زمانی این هویت ذهنی شکل می گیرد که شخص بخواهد آموزشها را از دید هویت خود کسب کند و با هویت خود مطابقت بدهد، یعنی خودِ آموزش را به درستی نمی گیرد. مثلاً اگر در ذهن خود احساس زرنگی دارد آموزشها را بر مبنای آن خصیصه می خواهد استفاده کند، و هر چه جلوتر می رود، ریشه آن قوی تر و محکم تر می شود و خیلی سخت می تواند از آن جدا شود،

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: هویت ذهنی

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1404/7/28

همه ما کلمه هویت را با عناوین مختلف شنیده ایم، از جمله تشخیص هویت که در ادارات و یا در هنگام خروج از کشور و… گرفته می شود که مشخص شود هر فرد در طول زندگی خود سوء سابقه دارد ویا جرمی مرتکب شده است یا خیر!

*تعریف هویت:

خصیصه ها و ویژگی های هر فرد، با توجه به باورهای تربیتی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی که با آن خودش را بیان میکند و اعلام موجودیت میکند؛ یعنی هر کسی هویت خودش را خودش نشان می دهد؛ به عبارتی هویت، آن چیزی است که از ماست و به جامعه ارائه می دهیم.

*هویت ذهنی چیست؟ و چطور ساخته می شود؟

از دیدگاه جلسات، آن چیزی که بر مبنای نظریات و تعبیر و تفسیرهای ذهنی ما شکل می گیرد، هویت ذهنی نامیده می شود؛ که می تواند درست نباشد.

زمانی این هویت ذهنی شکل می گیرد که شخص بخواهد آموزشها را از دید هویت خود کسب کند و با هویت خود مطابقت بدهد، یعنی خودِ آموزش را به درستی نمی گیرد. مثلاً اگر در ذهن خود احساس زرنگی دارد آموزشها را بر مبنای آن خصیصه می خواهد استفاده کند، و هر چه جلوتر می رود، ریشه آن قوی تر و محکم تر می شود و خیلی سخت می تواند از آن جدا شود، و آنجاست که دید منفی به همه افراد خدمتگزار و خدمت پیدا میکند، چون همه چیز را با هویت ذهنی خود می سنجد و اگر مطابق نبود آن را بد و اشتباه می داند.

*ارتباط هویت ذهنی با خدمت حسابگرانه:

در واقع این هویت ذهنی است که ما را به سمت خدمت حسابگرانه می برد، به همین علت این موضوع بلافاصله بعد از دستور جلسه “خدمت عاشقانه و حسابگرانه” گذاشته شده است؛ به این معنا که وقتی ما هویت ذهنی داشته باشیم، خدمت ما لوث یا بی ارزش می شود، و کم کم من را به سمتی می برد که خود را صاحب نظر می دانم، و معتقد به نظریه ای می شوم، که من فلان خدمت را انجام می دهم و در قالب خدمت سعی میکنم هر چیزی را با نظریه خود توجیه کنم، و علاوه بر اینکه نگاه تک بعدی دارم، همیشه به دنبال این هستم که دیگران هم نظریه من را بپذیرند، و وقتی این اتفاق نمی افتد، نسبت به آنها کناره گیری میکنم، چون فکر میکنم به شخصیت من توهین شده است، در صورتی که دیگران حق دارند نظر یا پیشنهاد من را نپذیرند.

“انسان وقتی معتقد به نظریه ای می شود اصرار دارد که همه چیز را بر مبنای آن نظریه توجیه کند و یا مرتبط بداند، علتش این است که انسان از نظر اعتقادات و نظرات برای خودش هویت ذهنی می سازد و نسبت به آن تعلق پیدا میکند، و هر جا نتواند نظریه خود را ثابت کند، احساس میکند که شخصیت او خرد شده و زیر سؤال رفته است، و آنجاست که تقلا میکند به هر شکلی این نظریه و هویت را حفظ کند در حالیکه نمی داند چه آسیب بزرگی می زند، و رفته رفته از منطق دور شده و تعصب جای آن را می گیرد”.

*چطور می توانیم هویت ذهنی را از خود دور کنیم؟

1-شناخت و فهمیدن؛ اگر هویت ذهنی را بشناسیم و بفهمیم و مطرح کنیم، کمک بزرگی در بر طرف کردن آن به ما میکند و در نتیجه در خدمت کردن طوری عمل می کنیم که به عنوان الگوهای اثر گذار باشیم، چون نه تنها در جلسات، بلکه در جامعه هم تمام اعمال و رفتار ما رصد و دیده می شود.

2- داشتن نگاه چند وجهی؛ چون وقتی معتقد به نظریه ای برای خودم می شوم یواش یواش از منطق دور می شوم و تعصب جای آن را می گیرد، در نتیجه من رنج بیشتری می برم.

3- مشارکت در جلسات و بیان برداشت؛ که باعث می شود هویت ذهنی من کم کم از بین برود چون یک طیف است، و اینطور نیست که همیشگی، یا ژنتیکی و یا غیر قابل تغییر باشد.

*تفاوت هویت ذهنی با هویت تفکری:

1-هویت ذهنی نقد پذیر نیست، و با کوچکترین نقدی در هم فرو می ریزد، اما هویت تفکری از نقد و انتقاد استفاده می کند.

2-هویت ذهنی خود را سرزنش میکند، اما هویت تفکری خود را نقد یا انتقاد میکند تا آنها را تکرار نکند، و از آنها استفاده می کند؛ مثلاً وقتی در جایگاه خدمت استادی قرار می گیرم، اگر تحت تأثیر ذهن خود باشم مطالبی را عنوان می کنم که خود را برتر از دیگران بدانم، اما هویت تفکری به من می گوید آنچه را یاد گرفتم با حس خوب به دیگران انتقال بدهم، تا اثرگذار باشد، چرا که ما باید هنر تأثیر را یاد بگیریم نه هنر کلام؛

بنابراین ما باید یاد بگیریم طبق وادی اول (با تفکر ساختارها آغاز می گردد …) با هویت تفکر پیش برویم نه با هویت ذهنی؛

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: علیرضا2- احسان- حسن(م)- محمد(ن)- مهدی- علیرضا1- علی(ا)- هادی- میثم1

همسفران: غلامی- کشاورز