چون انسان به طور مداوم در حال فرمانبری است؛ بنابراین لازم است بدانیم از چه نیرویی فرمان می‌گیریم،الهی یا شیطانی، چنانچه انتخاب با خود ماست که در کدام جناح قرار می‌گیریم، این آگاهی، کلید انتخاب درست در مسیر درمان و رهایی از بیماری اعتیاد است.
موضوع کارگاه آموزشی: از فرمانبری تا فرماندهی
استاد: مسافر سفر دوم علی
تاریخ: چهارشنبه ۱۴۰۴/۶/۱۹
این دستور جلسه به بررسی مفهوم «فرمانبر و فرمانده» در فرایند درمان بیماری اعتیاد می پردازد.
در واقع منظور از فرمانبر و فرمانده خود شخص مصرف کننده یا خانواده مصرف کننده می‌باشد.
انسان به عنوان یک جهان اصغر شناخته می‌شود، جهانی کوچک که تمام عناصر و قوانین هستی، نیروهای الهی و شیطانی در وجود او قرار دارند.
فرد مصرف کننده و خانواده مصرف کننده اغلب مطیع و فرمانبر نیروهای اهریمنی بوده، بدون هیچ گونه عذاب وجدان یا ناراحتی دستورات آن را اجرا کرده و این فرمانبری را با رفتارها، درگیری‌ها، تلاش برای تهیه و مصرف مواد، دروغ گفتن، حق الناس کردن، قضاوت و فضولی … نشان می‌دهند. و از آنجا که یک فرمانبر حلقه به گوش نیروهای اهریمنی هستند دیگر احساس گناه و پشیمانی نمی‌کنند حتی ممکن است طلبکار هم باشند و خود را توجیه کنند.
جلسات سروج در درمان بیماری اعتیاد آموزش می‌دهد تا بتوانیم تشخیص دهیم از چه نیرویی فرمان می‌بریم. چون انسان به طور مداوم در حال فرمانبری است؛ بنابراین لازم است بدانیم از چه نیرویی فرمان می‌گیریم،الهی یا شیطانی، چنانچه انتخاب با خود ماست که در کدام جناح قرار می‌گیریم، این آگاهی، کلید انتخاب درست در مسیر درمان و رهایی از بیماری اعتیاد است.
بسیاری از ما تجربه اطاعت از خواسته‌های نفسانی و پیروی از فرامین نیروهای اهریمنی را داشته ایم و چه بسا هنوز هم نسبت به برخی از این تمایلات تعصب داشته و تحت سلطه آنها باشیم. نتایج این فرمانبری را با اضطراب، ناآرامی، بدبختی و … چشیده‌ایم.
امروز می‌خواهیم بدانیم چگونه می‌توانیم جناح خود را تغییر دهیم؟
اولین و مهمترین قدم شناخت است. باید ببینیم فرمانبر کدام نیرو هستیم؟ کدام صدا در درون ما می‌گوید این کار را انجام بده یا این کار را انجام نده؟ کدام صدا راه درست یا غلط را نشان می‌دهد؟ آیا فرمانبر نیروهای اهریمنی یا ضدارزشی ها هستیم یا می توانیم فرمانبری را به سوی نیروهای الهی و ارزشی ها تغییر دهیم.
دومین قدم آموزش دیدن است؛ در حالی که مسائل ضد ارزشی نیازی به آموزش مداوم ندارند و صرفاً یک یا دو بار تجربه کافی است تا آثار مخرب آن آشکار شود، اما در مسائل ارزشی، آموزش امری ضروری است.
اگر خواهان تبدیل شدن به یک فرمانده لایق هستیم ابتدا باید فرمانبر لایق باشیم. این اصل در هر سپاه و ارتشی صادق است. هر فرمانده ابتدا سربازی بوده که سال‌ها آموزش دیده، فرمانبری کرده، تجربه کسب کرده تا به جایگاه فعلی رسیده، بنابراین ما نیز نیازمند آموزش مداوم در مسیر ارزش‌ها هستیم تا بتوانیم فرماندهی شایسته برای شهر وجودی خود باشیم.
سومین قدم، انتخاب راهنما، رهبر یا فرمانده است. کسی که فرمان‌هایش از نیروهای الهی نشأت می‌گیرد نه نیروهای ضد ارزشی، این انتخاب چراغ راه ما در مسیر تبدیل شدن به یک فرمانبر و سپس فرمانده لایق خواهد بود.
چهارمین قدم، کاربردی کردن و اجرای آموزش‌هایی است که می‌بینیم، نباید صرفاً به دیدن و شنیدن اکتفا کنیم، بلکه باید آموخته هایمان را در عمل پیاده کنیم. از مسائل کوچک شروع کنیم، چون تغییر جناح آن هم پس از عمری در جناح اهریمن بودن و گوش دادن به فرمان شیطان کار آسانی نیست، این تغییر نیازمند از خود گذشتن، شهامت و جرأت است.
در روز جشن همسفر، فرمانی از طرف جلسه صادر شد مبنی بر اینکه مسافرانی که همسفرانشان در جلسه حضور ندارند، در خانه از همسفران خود قدرشناسی کنند، گاهی اوقات جرأت اندیشیدن به این موضوع نیز برای ما دشوار است. شهامت و از خود گذشتگی می‌خواهد. هنوز خانواده را عامل بدبختی‌های خود می‌دانیم، اما اجرای همین فرمان فرصتی است تا این صفات ارزشمند را در خود کشف کنیم. این قدردانی همان اولین قدم کوچک است که ما را برای گام‌های بزرگتر آماده می‌کند.
برای آنکه بتوانیم از خود گذشتن، شهامت و جرأت لازم برای تغییر را در خود پرورش دهیم باید ایمان، اعتماد و امید داشته باشیم.
ایمان به فرمان‌های الهی، به راهنمای خود، به مسیر درمان، به دستوراتی که داده می‌شود. اعتماد کنیم حتی اگر در ابتدا چرایی برخی از این فرمان ها برای ما روشن نباشد. همین اعتماد به ما امید می‌بخشد، می‌دانیم کسی که این مسیر را نشان می‌دهد خود این راه را پیموده با این نیروها درگیر بوده فرمانبری کرده و در نهایت به فرماندهی رسیده است.
اگر این سه عنصر ایمان، اعتماد، امید در وجود ما نهادینه شود، آنگاه خیلی راحت می‌توانیم جناح خود را تغییر دهیم.
از خود گذشتن یعنی؛ فنا شدن، از دست دادن لذت‌هایی که از طریق فرمانبری نیروهای شیطانی به دست می آوریم. همانطور که مولانا می‌فرماید:
نه چنان مرگی که در گوری روی
مرگ تبدیلی که در نوری روی
فنا شدن به معنای آن نیست که ما را در گور بگذارند بلکه منظور از دست دادن تدریجی لذت‌های زودگذر و نفسانی است که ما را به سوی نور هدایت می‌کند.
به عنوان مثال؛ راهنما می‌گوید: سر ساعت و به میزان لازم دارو را مصرف کنید و بعد از آن نخوابید، اما نیروی اهریمنی می‌گوید خواب صبح لذت دارد آن را از دست نده.
فرمانبری نیروهای اهریمنی لذت بخش است اما لذت آنی و زودگذر که در لحظه احساس خوبی به ما می‌دهد و همیشه از عاملی بیرونی نشأت می‌گیرد. مانند؛ پول، ماشین، مواد مخدر …اما فرمانبری از نیروهای الهی شادی آور و حالتی درونی، مانا و الهی است.
انتخاب آن با خود ما می‌باشد که چقدر از لذت‌های زودگذر دوری می‌کنیم و آنها را از دست می‌دهیم.
لذت با تولید دوپامین در بدن و شادی با تولید سروتونین در بدن همراه است و مهمتر از آن دوپامین عامل اصلی کاهش سروتونین در بدن و در نتیجه کاهش شادی درونی است. این موضوع مهمترین فرق بین لذت و شادی است، بنابراین تلاش برای لذت بیشتر ما را از شادی درونی دورتر می‌کند.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: عباس- مهدی- یوسف- علیرضا ۲- حمید
همسفران: رضایی- مکری- موسوی ۱
باسلام ودورود
اولین گام در جهت فرمانبری، کاربردی کردن اموزشهاست و سپس نتیجه آن می‌شود فرماندهی در جهت ارزش‌ها ورسیدن به جایگاهی سالم .باتشكر از مسئولین سایت.
با سلام وعرض ادب احترام برداشت من این است که با پذیرش وشناخت نیروهای ارزشی وضد ارزشی ا ول فرمان بر لایقی باشم تا به فرمان بری برسم ممنون از تفکر ناب سروج
سلام و خدا قوت به همه دوستان بویژه خدمتگزاران سایت.
تشکر از کمیته محترم آموزش و استاد گرامی.
فرمانبری برای من یکمرتبه اتفاق نیفتاد بلکه کم کم با از دست دادن ضد ارزشی ها که سر آمد آنها مصرف مواد بود اتفاق افتاد و ب سلامت سفر اولم را با فرمانبری خوب طی نمودم . امیدوارم با فرمانبری به فرماندهی در مقوله اعتیاد برسم تا جایی که مواد با نان خشک برایم فرقی نداشته باشد.
راه رهایی از اعتیاد فقط با ایمان و اعتماد به مسیر و راهنما ممکن می‌شه. لذت‌های زودگذر شاید لحظه‌ای خوشی بیارن، اما شادی واقعی توی درون من هست و با فرمانبری از نیروهای الهی به دستم میاد و این تغییرجناح و انتخاب مسیر الهی تنهاباشناخت خودم، اموزش گرفتن ، اعتماد به راهنماوکاربردی کردن اموزشها قابل تحقق است تاسرانجام فرمانده لایقی برای شهروجودی خودم باشم.
با سپاس از استاد گرامی کمیته آموزش و همه خدمتگزاران مخلص سروج 🌿طبق فرمایش استاد ایمان، اعتماد و امید سه نکته طلایی است که به مرور در ما نهادینه می شود تا بتوانیم جناح خود راتغییر دهیم و به فنا برسیم آن وقت درجناح نیروهای الهی قرار خواهیم گرفت به توفیق حق
سلام خداقوت استاد تشکر از اینکه به خوبی دستور جلسه را باز کردید برداشت من از همان صبح که پامیشیم دونیرودرمن وجوددارد یکی نیروی اهریمنی ویکی نیروی الاهی اگر من بشناسم میتوانم با کمک آموزش ها میتوانم فرمانبرنیروی الاهلی باشم که خروجیش آرامش شادی ماندگار است هم واگرمن بخواهم لذت آنی داشته باشم خروجیش آشفتگی ذهن وعزاب کشیدن است تشکر از کمیته آموزش ومسلولین سایت
با سلام و خداقوت ، آموزشی که از این جلسه گرفتم این بود زمان مصرف با زورگوئی و تحت سلطه تفکر افیونی به خانواده امر و نهی میکردم و فکر میکردم فرماندهی یعنی زورگوئی ولی با آموزش های سروج و این دستور جلسه متوجه شدم اول برای خانوادم گوش شنوا و فرمانبر باشم تا بتوانم جایگاه فرماندهی را خود به خود به دست آورم ، برای خانواده ام ارزش قائل باشم تا برایم ارزش قائل شوند ، تشکر از کمیته آموزش
ضمن تشکر از کمیته محترم آموزش و استاد بزرگوار که مفهوم این جلسه را بصورت کامل و دقیق انتقال دادند
بنده به این نتیجه رسیدم که گرچه در زمان سومصرف نیز فرمانده بوده ام،اما نداشتن دانش لازم و تجربه ی کافی باعث شده که،فرمانده ای نالایق باشم و شهر وجودی خودم را به سمت نابودی بفرستم و برای اینکه بتوانم دوباره فرمانده باشم و البته اینبار فرمانده ای لایق و کارآمد باشم و برخلاف دفعه ی قبل بتوانم شهر وجودی خودم را به سمت آبادی بفرستم نیاز است که تحت آموزش قرار بگیرم و برای تبدیل شدن به فرمانده ای لایق باید فرمانبرداری کامل و بی چون و چرا باشم و پله های رسیدن به فرماندهی را تحت نظر استادهای کارآزموده ی سروج طی کنم.
با تشکر
سپاس ازاستاد🙏🙏🙏
برداشت من؛من همواره یافرمانبرهستم یا فرمانده و مهمترین اصلی که به من کمک میکندلایق باشم دراین جایگاه،قدرت تشخیص است که به کدام فرمان گوش میکنم وچقدر شتاخت دارم از شهر وجودی خودم؟🌼🌼
باعرض سلام وخداقوت تشکر از استاد 🌷من با این.دستور جلسه اموختم که بین لذت وشادی فرق هست ومن با فرمانبری از اهریمن فقط به لذت آنی می رسم ولی با فرمانبری از نیروهای الهی به شادی درونی می رسم واین ماندگار
وآن گذرا است وفقط عذاب وجدان و اضطراب به همراه دارد
با سلام وتشکر از استاد وتمامی خدمتگزاران سروج ، استاد خیلی خوب این مو ضوع را بررسی کردند ،بعد از موضوع وادی ششم اطاعت از فرمان عقل بود وماهیت و موجودیت وخوشبختی این موضوع سنگ محکی شد که به صدای درونم گوش کنم وببینم ایا به دنبال لذت انی هستم یا فرمان عقل ودر کدام نفس بسر میبرم ماهیت خود را بشناسم .وابزاری به من داد ،ایمان و اعتماد و امید تا بتوانم در این مسیر از انها کمک بگیرم تا بتوانم با جرات وشهامت از خود بگذرم وبه فنا برسم 🌹