنوز درراه گمراهی های خودمان سرگردان و نا امید بودیم.🌹

مسافر علی ارشادی
مسافر علی ارشادی
9 روز قبل

خدارا صدهزار مرتبه شکر🙏🏼🙏🏼🤲🤲🌹🌹
تبریک به همه مسافرین راه درمان🍁🍁🍀🍀🌹🌹
🌺🌺💥💥🍁🍁🍀🍀🌹🌹💌💌🥀🥀🌾🌾💐💐

همسفر رضایی
همسفر رضایی
9 روز قبل

سلام خداقوت کمیته تشریفات تبریک میگم رو مسافر به جناب آقای مهندس دژاکام و استاد راهنمای عزیزم ومسافران خانواده سروج انشاالله همیشه سالم و پایدار در این سفرباشندتشکراززحمت کشان سروج واستادراهنمای عزیزم که این بستر فراهم کردند تشکر از کمیته تشریفات و مسولین سایت

همسفرکشاورز
همسفرکشاورز
9 روز قبل

سپاس از استاد🙏🙏🙏🙏
هزاران شادباش و تبریک به تمام مسافران راه درمان🌹🌹🌹خداوندرحمان را سجده برای جشن این روز ی که بزرگترین پیروزی زندگیمان است-آزادی و رهایی مسافرانی که گنج ارزشمندی رابه دست اورده اند🌴وبه ما درس ایمان به خود را آموخته اند🪷وافتخارمیکنم به اراده و شجاعت و مهر و صبوری تان برای رهایی از دام افیون🌸🌸🌸🌼🌼🌼🌼

همسفر عدنانی
همسفر عدنانی
9 روز قبل

روز مسافر را خدمت ریشه درمان اقای مهندس دژاکام وبنیان گذا ر درمان بر اساس علائم بالینی جناب اقای مفتون وهمه مسافران وخانواده سروج تبریک وشاد باش می گویم🌷🌷🌷

همسفر ملکی
همسفر ملکی
9 روز قبل

با عرض سلام و خداقوت و تبریک فراوان خدمت جناب آقای مهندس دژاکام و جناب آقای مفتون و همه مسافران عزیز.راهتان پر رهرو باد.🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹خداقوت خدمت عزیزان تیم تشریفات و تیم سایت

همسفرحیدری
همسفرحیدری
8 روز قبل

باسلام خدمت دوستان🌷🌷🌷
تبریک عرض میکنم روز مسافر راخدمت جناب مهندس دژاکام،جناب آقای مفتون وهمه مسافران عزیز🌹🌹🌹
ازخداوند برای همه این عزیزان سلامتی و موفقیت را خواهانم🍁🌹🏵🌸💐🌻🌼

مسافر مهران لژیون نهایی
مسافر مهران لژیون نهایی
8 روز قبل

عرض تبریک وشادباش به همه مسافران درمانی تفکر سروج. جلسه عالی وپر انرژی بود. تشکر میکنم از تمامی خدمتگذاران سروج 🙏🌹🙏🌹

محمدی
محمدی
7 روز قبل

سلام و درود فراوان
عرض تبریک خدمت جناب آقای مهندس حسین دژاکام وجناب آقای مفتون استاد عزیزوهمه مسافران راه عشق که قدم در این وادی گذاشتند
به امید رهایی همه مصرف کنندگان ومسافر شدن این عزیزان تا رسیدن به درمان وتعادل
روزتان مبارک