در جلسات سروج آموزش گرفتن یعنی از دست دادن چیزهایی و به عبارتی«آموخته زدایی»؛ آموخته زدایی یعنی دانسته‌های غلط ذهنی و صفاتی که با ما عجین شده است مثل نفرت، حسادت، خشم، کینه، … را یکی یکی بشناسیم و به مرور زمان از دست بدهیم تا بتوانیم درست سفر کنیم.

موضوع کارگاه آموزشی :نقش آموزش و خدمت در سفر

استاد:مسافر سفر دوم هادی

تاریخ: ۱۰/۵ /۱۴۰۳

در ابتدا هفته خدمتگزار را خدمت استاد گرامی جناب آقای مفتون و همه مسافران و همسفران تبریک عرض می‌کنم. امروز می‌خواهیم بدانیم چرا باید آموزش بگیریم؟ چرا باید خدمت کنیم؟ سفر یعنی چه؟ سفر یعنی حرکت از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم. همه ما مسافران و همسفران با ورود به جلسات سفر خود را آغاز کرده‌ایم، این سفر یک سفر درونی است برای اینکه سفر خود را به سلامت به انتها برسانیم و به رهایی و تعادل برسیم به دو پارامتر خیلی مهم نیاز داریم ۱-آموزش گرفتن ۲-خدمت کردن

چرا باید آموزش بگیریم؟ قبلاً مقصود ما از آموزش این بود چیزهایی به دست آوریم، ولی در جلسات سروج آموزش گرفتن یعنی از دست دادن چیزهایی و به عبارتی«آموخته زدایی»؛ آموخته زدایی یعنی دانسته‌های غلط ذهنی و صفاتی که با ما عجین شده است مثل نفرت، حسادت، خشم، کینه، … را یکی یکی بشناسیم و به مرور زمان از دست بدهیم تا بتوانیم درست سفر کنیم. این بندهای اهریمنی یک عمر به ما وصل بوده و حتی خودمان هم متوجه آن نبودیم. با همین حس‌های آلوده تفکر کردیم و زندگی خود را بر اساس این تفکر پیش بردیم در نتیجه مسافران دچار تفکر افیونی و همسفران دچار تفکر زائد افیونی شدند.

چرا خدمت کردن را آموزش می‌دهند و خدمت به فرد داده می شود؟

فرد مصرف کننده تابع قوانین اعتیاد است و نمی‌تواند با این قوانین به درمان برسد. درمان قوانین مخصوص به خود دارد که باید آموزش داده شود آموزش باعث می‌شود کم کم ظرفیت لازم در فرد ایجاد شود و به درک درستی از خدمت کردن برسد و بتواند حس مالکیت را از خود بگیرد و بدون هیچ چشمداشتی و خالصانه و آگاهانه خدمت کند آن موقع در خانواده، محل کار و در هر جای دیگری هم می‌تواند درست خدمت کند. این آموزشها در ابتدا با معرفی کردن خود در جلسه، خواندن نوشتار، مشارکت کردن و … شروع می‌شود تا فرد با تکرار و تمرین آماده خدمت کردن شود.

با انجام خدمت است که می توانیم نقاط ضعف خود را بشناسیم و چون توسط دیگران هم دیده می شود، نقص هایمان به ما تذکر داده می شود و می توانیم خودمان را مورد بررسی قرار دهیم و رشد کنیم، اما اگر ناراحت شدیم بدانیم هنوز بندهای شیطانی درونمان هست.

کسی که در جلسات خدمت می کند آموزش گرفته است و باید خدمت کند تا بتواند آموزش بگیرد اینها مکمل هم هستند. آموزش می گیریم تا بتوانیم درونمان را صیقل بدهیم و به یک آرامش نسبی برسیم تا بتوانیم درست زندگی کنیم. بنابراین آموزش صحیح باعث می‌شود برداشت درستی داشته باشیم و درک بهتری نسبت به موضوعات و مشکلات زندگی پیدا کنیم. در این صورت در هر جایگاهی که هستیم فرمان را به درستی اجرا می‌کنیم؛ مثلاً مسافر دارو را سر موقع و به مقدار لازم استفاده می‌کند. همسفر برای خودش در جلسات شرکت می کند و آموزش می گیرد و برای تغییر خودش سفر می کند. چنین کسی خیلی راحت می‌تواند خدمت کند، زیرا اولین خدمت، خدمت به خودمان است خدمت به جسم، روح و روان خودمان که در گذشته آسیب‌های زیادی به آن وارد کرده‌ایم.

اگر سفر اول خود را درست طی کرده باشیم و آموخته زدایی انجام گرفته باشد وقتی وارد سفر دوم می‌شویم قوانین و حرمت‌ها را به طور کامل انجام می‌دهیم، دغدغه خدمت کردن داریم و یواش یواش به یک نظمی می‌رسیم که می تواند ما را به اهدافی که داریم برساند. آموزش گرفتن سقف ندارد. ز گهواره تا گور دانش بجوی، اگر برای خود سقف تعیین کنیم دچار منیت می‌شویم و در نتیجه چیزی را از دست نمی‌دهیم.

وقتی آموزش می گیریم، مسیر سفر را درست می رویم و حس‌های ما تغییر می‌کند آن موقع می‌توانیم نشاط درمانی را تجربه کنیم و خدمت کنیم و تأثیرگذار باشیم.

کسانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: عباس- علی- مهدی- یوسف- جعفر- مهران- ابراهیم- میثم ۱

همسفران: ابراهیمی۲- استکی- شاهین