گرگ درون است که ما را از آدمیت و انسانیت دور می کند. دائم دو نیروی عقل و جهل به من فرمان می دهد ولی مهم این است که کدام قوی تر باشد، کدام یک از شجره طیبه و کدام از شجره ی خبیثه آبیاری شود.
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: هر که گرگش را دراندازد به خاک، رفته رفته می شود انسان پاک
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1403/09/26
در ابتدا تولد چهارسالگی مسافر علیرضا و همسفرشان را به خودشان و به کل جلسه تبریک عرض می نماییم.
خداوند در کلام اله می فرماید: «… وَ نَفَختُ فیهِ مِن روحی…»؛«ما شما را از آب و گل آفریدیم و در شما روح دمیدیم»؛ پس خلقت خداوند نمی تواند منفی باشد و این خود ما هستیم که به مرور زمان با رشدی که می کنیم از خودمان چیز دیگری خلق می کنیم که می تواند همان گرگ درون ما باشد.
گفت دانایی که گرگی خیره سر، هست پنهان در نهاد هر بشر!
لاجرم جاری است پیکاری سترگ روز و شب، مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره ی این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زور آفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک، رفته رفته می شود انسان پاک
وآن که با گرگش مدارا می کند خلق و خوی گرگ پیدا می کند
در جوانی جان گرگت را بگیر! وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را می درند گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند گرگ ها فرمانروایی می کنند
وآن ستمکاران که با هم محرم اند گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب با که باید گفت این حال عجیب؟….
ویژگی های گرگ درون چیست؟
گله و شکایت، باج دادن، قهر کردن، بازخواست کردن دیگران، توقع و انتظار داشتن و…
فریدون مشیری این موضوع را به زیبایی بیان کردند که تا زمانی که ما اسیر نفس اماره هستیم، این گرگ بر ما حاکم است و در وجود ما جولان می دهد. مثلاً زمانی که در جمعی با کسی که در حال غیبت کردن است، همراه می شویم، یعنی همدیگر را قبول داریم و اینگونه ذرات همدیگر را پیدا می کنند. پس باید ابتدا آن گرگ درون را بشناسیم تا بتوانیم به آن انسانیت خویش که خداوند خلق کرده برسیم و گرگ درون را مدیریت کنیم.
سعدی در این خصوص می فرماید:
اگر این درنده خویی ز طبیعتت بمیرد، همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
روان آدمیت، همان روانی است که خداوند روز اول در ما نهادینه کرده است (روحی که خداوند در ما دمیده).این گرگ درون است که ما را از آدمیت و انسانیت دور می کند. دائم دو نیروی عقل و جهل به من فرمان می دهد ولی مهم این است که کدام قوی تر باشد، کدام یک از شجره طیبه و کدام از شجره ی خبیثه آبیاری شود.
گفت دانایی که گرگ خیره سر// هست پنهان در نهاد هر بشر
این بیت پیام می دهد : که تو از دانا آموزش بگیر تا بدانی در کدام جهت حرکت می کنی.
زور بازو چاره ی این گرگ نیست // صاحب اندیشه داند چاره چیست
قدرت و پول و ثروت برای این گرگ نمی تواند کاری انجام دهد. تفکر و اندیشه باید داشته باشید تا بتوانید برای آن چاره جویی درست انجام بدهید.
ای بسا انسان رنجور و پریش // سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
انسانهای رنجو و پریشانی هستند که گلوی گرگ خودشان را فشار می دهند ولی خیلی از پول دارها و ثروتمندان هنوز نتوانسته گلوی گرگ خودشان را بگیرند.
