صفات رذیله و ناپسند را باید یکی یکی بشناسیم و با آنها روبه رو شویم و یکی یکی کنار بگذاریم تا تغییر حس در ما صورت بگیرد و به مرور به تغییر صفت بینجامد و تبدیل شویم و به آنجایی برسیم که حتی اگر بخواهیم دیگر نتوانیم آن کار ضدارزشی را انجام دهیم.
موضوع کارگاه آموزشی همسفران: وادی دهم و تأثیر آن بر من
استاد: همسفر ولی زاده
تاریخ: دوشنبه 1402/10/4
صفت، ویژگی و خصیصه هر چیزی است. رفتار و عملکردی که در انسان نمودار می شود، همان صفتی است که به مرور زمان در اثر تکرار و تمرین ایجاد شده است.
کلاً فضایل و رذایل در درون همه انسانها وجود دارد. ما هم به واسطه نداشتن آگاهی و اینکه آموزش های درست ندیده بودیم و در نفس اماره بودیم و چون نفس در مرحله امارگی، راحت طلب است و رکود و سقوط را دوست دارد، بیشتر به سمت صفات ضدارزشی کشیده شدیم و آنها را پرورش دادیم.
امروز رسیدیم به وادی دهم که در مورد این صفات صحبت می کند و به ما امید می دهد که ما می توانیم این صفات را تغییر دهیم و مجبور نیستیم تا آخر عمر با آن صفات زندگی کنیم. در واقع سفر درمانی که ما با ورود به جلسات آن را شروع کردیم، همین تغییر صفات است.
از آنجا که هستی در حال حرکت است ما انسانها هم در حرکت هستیم، چه به سمت ارزشها و چه به سمت ضدارزش ها، و در یک نقطه و یک درجه نمی مانیم. برای همین با قرار گرفتن در کنار مصرف کننده بیشتر در ضدارزشی فرو رفتیم و غلظت آنها در ما بیشتر شد و به یک بیمار تفکر زائد افیونی تبدیل شدیم و در تاریکی غرق شدیم. پس برای بیرون آمدن از آن تاریکی، نیاز به یک نیروی بسیار قوی داریم. باید آموزش ببینیم و تحت تصفیه و فشار و سختی، تسویه و تزکیه قرار بگیریم تا بتوانیم این صفات را تغییر دهیم و این نیاز به زمان و صبور بودن و استقامت و پایداری و استمرار و تکرار و تمرین دارد.
هرچند با ورود به جلسات، به مرور داریم یکی یکی این صفات را پیدا می کنیم و در مسیر درمان کردن آن هستیم، ولی آنچه قابل اهمیت است این است که به خاطر باور و تفکر غلط که در اثر محیط و جامعه به ما رسیده است از وجود یک سری صفات ناپسند و ضدارزشی خود آگاهی نداریم و فکر می کنیم صفات پسندیده است. مثلاً مادری که تمام زندگی اش را صرف فرزندش می کند و فکر می کند باید مرتب فرزند خود را کنترل کند تا مبادا راه غلطی برود و برای اینکه فرزندش بهترین باشد، او را تحت فشار می گذارد، آرامش را از خود و فرزندش می گیرد، او می خواهد مادر خوبی باشد ولی حقیقت و واقعیت مادر بودن را درک نکرده است و در حس مالکیت و منیت است. مادر باید بداند نقش نظارتی دارد و باید مدیریت و مسئولیت خود را در قبال خودش و فرزندش درست بشناسد نه اینکه تمام همّ و غمش فرزندش شود و خودش را زیرپا بگذارد. همچنین یک خانم اگر شریک زندگی بودن و همسر بودن را درست متوجه نشده باشد، مدام در حال کنترل همسر است و می خواهد همیشه خواسته های او محقق شود و این به مرور ایجاد شکاف کرده و ارتباط را سرد می کند و به جای عشق، نفرت جایگزین می شود. اینها همان صفات رذیله و ناپسندی است که از نظر ما مخفی است و فکر می کنیم درست است.
صفات رذیله و ناپسند را باید یکی یکی بشناسیم و با آنها روبه رو شویم و یکی یکی کنار بگذاریم تا تغییر حس در ما صورت بگیرد و به مرور به تغییر صفت بینجامد و تبدیل شویم و به آنجایی برسیم که حتی اگر بخواهیم دیگر نتوانیم آن کار ضدارزشی را انجام دهیم.
پروتکل درمان همسفران که شامل پذیرش، زمان و آموزش است، کمک می کند به فرد سالم و متعادل برسیم. برای تغییر باید تمرین و تکرار داشته باشیم و در لحظه باشیم تا بتوانیم از آن صفات ناپسند خود رها شویم، شاید این اتفاق به زودی نیفتد و به یکی دو سال نیست، زیرا با موقعیت های مختلف، یکی یکی آنها را شناسایی می کنیم. وقتی صفتی را در خود شناسایی کنیم، نباید سرکوب کنیم و روی آن سرپوش بگذاریم، بلکه باید به آنها توجه کنیم و طبق دستور جلسه نیمه تاریک من، از دیدن صفات ناپسند خود نترسیم. واقعاً بپذیریم که آن صفت را داریم، آن موقع است که یک قدم جلو رفته ایم و می توانیم قدم های دیگر را برای رفع آن صفت برداریم. در غیر این صورت رشدی در ما اتفاق نمی افتد، تغییرات سطحی ایجاد می شود که به مرور کمرنگ شده و از بین می رود زیرا تبدیل نشده است.
با این شاخصه و جواب به این سؤال می توانیم صفات منفی و ریز که به چشم نمی آید را درون خود بیابیم و انشاءاله به درمان برسیم. با یک نگاه واقع بینانه از بیرون به خودمان چقدر حاضریم همسر یا مادری مثل خودمان داشته باشیم؟ یا در مرحله ای بالاتر چقدر حاضریم بنده ای مثل خود داشته باشی؟ آیا از خود راضی هستیم؟
پیام وادی دهم علاوه بر امید و اختیار، مراقبت و هشدار هم است. زیرا ممکن است صفات مثبت ما هم تغییر کند و به صفات منفی تبدیل شود. انسان باید تا آخر عمر از صفات پسندیده خود مراقبت کند و آنها را تقویت کند و همچنان صفات رذیلانه را بشناسد و تغییر دهد.
این وادی به ما امید می دهد که تغییر امکانپذیر و شدنی است. درست است سخت است ولی می شود، به شرط آنکه اول بهای آن را بپردازیم. یعنی تصفیه و پالایش صورت بگیرد که اول از تفکر ما شروع می شود و بعد حس های ما باید تغییر کند و مهمتر اینکه پذیرش داشته باشیم. تا نپذیریم صفات ضدارزشی داریم، هیچ وقت آنها را تغییر نمی دهیم و درنتیجه از آنها رها نمی شویم و از دست نمی دهیم. اگر به این باور برسیم که هر وضعیتی که در آن هستم چه مثبت و چه منفی، به واسطه صفات درونی خود من است. اگر یک سری افراد در زندگی من هستند همه به خاطر صفات درونی خود من و به خاطر جنس بستر درونی من است. بنابراین اگر می خواهم دنیا و جهان بیرون من تغییر کند باید درون و صفات من تغییر کند. بدون این نباید انتظار داشته باشیم اطرافیان و بیرون و وضعیت زندگی ما تغییر کند.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
همسفران: استکی- ابراهیمی2- موسوی1- تقیان- کشاورز- ملکی- حسین زاده- حریری- خداییان- نریمانی-