یکی از بزرگترین خدمت هایی که هر فردی در جهان هستی می تواند به خودش داشته باشد و در جامعه قابل احترام باشد، احترام به درک است یعنی درک را بفهمد و به آن احترام بگذارد.و خودش را تنها با گذشته خودش مقایسه کند نه با دیگران؛
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: درک تفاوتها
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1404/3/26
موضوع امروز می تواند خیلی راهگشا باشد، به دلیل اینکه همه افرادی که اینجا نشسته اند با هدف خدمت کردن آمدند.
“خدمت کردن یعنی آموزش دادن؛ و فرقی ندارد در چه جایگاهی باشد، مسئول نظم، کمیته آموزش، کمیته تشریفات و…
و حال در این مورد این بحث مطرح می شود که،” چه کسی آموزش می دهد؟ چه چیزی آموزش میدهد؟
به چه کسانی آموزش می دهد؟
ما باید بدانیم کسی که به او آموزش می دهیم مثل پرنده زخمی است، که به قصد کمک به او نزدیک می شویم، ولی او باز هم دست و پا می زند و قبول نمیکند، و حتی ممکن است مدتی از آمدن او به تشکیلات هم گذشته باشد، اما چون آموزشها را نگرفته، مثل فردی است که تازه وارد است و هنوز همان ذهنیات و روحیات خودش را دارد.
و امروز ما بیشتر روی پارامتر چه کسی آموزش می دهد کار میکنیم.
ویژگی های افرادی که آموزش می دهند و به لیاقت خدمت می رسند؟
1- برای آموزش دادن، باید کسی بشوم که تا الان نبودم؛ یعنی اگر من هنوز خصوصیات قبلی خودم را داشته باشم نمی توانم به دیگری آموزش بدهم، باید تلاش کنم و به این درک برسم که اگر کسی نسبت به گذشته خود با گرفتن آموزشها و کاربردی کردن آنها تغییراتی کرده و الان خدمت میکند، من هم می توانم به جای مقایسه کردن ،نسبت به قبل تغییرکنم و به اندازه آن شخص به دیگران آموزش بدهم.
برای آموزش دادن نیازی به حسابگری و زرنگی نیست، بلکه فقط درک تفاوتها نیاز است، که بپذیریم تفاوتهای فردی باهم داریم.
و هر کدام تواناییها و ویژگی های خاص خود را داریم و همین باعث خلاقیت و نوآوری می شود.
در سیستم تفکر درمانی سروج هدف از تشکیل کمیته های مختلف این است که هر کس در یک جایگاه، به خوبی خدمت کند و آموزش بدهد، و هیچ گونه حس آلوده ای نسبت به کسی نداشته باشد، پس اگر من از موضوعی کینه به دل گرفتم و از کسی ناراحت شدم و سعی بر تلافی داشتم، بدانم با این دیدگاه قطعاً نمی توانم به کسی آموزش بدهم.
2- پذیرش تفاوتهای فرهنگی و تربیتی؛ هر کدام از ما در خانواده و محیط های خاصی با تربیت و فرهنگ متفاوت رشد و پرورش پیدا کردیم، پس مسلماً تفاوتهای زیادی با هم داریم، کسی که در خانواده پر تنش و متلاطم تربیت شده با فردی که در خانواده آرام بزرگ شده قطعاً فرق دارند، و این افراد در تشکیلات هم نمی توانند حرف دیگران را بپذیرند، و این دقیقاً خودش را در نوع آموزش گرفتن و آموزش دادن عیان میکند.
اگر این تفاوت ها را درک کنیم و تحلیل مشخص از خود داشته باشیم و اکثریت به این درک برسیم، آن وقت “اهمیت درک” بوجود می آید، که خروجی آن همدلی ست، و هر جا که همدلی باشد مطمئناً رشد و بقا عیان می شود، و یک محیط سالم و فراگیر ساخته می شود که هر کس وارد این محیط سالم می شود احساس امنیت و خوبی دارد.
اما وقتی اهمیت درک را نداشته باشم، مدام چرا چرا میکنم، چرا فلانی این خدمت را کرد؟ چرا من در این جایگاه قرار نگرفتم؟ و… در واقع آموزش را بازی می بینم در صورتی که آموزش خیلی خطیر است،.و یک کلمه ما در بحث آموزش می تواند تأثیر مثبت یا منفی عمیقی در زندگی یک فرد داشته باشد.
همچنین وقتی به اهمیّت درک نرسیده باشم، در مقابل تفاوتها مقاومت میکنم که به این درک نرسم، آنجاست که افزایش اختلافها بوجود می آید، و بدبینی، خود محوری، اعمال نظر و… حاکم می شود و من تحت هیچ شرایطی فرمانپذیر نیستم.
3-یکی دیگر از ویژگی های این افراد این است که اگر کسی به رشد و پیشرفتی در آموزش دادن رسیده است با ایراد گرفتن و نقدهای نابجا و بهانه جویی های مختلف سعی ندارد پله های زیر پای او را خالی کند تا خودش بالا برود، بلکه تلاش میکند پله هایی کنار او بسازد تا یواش یواش خودش هم بالا برود.
یکی از بزرگترین خدمت هایی که هر فردی در جهان هستی می تواند به خودش داشته باشد و در جامعه قابل احترام باشد، احترام به درک است یعنی درک را بفهمد و به آن احترام بگذارد.و خودش را تنها با گذشته خودش مقایسه کند نه با دیگران؛
در پایان باید گفت، ما اول باید به طور کلی به درک برسیم، تا بعد بدانیم چه چیزهایی را درک کنیم، چرا که “تفاوتها یکی از درک هاست”.تا وقتی من با درک زاویه دارم و مقاومت میکنم، تفاوتها را هم درک نمی کنم. “درک کردن سخت نیست، اما چیزی که مانع می شود به آن درک برسیم،” منیت است”. اگر من به درک برسم، بیان نظراتم بدون حس آلوده است، و اصرار و پافشاری روی آن ندارم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران: مختار- میثم1- علی- حسین(ک)- حسن(م)- میثم2
همسفران: زیلایی- سبحانی- غفاری- کاظمی- موسوی- خدائیان- مکری


با سلام و تشکر از استادعزیز
درک کردن مسئله بسیار مهم ویک موهبت الهیست. وقتی ب مهم بودن این قضیه پی ببرم ،گذشتن از منیت وسایر جهالت ها برایم سهل میشودوهر لحظه در مورد هر موضوعی برای من مکان لا مکان میشود و ب درک موضوعات ک یکی از آنها مطلب امروز یعنی درک تفاوتهاست میرسم
و این پله ای برای رشد وارتقای من و الگو و آموزشی برای رهجوی ما میشود.🙏