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک
این خود ما هستیم که باید تشخیص بدهیم که با گرگ درون خود چه کرده ایم؟
دانایی گفت: طی این مرحله بی همرهی خضر مرو، ظلمات است بترس از خطر گمراهی
رفتن در این مسیر کار ساده ای نیست، خیلی ها در این مسیر قرار می گیرند، ولی اسیر چنگال گرگ درون می شوند. صاحب اندیشه می داند آن گرگ چیست؟
اگر من به این اندیشه رسیدم که آن گرگ را مدیریت کنم، آن وقت گرگ در چنگال من اسیر می شود. و یواش یواش به سمت انسانیت خویش قدم برمی دارم و به آن خود واقعی می رسم. خود واقعی که خداوند از روح خود در من دمیده است.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: محمدنداف- علیرضا2- علی
همسفران: زیلایی-
با عرض سلام ..گرگ درون همان خواسته های نفس اماره است .که میبینیم و یا درس میگیریم از اشتباهات .گذشته ویا ادامه میدهیم و باعث رفتن به سمت زوال .میشویم
بعضی اوقات گرگ در لباس میش ، درون را احاطه میکند.
باید شناخت و تمیز داد گرگ را.
و آنچه کمک میکند، آموزش و در مسیر بودن است.
سپاس و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج .
باتشکر از استاد گرامی که موضوع را به خوبی برسی نمودند وبرداشت من اینکه برای تضعیف گرگ درون نیاز به شناخت دارم وبرای این شناخت باید اموزش لازم را ببینم همان گونه که در این شعر نیز پیام اموزش بیان شده با تشکر
با سلام .تشکر و خدا قوت خدمت استاد عزیز.
من به شخصه این شعر را خیلی دوست دارم چون دقیقا بیانگر حال درونی ما انسانهاست.
برداشت من این است همانطور که گرگ حیوانیست که هیچ وقت اهلی نمی شود و ماهیت آن درنده خویی است.در درون من هم فضیلت و رذیلت گذاشته شده و با تربیت و آموزش های غلط و …. رذیلت ها را بیشتر پرورش دادم و آبیاری کردم و به اصطلاح گرگ درون را قوی و فربه کردم والان میتوانم تنها با آموزش های صحیح و سفر درونی این گرگ را تغذیه ندهم تا به مرور ضعیف تر شده و قدرت حمله را از آن بگیرم. تا فضیلت ها به مرور در من پرورش پیدا کند.
تشکر از همه خدمتگزاران عزیز جلسات.🌹
با سلام وعرض ادب احترام …..برداشت من دو نیرو در وجود ما هست مهم این است که من از کدام استفاده کنم و به کار بگیرم من به حرف نفس گوش بدم یا روح باید به اخرهر کاری فکر کنم ممنون وسپاسگزام
باسلام وخداقوت خدمت استادگرانقدر
گرگ درون باموضوعات کوچک شروع میکندحق راهمیشه به من میدهد وطرف مقابل رامقصرجلوه
میدهدوقتی این رویه شد،من حس طلبکاری دارم
اگربه هدفم نرسم دعواوقهرراچاره کارمیدانم وهنگامی که درقعرچاه قهرگرفتارشدم دیگرنمیتوانم
ازپیله ای که خودتنیده ام بیرون بیایم بازدیگران رامقصرمیدانم این تسلسل باطل درطول عمرادامه دارد…وای اگراین گرگ گرددباتوپیر.
باسلام واحترام خدمت خانواده محترم سروج.
بسیار سپاسگزارم از استادراهنمای گرانقدر وکلیه خدمتگذاران سروج.
سپاس از استادو کمیته آموزش که دستور جلساتی به این زیبایی و مهمی درنظرمیگیرند🍀گرگ درونمان همواره در کمین است و به فرموده استادتنها حیوانی است که هرگز اهلی و رام نمیشودو فقط میتوانم من بامدیریت و شناخت این گرگ خوراک کمتری به اوبدهم ….وبراحوالات و افکارو کردارم نظارت داشته باشم🌷
سلام و درود خدمت دوستان عزیز
خدا را شکر میکنم که نعمتی به نام تفکر سروج را در اختیارِ من قرار داده.
شعر بسیار آموزنده و زیبایی بود برای من و بسیار زیبا
استاد دستور جلسه را باز کردند.
خیی خوشحالم که در جوانی با این جلسات آشنا شدم تا جانِ گرگه درونم
را بگیرم و این بیت از شعر را سرلوحه زندگیه خودم خواهم کردم:
در جوانی جان گرگت را بگیر! وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت