کسی که حرمتها و قوانین را گوش داد و رعایت کرد، یعنی فهمیده کجا آمده و برای چه آمده. ما اینجا نیامده ایم ارسطو شویم آمده ایم پرستو شویم. به همین دلیل است که گفته می شود سواد، هوش، استعداد، موقعیت شغلی و اجتماعی و… به درد درمان بیماری اعتیاد نمی خورد. اینجا رهجو می خواهد، رهجویی که دنبال راهی برای رهایی از اعتیاد باشد.
موضوع کارگاه آموزشی مشترک: جهانبینی (مثلث دانایی)
استاد: مسافر سفر دوم علیرضا
تاریخ: چهارشنبه 1403/05/31
جهانبینی یکی از حلقه های گمشده بیماری اعتیاد است. جهانبینی مقوله پیچیده ای نیست، هر طور که درون و بیرون خود را ببینیم، آن، جهانبینی ماست.
همه ما قبلاً هم جهانبینی داشتیم. جهانبینی مصرف کننده این بود که خانواده را دور بزند، دروغ بگوید، جایی برود که با مصرف موادش ارتباط داشته باشد و کلاً دنیا را به پشت برچسب مواد می دید. جهانبینی خانواده مصرف کننده هم این بود که به شخص مصرف کننده ثابت کند فهمیده او چه می کند، مچ او را بگیرد، پلیس بازی داشته باشد و همه را مقصر وضعیت به وجود آمده بداند غیر از خودش؛
نوع نگاه ما به دنیای درون و بیرون، می تواند بر مبنای جهالت باشد یا دانایی؛ تمام آموزشهای جلسات سروج بر این مبنا قرار دارد تا به ما بیاموزد از نگاه و منظر دانایی به دنیای پیرامون خود بنگریم، چرا؟ چون اگر جهانبینی قبلی که از منظر جهالت به همه چیز نگاه می کردیم، مثمر ثمر بود، کار ما به اینجا کشیده نمی شد و این قدر با اعمال و رفتار و گفتارمان که نشأت گرفته از جهالت بود، برای خودمان مشکل به وجود نمی آوردیم.
با ورود به جلسات، اولین آموزش در جلسه شناخت اعتیاد داده می شود که سمت نگاه خود را از آن طرف که بوده، به سمت دیگر برگردانیم، چون خروجی آن را دیدیم. یک سری از مصرف کنندگان دوستدار مواد هستند و اصلاً توجهی به تخریب اعتیاد ندارند، اینها هیچ دلیلی را ارجح تر از اینکه مواد به درد همه چیز می خورد نمی دانند و به این دلیل نگاهشان را از آن سمت برنمی گردانند. ولی کسی که در جلسه شناخت اعتیاد به صورت مسأله اعتیاد واقف می شود، دلیل قانع کننده و منطقی برای تغییر نگاه خود نسبت به اعتیاد و مصرف مواد پیدا می کند و از آنجا که در جهان اضداد زندگی می کنیم، زمانی که نگاه خود را برگردانیم خود به خود روی ما به سمت دیگر می رود.
این تغییر نگاه باید تغییر اساسی و عمیق باشد، نه تغییر تاکتیکی؛ تغییر تاکتیکی آن است که نگاه ما همچنان به جهتی که قبلاً بوده باشد فقط هرازگاهی نیم نگاهی به سمت دیگر بیندازیم تا ببینیم چه خبر است، اما تغییر نگاه عمیق مدنظر جلسات، برگرداندن نگاه خود به جهت دیگر و حرکت در آن مسیر است.
برای حرکت در این راستا باید مسلح به یک سپر محکم به اسم دانایی شویم. زیرا مسائل ضدارزشی همیشه بوده، هست و خواهد بود و باید باشد چون نیروهای هشداردهنده و مکمل هستند، این من هستم که با در دست داشتن سپر محکم دانایی اجازه ورود نیروهای ضدارزشی را نمی دهم. هرچه این سپر محکم تر باشد، مسائل ضدارزشی کمتری از آن عبور می کند.
شروع کسب دانایی این است که درک کنیم هر عمل ضدارزشی را به خاطر ضدارزشی بودنش انجام ندهیم، چون مسائل ضدارزشی مانع برگرداندن نگاه ما به سمت دیگر می شود، برای همین باید با هم مسائل ضدارزشی، با مواد، با مچ گیری، با مقصر دانستن دیگران و… تسویه حساب کنیم و بپذیریم بیماریم، آنگاه آرام آرام نگاه ما خودش برگردانده می شود، این برگرداندن یکدفعه امکان پذیر نیست، زمان نیاز دارد.
برای دانا شدن باید بدانیم اینجا آمده ایم تا وضعیتی ترسیم کنیم برای داشتن زندگی همراه با آرامش چه مصرف کننده و چه خانواده مصرف کننده. وقتی دانا شدیم دیگر دور زدن خانواده را زرنگی نمی بینیم. این را عمل ضدارزشی دانسته و انجام نمی دهیم.
بعد از اینکه متوجه شدیم نباید مسائل ضدارزشی را انجام دهیم، در مرحله بعد رعایت حرمتهایی که هر جلسه دو بار خوانده می شود را برای خود لازم می دانیم. چون به این درک می رسیم انجام دادن آنچه در حرمتها ما را از آن بر حذر داشته، به ضرر ماست. زیرا تمام حرمتها و قوانین بر اساس رفتن ما از مسائل ضدارزشی به مسائل ارزشی تعبیه شده است.
کسی که حرمتها و قوانین را گوش داد و رعایت کرد، یعنی فهمیده کجا آمده و برای چه آمده. ما اینجا نیامده ایم ارسطو شویم آمده ایم پرستو شویم. به همین دلیل است که گفته می شود سواد، هوش، استعداد، موقعیت شغلی و اجتماعی و… به درد درمان بیماری اعتیاد نمی خورد. اینجا رهجو می خواهد، رهجویی که دنبال راهی برای رهایی از اعتیاد باشد.
اما کسی که نمی خواهد دانا شود، همچنان به مسائل گذشته چسبیده و خودش را با این قضیه وفق نمی دهد و همچنان در بیرون از اینجا کارهای قبلی را انجام می دهد یا در جلسات، همچنان به پیشکسوت و راهنمای خود احترام لازم را نمی گذارد.
نتیجه و سرانجام هجرت معنوی از مسائل ضدارزشی به سمت مسائل ارزشی و حرکت در راستای آن اخلاق مداری است. چیزی که تمام ادیان ابراهیمی ما را به آن سمت هدایت می کنند و استاد امین دژاکام از آن به خرد جمعی یاد می کنند.
وقتی به سپر دانایی مسلح باشیم، در مسیر خود ثابت قدم می مانیم چون هیچ وقت خود را از کسب دانایی بی نیاز نمی دانیم، و می دانیم تفکرمان باید هر روز به روزرسانی شود، خود را مبرا از استفاده از تجربه دیگران نمی دانیم و می دانیم نیاز داریم تجربه های غلط خود را دیگر استفاده نکنیم و برای رسیدن به این دانایی، نیاز داریم آموزش بگیریم.
یکی از مشخصه های بزرگ شخص دانا این است که کمتر من من می کند، زیرا از رأس مثلث جهالت که منیت است دور می شود، و به مرور کمتر می ترسد، و کمتر ناامید می شود. ولی در عین حال نمی توانیم بگوییم دانا شدیم و یا بلندپروازی کنیم و فکر کنیم باید همه چیز را بدانیم. باید راجع به مسائلی که برای داشتن زندگی سالم همراه با آرامش نیاز است، دانا شویم. مثلاً در حال حاضر برای مصرف کننده لازم است راجع به اعتیاد و تفکر افیونی و برای خانواده راجع به تفکرات زائد دانایی کسب کند. آموزش ما را از غفلت به سمت هوشیاری می برد. وظایف و مسئولیتهای ما را در هر جایگاهی هستیم به ما می شناساند، اولین وظیفه برای یک مصرف کننده این است که از دام بیماری اعتیاد رها شود نه اینکه فرار کند و برای خانواده مصرف کننده این است که بند تفکرات زائد افیونی را از دست و پای خود بازکند.
وقتی به دانایی مسلح باشیم و اخلاق مدارانه بدون حس آلوده حرکت کنیم، یعنی عمل سالم انجام می دهیم، آنگاه حتی اگر دیگران هم ناراحت شوند، اهمیت ندارد. مهم این است که عمل سالم را انجام دادیم و بذری کاشتیم که قطعاً در آینده ثمر خواهد داد و طعم شیرین و به نظر من طعم بهشتی آن را می چشیم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: مجید- حجت- عباس- حسین ک- احسان- حسین ن- میثم2- محمدحسین-
همسفران: غفاری- ابراهیمی1- رضایی- ابراهیمی2- عدنانی- اسماعیلی- حریری- موسوی1-
با تشکر فراوان از استاد گرامی وکمیته محترم اموزش وبرداشت من اینکه برای حرکت که همان رفتن ورسیدن وادی پنجم هست باید سپری از دانایی داشته باشم تا از گذرگاهای سخت سفر عبور کنم
دریافتم که سپر دانایی مرا سبک بال میکند از قید و بندها و میتوانم درست جهت یابی کنم و تشخیص مختصات غلط، همان دانایی است .
