بیدار شدن نیروهای خفته درونی، ما را بسیار توانمند و با اقتدار میکند، و در همه ابعاد ما از جمله گفتار، رفتار، و کردار ما اثر گذار خواهد بود، اما توهم دانایی باعث می شود به این مراحل نرسیم و دچار سرخوردگی می شویم…

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: توهم دانایی

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1404/5/20

توهم در لغت یعنی احساس غلط؛ مثل فردی که با مصرف شیشه یا مواد توهم زا، دچار توهم می شود، یعنی یک چیزهایی را احساس میکند و یا واقعاً می بیند، اما غلط است.

طبق جزوه جهان بینی، مثلث دانایی از سه ضلع “تفکر، “تجربه، و آموزش” تشکیل شده است، و برای رسیدن به دانایی مؤثر باید هر سه ضلع به طور مساوی رشد کند، و اگر هر کدام از این اضلاع زیادتر از دیگری رشد کرد، مثلث نامتقارن می شود که خروجی آن “توهم دانایی” است.

*عوارض یا پیامدهای توهم دانایی چیست؟

1- خود برتربینی؛ به عبارتی دیگران را پایین تر از خود می بینم. و علت این امر این است که اولاً خودم را نسبت به خودی که هستم بالاتر می دانم یا می بینم، در نیتجه خروجی آن این است که خودم را نسبت به دیگران هم، برتر و بهتر ببینم، یعنی واقعیت خود را گم میکنم، و دید چند بعدی را از من می گیرد.

2- احساس میکنم حق من خورده شده است.

3- نرسیدن به دانایی موثر؛ از مهم ترین عوامل و عوارض توهم دانایی است، یعنی از تجربه و تفکر خودم نمی توانم به موقع استفاده کنم و مانع آموزش و یادگیری در من در هر مکان و زمانی می شود.

4- نشناختن تواناییها و نقاط ضعف خود؛ توهم دانایی یک پرده و حجاب است، و در این حالت یک اعتماد به نفس کاذب در من بوجود می آید و همیشه به دنبال دیده شدن در هر کاری هستم، و اینها عدم حقیقت وجودی فرد را نشان می دهد.

5- قبول داشتن و نداشتن این و آن و فلان کس و… را در من احیاء میکند.

6- نقد پذیر نبودن؛ یعنی با نقد شدن ناراحت می شوم و به شدت به هم می ریزم، چون احساس میکنم شخصیت و اعتماد به نفس کاذب من نقد می شود. و آن را برای خود یک ملکه ذهن میکنم.

7- عدم یادگیری، رشد شخصی، و تعاملات تشکیلاتی؛ چنانچه می دانیم “بعضی افراد در بند یادگیری نیستند، بلکه با رفتن و آمدن فقط در پی القای ذهنیات، و پیدا کردن راهکار برای ذهنیات خود هستند”، و با این کار هر روز درجه انجماد فکری خود را بیشتر میکنند.

8- تبدیل نشدن شور به شعور؛ خدمت در هر رده ای شور دارد و ما باید سعی کنیم این شور را به شعور تبدیل کنیم، چون اگر فقط شور داشته باشم مطمئناً از مسیر دور می شوم و دچار توهم دانایی می شوم.

9- بیدار نشدن یا عیان نشدن نیروهای خفته در درون انسان؛ که بزرگترین و مهم ترین عامل است و می توان گفت خروجی همه موارد بالاست. چون همانطور که قبلاً گفته شده، همه انسانها یک قوای خفته درونی دارند، یا به قول عرفا، انسان مثل یک معدن است، هر چه به عمق آن نزدیکتر شوی متریال موادی که از آن استخراج می شود درجه خلوص بیشتری دارد، و این توهم دانایی است که اجازه نمی دهد من به عمق خود بروم،.و مرتب دیگران را محاسبه میکنم.

*بیدار شدن نیروهای خفته درونی، ما را بسیار توانمند و با اقتدار میکند، و در همه ابعاد ما از جمله گفتار، رفتار، و کردار ما اثر گذار خواهد بود، اما توهم دانایی باعث می شود به این مراحل نرسیم و دچار سرخوردگی می شویم، و آنجا چون آگاهی و دانایی مؤثر ما پایین تر است، دنبال مقصر می گردیم.

*راه بیرون آمدن یا رهایی از توهم دانایی چیست؟

بهترین راه این است که خودمان باشیم، و خود را در هر حوزه ای که هستیم برتر از دیگران ندانیم، و با مطالعه متون و کاربردی کردن آموزشها و شناخت خود کم کم از این توهم بیرون بیاییم.

پیرو صحبتهای هفته قبل در مورد خرید و استفاده از سی دی های منتشر شده از مهندس دژاکام، کسانی که سی دی ها را گوش می دهند و می نویسند، کم کم به عمق زندگی و درون خود پی می برند، اما کسانی که فرمان را اجرا نمیکنند، همچنان در یخ بندان و انجماد فکری خود می مانند.

آموزشهای تشکیلات سروج، “بلد بودن ها نیست، از دست دادن هاست”. یعنی هر چه ضدارزشی ها را بیشتر از دست بدهیم عمق درونی ما بیشتر نمایان می شود، و انجماد ذهنی ما به مرور ذوب می شود.

در پایان به عنوان جمع بندی باید گفت: توهم دانایی به چیزی گفته می شود که افراد با توانایی های پایین تر در یک حوزه خاص، خود را نسبت به دیگران باهوش تر و توانمندتر ارزیابی می کنند، که این ارزیابی غلط است، و ریشه در کمبود های درونی من دارد، و این متوهم بودن باعث می شود در تعاملات تشکیلاتی من فاصله بیفتد، و در این صورت قطعاً اثرگذار نخواهم بود، و حتی دچار کینه و نفرت، مقایسه و… می شوم، و هر چیز کوچکی را در ذهن خود مدت ها نگه می دارم و حال خود و دیگران را خراب میکنم”.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: ابراهیم- احسان- حسین(ک)- محمد حسین- علیرضا2- میثم2- هادی

همسفران: خدائیان- حریری- زیلایی- احمدی- موسوی- باقری1