خوشبختی به نظر من این است که من بتوانم بحرانها، مشکلات، اتفاقات و اختلافات زندگی خود را مدیریت کنم و این میسر نیست مگر اینکه آن سه ستون خوشبختی در من جاری باشد، و بنا گذاشتن این ستونها، تنها با تغییر نگاه اتفاق می افتد، اینکه نسبت به گذشته فرد دیگری باشیم
موضوع کارگاه آموزشی همسفران: مثلث خوشبختی
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1403/08/07
اکثر انسانها فرق میان خوشبختی و خوشوقتی را نمی دانند و فکر می کنند با خرید ماشین، فرش، مبلمان و… خوشبختند، در صورتی که آن خوشوقتی است.
خوشبختی چیست؟ چرا همه دنبال خوشبختی هستند؟
خوشبخت، یعنی اقبال خوب داشتن. و اقبال نوع جهانبینی ماست که چگونه همه چیز را می بینیم. اقبال را ما با رفتار، کردار و اعمالمان انتخاب می کنیم که چگونه باشد.
وقتی ما آرزو می کنیم به جای کس دیگری باشیم، یا فرزند ما مثل فرزند فلانی باشد یا به جایگاه کسی که موفق است، حسادت می کنیم و… نشان می دهد معنی خوش اقبالی را متوجه نشده ایم. ما ظاهر زندگی خود را با باطن زندگی دیگران مقایسه می کنیم و همیشه خودمان را سیاه بخت و بدبخت و … می دانیم، در صورتی که برای همه مشکلات و بحران است.
خوشبختی سه پایه، ستون و رکن دارد: همفکری، هماهنگی و همکاری
اولین عامل خوشبختی، همفکری کردن با هم است، شاید افراد در یک خانواده پول و سواد و… نداشته باشند، ولی با همفکری یکدیگر کارهایشان را به انجام می رسانند و یکی از موانعی که اجازه نمی دهد ما به همفکری برسیم، «من فکری» است، یعنی اگر کسی حرف«من» را قبول نداشت، آن اتفاق که باید بیفتد، نمی افتد. همفکری کردن باعث به وجود آمدن اعتماد می شود. از آنجا که در زندگی با فرد و افراد دیگر در ارتباط هستیم، اگر به همدیگر اعتماد نداشته باشیم، هیچ وقت به همفکری نخواهیم رسید. پس اعتماد لازمه ستون همفکری است.
ستون دوم خوشبختی، هماهنگی است. هماهنگی با مشورت کردن به وجود می آید. به مشورت عادت کنیم، بلد باشیم چگونه مشورت کنیم، خودرأی نباشیم، مانع هماهنگی «من آهنگی» است، یعنی هر کس با آهنگ من راه آمد، آن آدم خوبی است و اگر نیامد، خوب نیست. و اینها باعث می شود تزلزل روحی و فکری و روانی در شخصیت پیدا کنیم.
پایه سوم خوشبختی، همکاری است. در همکاری سالم، جایی من باید کوتاه بیایم و کاری را انجام بدهم و جایی طرف مقابل باید کاری را انجام بدهد و برای این همکاری لازم است اخلاق حاکم باشد. اگر اخلاق حاکم نباشد، نه اعتماد داریم و نه می توانیم مشورت کنیم. هر کدام از این ستونها به خاطر منافع، طمع کردن و… نباشد، این مثلث شکل نمی گیرد، پس خوشبختی هم نیست.
تعاریف زیادی برای خوشبختی هست مثل دیدن داشته ها، مقایسه نکردن و… ولی بهترین تعریف برای خوشبختی به نظر من این است که من بتوانم بحرانها، مشکلات، اتفاقات و اختلافات زندگی خود را مدیریت کنم و این میسر نیست مگر اینکه آن سه ستون خوشبختی در من جاری باشد، و بنا گذاشتن این ستونها، تنها با تغییر نگاه اتفاق می افتد، اینکه نسبت به گذشته فرد دیگری باشیم و با گرفتن آموزشها ببینیم روی کدامیک از این ستونها ضعف داریم و روی آن کار کنیم و آنجاست که نه به کسی خسارت می زنیم و نه به خودمان. این نوع جهانبینی و نوع دیدگاه، انسان را به جایی می رساند که حسادت و کینه و نفرت و … ندارد. اگر چیزی از اینها در ذهن ما بود، بدانیم ستونهای خوشبختی در وجود ما جایی ندارد
عده ای دارای رفاه زیادی در زندگی هستند ولی در تنگدستی شدید خوشبختی زندگی می کنند، چون چهره واقعی خود را پشت آن پنهان کرده و فخر می فروشند و هیچ وقت به خوشبختی نمی رسند، چون در آنها جاری نمی شود.
فهم خوشبختی هم سهل است و هم سخت. این سه ستون مکمل همدیگرند و همدیگر را پوشش می دهند اگر بتوانیم با تصفیه و تسویه به تزکیه برسیم، مطمئناً این خوشبختی در ما جاری می شود و همیشه حس خوبی داریم و می دانیم در کنار مصرف کننده چطور زندگی کنیم. آموزشهای جلسات سروج، به همسفر آموزش می دهد چطور در کنار مصرف کننده زندگی کند، به طوری که هم به هم نریزد و هم معتادپرور نباشد، یاد می گیرد بند را قطع کند چون اجازه نمی دهد واقعیت و حقیقت را ببیند. آن موقع است که مدارج خوشبختی را طی می کند و احساس خوبی دارد، چرا؟ چون ما انسانها به دنیا آمدیم تا با نوع زندگی درست، قیمت پیدا کنیم. ولی متأسفانه بعضی افراد به هر قیمتی زندگی می کنند. قیمت می دهند که آن زندگی را داشته باشند. اینگونه هیچ وقت خوشبختی در فرد جاری نمی شود. این است که پیر می شوند و متوجه زندگی نمی شوند و در اواخر عمر هم، حسرت گذشته را می خورند. بزرگی می گفت هرچه شد، هیچ وقت حسرتش را نخورید زیرا حسرت خوردن باعث می شود از درون پوسیده شویم.
خوشبخت کسی است که در هر شرایطی هست تحلیل مشخص از اوضاع و افراد مشخص داشته باشد. در ارتباط با دیگران بتواند همفکر، هماهنگ و همکار باشد و لازمه اینها سه چیز است: 1- اعتماد 2- مشورت 3- اخلاق مداری؛ اخلاق مداری یعنی چیزی که برای خودم می خواهم برای دیگران هم بخواهم و چیزی که برای خودم نمی خواهم برای دیگران هم نخواهم.
برای اعتماد داشتن به دیگران باید اول به خودمان اعتماد داشته باشیم. کسی که اعتماد به نفس از دست بدهد، همیشه مواظب این است که دیگران راجع به او چه قضاوتی می کنند. وقتی با مشورت و اخلاق اعتماد کردیم، اعتماد درست شکل می گیرد نه اینکه فریب بخوریم.
خوشبختی را اول باید بشناسیم تا از خوشوقتی بیرون بیاییم و به سوی خوشبختی برویم. خوشوقتی لذت آنی و زودگذر است، ولی خوشبختی دائم حال خوب است نه لحظه ای و موقتی.
درک اینها مهم و شاید سخت باشد. به عنوان سخن آخر خوشبخت کسی است که بتواند در بحرانها، مشکلات و اختلافات را مدیریت کند آن چنان که آسیب کمتری ببیند و بزند. مدد الهی هم شامل کسانی می شود که این دیدگاه را دارند و آنجاست که ریگهای کوچه و خیابان هم به آنها کمک می کنند. هر جایی فقط خودمان و منافع خودمان را به هر قیمتی می خواهیم و اینکه به دیگران، تشکیلات و خانواده ضربه بخورد مهم نباشد، خوشبخت نیستیم. اگر احساس کردیم نسبت به دیگران برتریم، رذیلت حاکم است، ولی فضیلت می گوید اول به خودت اعتماد کن، بعد با همفکری و مشورت و اخلاق مداری به دیگران هم اعتماد به جا داشته باش و اینها یعنی استفاده کردن از فضیلتی که خداوند به ما هدیه کرده است.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
همسفران: ابراهیمی2- ملکی- غفاری- احمدی- باقری2- موسوی1- کشاورز- تخت کش-
سلام خداقوت استاد تشکر من قبلاً جلسات فکر میکردم خوشبختی یعنی آسایش داشتن یعنی همه امکاناتی وشوهرمصرفکنده نباشه ولی وقتی جلسات آمدم فهمیدم تفکرسالم و مشکلاتم مدیریت کردند هرشرایطی باارامش باشمتشکرازکمیته آموزش وسایت
درود وسپاس فراوان از استاد راهنما و
خدا قوت به خانواده سروج.
زنده باد تفکر ناب سروج🌱☘️
با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد راهنمای گرامی.برداشت من این بود که در هر شرایطی از زندگی حال خوب داشتن یعنی خوشبختی.با تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌹
سلام وخداقوت
با تشکر از استادراهنمای عزیز
اموزشی که از این دستور جلسه گرفتم اینکه هیچگاه زندگی خودم را با زندگی دیگران مقایسه نکنم چرا که بدنبال مقایسه خشم وکینه وحسادت و….می ایدومرا از در لحظه بودن وداشته های خودم غافل میکند وهیچ وقت به خوشبختی نمیرسم
با تشکر تیم سایت
سپاس از استادکه مثلث خوشبختی رابه زیبایی بررسی نمودند🙏🏻برداشت من؛خوشبختی درلحظه زندگی کردن است ….خوشبختی درجاو مکان خاصی نیست…درک و فهم درستی که از هرمقوله ای دارم میتواندهریک از اضلاع مثلث را رشد بدهد10ثانیه سکوت را که آموخته ام قبل از هرحرف و رفتاری رعایت کنم.قطعا عملکردی سالم دارم واین یعنی خوشبختی
خدا قوت خوشبختی ان است که من داشته هایم راببینم وازانها لذت ببرم واز شادی وموفقیت دیگران خوشنود شوم وخوش وقتی یعنی اینکه حسادت داشته های دیگران را داشته باشم وحصرت زندگی دیگران را بخورم تشکر از استاد
باسلام و درود فراوان خدمت بزرگواران
خدا قوت
چقدر عالی موضوع باز شد ، همه جامعه آرزوی خوشبختی دارند، ولی موقع عملکرد که از من فکری و من آهنگی و من کاری منصرف شوند چنین نمیکنند و همین است همه در این آرزو میمانند ،همان طور که استاد فرمودند که آموزش را گرفتیم مهم درک موضوع است.
انشاالله بنده ابتدا با افراد خانواده و بعد با تفکر الهی سروج و تشکیلات بتوانم رابطهای که مثلث خوشبختی را تشکیل میدهد داشته باشم
باتشکر از کمیته آموزش و تیم بزرگوار سایت
در پناه حق باشید ،♥️🌹
درود فراوان….ممنون از تفکر سروج و آموزشهای عالی و تاثیر گذار…
باسلام وتشکر از استاد وهمه خدمتگزاران سروج
اضلاع مثلث خوشبختی را باید درهر لحظه از زندگی رعایت کنم واول از همه باخودم اعتماد و مشورت و اخلاقمداری باخودم تا بتوانم بادیگران هم رابطه خوبی داشته باشم.
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت