روز چهارشنبه مورخ 1404/7/30 آئین رهایی دو تن از سینه سوختگان وادی اعتیاد، مسافر علی و مسافر حمید در میان جمع گرم و پرشور و مهر مسافران و همسفران وهمچنین میهمانان گرانقدر، جناب سرهنگ طاهرزاده، آقای دکتر ریاضی پور، آقای کربکندی، آقای طباطبایی، آقای انصاری، آقای اکبری، خانم شاه نظری و دیگر عزیزان همراه برگزار گردید.
جناب سرهنگ طاهرزاده:
از صمیم قلب برای رهایی این دو عزیز خوشحالم و به ایشان و خانواده هایشان و تمام کسانی که اینجا زحمت می کشند، تبریک می گویم. همیشه بین اندیشمندان و فلاسفه بر سر جبر و اختیار اختلاف بوده و هست که آیا مسیر زندگی و سرنوشت ما مشخص است یا ما هم در آن مؤثریم و انتخاب گریم؟ چیزی که من می فهمم این است که اگر قرار بود سرنوشت ما مشخص باشد، اختیار برای ما معنی نمی داد و خداوند ما را توسط راهنمایانش راهنمایی نمی کرد و کتابی برای ما نمی فرستاد. شما پرچمدار مقوله درمان در مملکت و حتماً در جهان هستید که معضل خیلی از انسانهای روی کره زمین بوده و همچنان هست. شما نشان می دهید که اختیار انسان قدرتمندتر از جبر است. شما با موضوعی مبارزه کردید که من گاهاً شاید این توان و قدرت را در خودم نبینم که بشود به این بزرگی تغییر کرد و از صمیم قلب این را می گویم تغییر کردن با این گستردگی و با این قدرت، واقعاً هنر بزرگی است و امروز اتفاق بزرگی در زندگی دو نفر می افتد و سرنوشت شان عوض می شود. این جمله ساده ای نیست. اگر در مصرف مانده بودند، حتماً در مسیر دیگری می رفتند و امروز سرنوشتشان را خودشان تغییر دادند. اینکه بعضی مواقع می گوییم قسمت و سرنوشت ما این بود، برای آرام کردن خودمان است چون کار و حرکتی نکردیم و برای راحت کردن خیال خود می گوییم و الان خیلی از همدردان شما این حرف را می زنند، به خصوص چون بیماری مهلک قدرتمند، فرمانروای مغز و تفکرشان است. دائم این را به خود می گویند تو این شدی و نمی شود دیگر کاری کرد و به نظرم بدترین ضربه اعتیاد به انسان همین ناامیدی است. به هر حال شما که اینجا هستید خیلی کار بزرگی کردید و همین طورانسانهایی که در این راه به شما کمک می کنند، خیلی کار بزرگی کردند و امروز می خواهم این را بگویم که یکی از دلایلی که من به این جلسات می آیم قطعا این است که امیدوارم خداوند اسم من را هم گوشه ای از این لیست بنویسد که طاهرزاده ای هم بود که موافق بود و تمایل به این مسیر داشت، درست است کاری برای کسی نکرد، ولی همین که حضور پیدا کرد و این مسیر را تأیید کرد و این قطعاً برای عاقبت به خیری من کافی است، امثال آقای مفتون و بقیه خدمتگزاران که زندگی، سلامت و جوانی خود و عمرشان را در این مسیر گذاشتند که قطعاً جایگاه ویژه ای دارند. دوستانی که اینجا هستید، لطفاً قدر اینجا را بدانید، افتخار کنید به خودتان، تشکر کنید از خداوندی که شما را به این مسیر آورد و بدانید این صندلی امانت خیلی بزرگی دست شماست و قرار است بعد از شما انشاءاله صدها نفر روی آن بنشینند و مسیر زندگی شان را درست کنند و برگردند به زندگی که حقشان است و خداوند از ایشان می خواهد. اگر ما لباس پلیس به تن داریم و اسلحه به دستیم و شبانه روز در مبارزه ایم، هدف ما هم اصلاح آدمهاست. ما مشکل شخصی با کسی نداریم، این پدیده ای است که انسانهای بسیاری را از بین می برد و آرزوی قلبی و دعای همیشگی بسیاری از خانواده هاست که این عضو خانواده شان به درمان برسد و از این مکافات خلاص شود. این ضجه ها و دعاها که شبانه روز به آسمان می رود، قطعاً شما پاسخ و چاره اید، شما تدبیر خود کرده خودتانید. قبل از سفر درمانی این اعتقاد من بود، (مگر خواب اجل شیرین کند افسانه ما را)، ولی شماها به امثال من و جامعه ای که مستقیماً با این موضوع روبه رو هستند، اثبات کردید می شود این درد بزرگ لاینحل را درمان کرد، با کیفیت هم درمان کرد، و این خیلی کار بزرگی است چون خیلی ها زحمت کشیدند و می کشند و دوست دارند این اتفاق بیفتد ولی از بس این بیماری قدرتمند است، دوباره برمی گردند، بسیاری از انسانها به درمان و ترک بدبین هستند. بیش از دو دهه افتخار شاگردی آقای مفتون را دارم، درخت تنومند درمانی که الان در استان ما جایش خیلی خالی است، اینجا چندهزار نفر انسان با این پرچم درمان شدند و راه روشن کهکشان راه شیری درست می کنند و من معتقدم درمان بهترِ جهان است. این غلو نیست، با درمان غریبه نیستم، به اندازه تجربه ای که در حوزه اعتیاد دارم، فکر می کنم نداشته باشیم درمانی بهتر از این در جهان. فقط جای خالی حمایت های پس از درمان در کشور خالی است که همیشه هم به مسئولین گفته می شود که اعتیاد درمان شدنی است ولی اگر خیلی موفق نیستیم و نتوانستیم جامعه را با تفکر درمان همراه کنیم این است که پس از خروج بچه ها از درمان، باید چاره اندیشی شود که به اجتماع برگردند و امکان زندگی جدید و نو باشد. البته در تفکر شما این مسئله حل است ولی عیب بزرگی که در خیلی از روشها هست این است که انسان را تک بعدی می بینند و بعد خانواده و اجتماع معضلش است. انشاءاله به زمانی برسیم که این اتفاق بیفتد که حمایت های پس از خروج از درمان هم صورت بگیرد که هر روز با کیفیت تر و قدرتمند تر درمان را ادامه دهیم، هرچه درمان قویتر کار کند، مسلماً در پیشگیری هم اثرگذار است و قطعاً پیشگیری خیلی واجب و مهم است، به خصوص در جامعه امروزی با مواد جدید و فرهنگ زشتی که کنار آن آمده که فکر می کنند مصرف کار درستی است و به آن افتخار می کنند. و این ضربه و مصیبت بزرگی به جامعه است و چطور می شود چنین انسانی که خود را بیمار نمی داند، درمان کرد؟!! چون ساختار شناختی و جهانبینی شان از بنیان غلط است. در چرخه عظیم چرخش مواد در کره زمین، نقطه هدف تولید و ترانزیت مواد، شماها بودید. یکی از افتخارات دیگر شما این است که از این چرخه که سر راه آن خیلی گناهان و آسیب ها به انسان زده می شود خارج شدید. اگر من می گویم اسم من گوشه لیست شما نوشته شود، شما که مصرف کننده اید و همکار من که سر مرز از قاچاقچی مواد تیر می خورد، چون ما اثر داریم در کره زمین و بی اثر نیستیم. به رها شدگان امروز خیلی تبریک می گویم و از ته دل خوشحال می شوم. شما بخشی از ثمره کار ما هستید و من برای دلخوشی خودم می آیم و شما منت بر سر ما دارید.
آقای مفتون: جناب سرهنگ طاهرزاده، شما در لیست هستید چون بیست سال قبل، سال 84 که درمان به اصفهان آمد، اگر حمایت نیروی انتظامی نبود، ما نمی توانستیم ادامه دهیم چون جامعه پزشکی و دانشگاهی به هیچ عنوان پذیرای درمان نبود و حتی حاضر به حرف زدن با ما نبودند. و من از شما و دیگر حامیان سپاسگزارم و از طرف تمام درمان شدگان مدیون تفکر حضرتعالی و دوستانتان بوده و هستیم که واقعاً حمایت کردید.


مسافر علیرضا راهنمای مسافر علی:
وظیفه خود می دانم از همه پیشکسوتان درمان از روز اول تا امروز و آخرین نفر که علی هست، تشکر بکنم. قطعاً این مسیر ادامه دار است. اگر مسافر علی و مسافر حمید امروز اینجا ایستادند، همه می دانیم تلاش خودشان بوده و تحت حمایت درمان که امروز نعمت آن را در کشور خود داریم، بهره مند شدند. تکلیف نوشتن یکی از شاکله های درمان است تا بتوانند تغییر کنند و تکالیف این دو عزیز، تمرینی است که بتوانند خود را از اعتیاد پس بگیرند و مسیری است که بر جای گذاشته اند و یک نمونه کامل حرف گوش کردن است. قطعاً همانگونه این دو عزیز توانستند دیگران هم با تلاش می توانند به این افتخار نائل شوند.

مسافر علی:
18 سال سوءمصرف مواد از نوع تریاک، شیره، حشیش، الکل و شربت متادون داشتم، لطف خدا شامل حالم شد با جلسات سروج آشنا شدم و سفر درمانی ام را شروع کردم، طول سفر اولم با تشکر از تفکر درمان و راهنمایی راهنمایان عزیزم در لژیون تازه واردین، مسافر آقامیثم، در لژیون آماده سازی مسافر آقاهادی و در لژیون نهایی، مسافر آقاعلیرضا، به مدت 16 ماه و 12 روز طول کشید. درمان بر اساس علائم بالینی، دارو شربت شفابخش اپیوم و هم اکنون که در خدمت شما هستم یک ماه و سه روز است از هرگونه دارو بی نیاز و در حال سپری نمودن سفر دوم می باشم.
تشکر می کنم از جناب دژاکام و از آقای مفتون که درمان را به شهر ما آوردند که ما بتوانیم در این مکان و بستری که مهیا شده مسیرمان را طی کنیم و امیدوارم همه همدردانمان بتوانند از این در وارد شوند و با پیراهن سفید خارج شوند. روزی که آمدم، واقعاً پر از ترس و ناامیدی بودم. همان اوایل ورود، با دیدن رهایی دو نفر از همدردانم ناامیدی در من کمرنگ شد. به شدت با تغییر زاویه داشتم. رفته رفته به مرور وقتی جلسات را شرکت کردم، در زندگی ام آرامش نسبی ایجاد شد و وقتی دیدم دیگر عصبانیت و پرخاشگری های قبل نیست، جلسات را ادامه دادم و تمام تلاشم را می کنم در این راه پرقدرت ادامه دهم و کاری برای همدردانم بتوانم انجام دهم.



همسفر استکی، راهنمای همسفر صباغیان:
این روز عزیز را خدمت همه تبریک عرض می کنم. یک همسفر اگر می خواهد راه درمان را شروع کند و همزمان با روحش حرکت کند باید بپذیرد و ایشان یکسال و نیم است توانست آنچه در زندگی اش اتفاق افتاده را بپذیرد و شروع به حرکت کرد و به ایشان تبریک می گویم چون راه فوق العاده سختی بود تا به این نقطه رسیدند و انشاءاله ماندگار و پایدار باشند.

مسافر علیرضا، راهنمای مسافر حمید:
این روز عزیز را خدمت همه دوستان تبریک عرض می کنم. اشاعه و گسترش فرهنگ درمان، منجر به پیشگیری و بازپس گیری اعتیاد می شود. امیدوارم خداوند لطفش را شامل حال همه دردمندان ما بکند و همه زیر سایه درمان قرار بگیریم. مسافر حمید، وقتی سفر درمانی اش را شروع کرد، روزهای بارانی با موتور به جلسه می آمد و بعضی روزها لذت می بردم از اینکه می دیدم آب از سر آستین هایش می چکید و وارد جلسات می شد. مسافر حمید با همان پایی که به دنبال مواد می رفت، با همان پا به دنبال درمان آمد و حق طبیعی اش را گرفت امیدوارم مبارکش باشد و قدر این موقعیتی که الان دارد تحت آموزشهای سروج بداند.

همسفر صباغیان:
از جناب مهندس دژاکام، کاشف بیماری اعتیاد و از جناب آقای مفتون بنیانگذار جمعیت سروج، تشکر می کنم. همچنین از همه عزیزان و زحمتکشان که وقت و انرژی خود را برای ما می گذارند تشکر می کنم و از همه سپاسگزارم.

مسافر حمید:
30 سال تخریب داشتم بر اثر مصرف مشروبات الکلی، تریاک، شیره و این اواخر مصرف شیشه را داشتم. لطف خدا شامل حالم شد وارد جلسات سروج شدم و درمان خودم را آغاز کردم. طول سفر اولم با تشکر از تفکر درمانی سروج و راهنمایی راهنمایان عزیزم، لژیون تازه واردین مسافر آقامیثم، لژیون آماده سازی، مسافر آقاهادی و لژیون نهایی، مسافر آقاعلیرضا با همراهی همسفرم، یک سال و 20 روز طول کشید. روش درمان تنظیم دارو بر اساس علائم بالینی، دارو شربت شفابخش اپیوم و هم اکنون که در خدمت شما هستم 34 روز است از هر دارویی بی نیاز و در حال سپری نمودن سفر دوم می باشم.
این روز قشنگ را تبریک می گویم به کاشف بیماری اعتیاد، جناب مهندس دژاکام، بنیانگذار درمان بر اساس علائم بالینی، جناب آقای مفتون و به کل جمعیت سروج و از تمام خدمتگزاران صدیق این جمعیت واقعاً قدردانی می کنم. یک سری جملات کلیدی اینجا به من خیلی کمک کرد. آنجا که استاد راهنما به من می گفتند: «اگر برای خودت می آیی بیا» یا با بیان شرایط زندگی بر خلاف بقیه جاهایی که رفته بودم، تنها اینجا بود که به من گفتند «نوش جانت از این به بعد اگر با پای خودت آمدی درمان اتفاق می افتد ولی اگر برای ازدواج فرزندت، مدرسه رفتن و… آمدی نه» جاهایی که برای ترک رفته بودم ناامید شدم، ولی اینجا یاد گرفتم خود کرده را تدبیر هست و الحمدالله اتفاق افتاد. نقدپذیری را اینجا یاد گرفتم، قبلاً فکر می کردم با نقد شدن، سبک می شوم ولی اینجا یاد گرفتم اگر به من تذکری می دهند، برای خود من است که آموزش بگیرم و درمان اتفاق بیفتد. نکته مهم گوش کردن بود که تا جایی که توان داشتم گوش کردم، کاربردی کردم و الحمدلله در مسیر درمان مشغول بودم و روز به روز اوضاع و احوال من بهتر شد. من خودم، جانم، زندگی، آبرو و همه چیزم را در مسیر درمان پس گرفتم و دست بوس تک تک خدمتگزاران جمعیت سروج هستم.
یک عذرخواهی به خانواده ام بدهکارم و به همسر و فرزندان و خانواده ام خسارت زدم و همین جا در حضور همه از ایشان حلالیت می طلبم و با تمام وجود سعی می کنم جبران خسارت کنم با اینکه خیلی از خسارتهایی که زدم قابل جبران نیست. با نگاه کردن به الگوها سعی می کنم در این مسیر کاری کنم که تفکر سروج زیر سؤال نرود و طبق فرموده سرلژیونم می دانم این پیراهن سفید مسئولیت دارد. با پوشیدن این لباس، حس عجیبی دارم و حس مسئولیت را گرفتم، امیدوارم ایمان سوزی نکنم و یک تازه وارد از من به عنوان یک سفر دومی الگو بگیرد.



از همسفر شاه نظری، یکی از حامیان بیرون خوابها، قدردانی به عمل آمد و تندیس خدمت سروج به ایشان تقدیم شد.

سلام خدا قوت به همه خدمتگزاران جمعیت سروج این دو آیین رهایی مسافر علی وحمید رابه جناب آقای مفتون واقای مهندس دژاکام خود مسافران رها شده و خانواده هایشان وکل جمعیت سروج تبریک عرض میکنم
انشالله همه مصرف کنندگان در مسیر نورانی درمان قرار بگیرند وبه رهایی و درمان برسند باتشکر از تیم سایت
باعرض سلام وادب خدمت مسافر علی ومسافر حمید، منم به نوبه خودم تبریک میگم آئین رهایی رو به شما وجناب مهندس حسین دژاکام کاشف بیماری اعتیاد و جناب آقای مفتون و همه خدمتگزاران جلسه و همه مسافران و همسفران تبریک عرض میکنم. 💐💐
با تشکر از تیم تشریفات
باعرض تبریک وشادباش
ارزو میکنم یک چنین روزی نصیب وقسمت من و همه همدردان من بشود…آمین
سلام خداقوت کمیته تشریفات تبریک میگم رهایی این دوتا عزیز به خودشون واستا راهنمای عزیزم و خدمت گذاران سروج و همسفر شون وکل خانواده سروج تبریک میگم تشکر از مسولین سایت
سلام خوش آمد میگم به مهمانان عزیز و تبریک میگم به تک تکشان که باضورشون جشن ماپرانرژی ترکردندتشکرازمهمانان عزیز تشکر از کمیته تشریفات و مسولین سایت
باسلام وخدا قوت خدمت تیم تشریفات🌷
من هم تبریک عرض میکنم این دو رهایی را خدمت خودشان وخانواده هایشان
وهمچنین تیریک عرض میکنم خدمت جناب اقای مفتون وهمه خدمتگذاران که یا بار دیگر زحماتشان به بار نشست انشاله این رهایی ها روزی همه راه گم کردگان اعتیاد بشود
سلام وخدا قوت به تمامی خدمتگزاران سروج این دو ایین رهایی مسافر علی ومسافر حمید را به جناب اقای مفتون و مهندس دژاکام وخانواده های محترمشان تبریک عرض می کنم انشالله همه مصرف کنندگان راه خودشان را پیدا کنند و به درمان برسند.
سلام وخسته نباشید خدمت استاد گرامی جناب آقای مفتون وکلیه خدمتگذاران سروج.
رهایی مسافر حمید ومسافرعلی را به استاد گرامی جناب آقای مفتون راهنمایان و تمامی اعضای سروج تبریک و تهنیت عرض میکنم
باعرض سلام ودورد ،خداراهزاران بار شکر که موفقیت دیگری در کارنامه درخشان سروج ثبت شد ان شالله روزیه همه خانوادهای مصرف کننده باشدودر این راه پایدارباشند.تبریک خدمت همسفر صباغیان عزیز ومسافرحمیدومسافرعلی وتیم کوهنوردی سروج.
سپاس خداوند سبحان را که تفکر درمان را آفرید و چقدر خوشبختیم که در عصری زندگی میکنیم که درمان کشف شد و عینیت یافت،این روز ارزشمند مبارک استاد راهنمای عزیزمان جناب آقای مفتون و تمامی خدمتگزاران تفکر درمان و هر دو عزیز رها شده و خانواده هایشان باشد🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