تشکر و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
سپاس از استاد🙏🏻…من درجلسات فهمیدم که خیلی چیزها رانمیدانم واین اولین قدم در مسیر دانایی است…و جهانبینی من زمانی تغییرکردکه فهمیدم نباید خودم رابه دیگران ثابت کنم.چون انرژی زیادی ازمن میگیردوباید خودم رابه خودم ثابت کنم وبدانم برای تغییر کردن هیچ زمانی دیرنیست.وازهمین لحظه شروع کنم تابه مرور جهالتهایم کم شوند⚘
سلام خداقوت استاد تشکر از اینکه به خوبی دستور جلسه را باز کرد یدمن با آموزش گرفتن و کاربردی کردن میتوانم سپردانای محکمتر کنم در مقابل جهالت هام وجهانبی. تغیردهم تشکر از کمیته آموزش ومسول سایت
بادرود وسلام خدمت همه عزیزان وزخمت کشان سروج باید هجرت کنم از ضدارزشها به سمت ارزشها با کمک مثلث دانای باید هرروز دانای خود را افزایش بدهم وکاربر دی کنم نتیجه ان ارامش اشایش هست ممنون وسپاسگذارم
سلام و خدا قوت به خانواده سروج🌱
ممنون ازاستاد موضوع را کامل و قابل فهم بیان کردن.
شروع تغییر نگاهم آنجایی آغاز شد که من به پذیرش حقایق زندگی خود رسیدم و این شاید شروع تغییر جهانبینی ام بوده….🌱
با عرض سلام و خدا قوت و تشکر فراوان از استاد گرامی و مسئولین سایت.
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ،جهان بینی ادراک از درون و پیرامون است جهانبینی من در سوء مصرف در جهت ضد ارزشها و تاریکیها بود ،با آشنایی با جلسات وبا حرکت به سمت نور کم کم به دانایی من اضافه شد اما اگر هر روز دانایی خود را به روز نکنم و در مقولات مختلف به دانایی موثر تبدیل نکنم ممکن است از همان نقطه آسیب ببینم ، سپر دانایی که استاد فرمودند اگر محکم نباشد و ابدیت نشود در حد آگاهی باقی میماند و ضد ارزشها از آن عبور میکند و این نیاز به آموزش را هر روز برای من بیشتر میکند که هم به خودم و هم به تفکر سروج آسیب نرسانم
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت
باسلام و درود فراوان
خدا قوت
از استاد بسیار سپاسگزارم از اینکه موضوع را خیلی خوب باز کردند
یکی از نکات عالی اینکه کسی که حرمتها و قوانین را رعایت میکند متوجه است کجا آمده و این محکی برای شخص بنده است
انشاالله که هر روز بیشتر بیشتر در مثلث دانایی مؤثر قرار داشته باشم
باتشکر فراوان از کمیته آموزش و تیم ارجمند سایت
در پناه حق باشید ،🌹♥️
عرض سلام و وخداقوت ب کل جمعیت سروج بویژه تیم زحمت کش سایت
تشکر از کمیته محترم آموزش و استاد گرامی
آموزش گرفتم یکی از شاخصه های انسان دانا این است که از تجربه دیگران استفاده می کند وخود را از آموزش گرفتن مبرا نمیداند.
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم برای کسب دانایی باید تغییر نگاه عمیق داشته باشم باید از جهالت خود عبور کنم ،مسائل ضد ارزشی را به خاطر همان ضد ارزشی بودنشان ورسیدن به درکش انجام ندهم وبا آن مسائل تسویه حساب کنم، قوانین وحرمتها را رعایت کنم تا بتوانم کم کم در مسیر خود ثابت قدم بمانم وخود را بی نیاز از آموزش وکسب دانایی ندانم و این را هم خوب میدانم که فقط با کمک آموزشها وکسب دانایی است که میتوانم به عمل سالم برسم و در زندگی به آرامش برسم.
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر وتشکر از تیم وعوامل زحمت کش سایت
سلام ودرود بر همه خدمتگذاران صادق وعاشق جمعیت سروج
تشکر میکنم از استاد عزیز که موضوع کارگاه را بخوبی اموزش دادند
برداشتم از این دستور جلسه این بود که اگر بخواهم نوع نگاه من به جهان درون وبیرون خود تغییرکند باید دانایی خود را در جهت تغییر تفکرات زائد خویش به تفکر سالم بالا ببرم وانها را همیشه بروز رسانی کنم وهمیشه درحال اموزش گرفتن وبه مرحله اجرا دراوردن انها برای رسیدن به ارامش وسلامتی باشم
باتشکر از تیم سایت
باسلام وتشکرازاستادوهمه خدمتگزاران سروج
تغییرجهانبینی من نیاز به دانایی دارد واین دانایی با آموزش گرفتن وکاربردی کردن آموزشها بدست می آید وبه حرکت وتلاشی که دراین جهت انجام میدهم بستگی دارد.
باسلام خدا قوت به کمیته اموزش وخسته نباشید به استاد که به خوبی دستور جلسه باز کرد امیدوارم به دانایی که در راستای تفکرسروج هست برسم وکاربردی کردن اموزش ها ممنون
باسلام وتشکرفراوان ازاستادگرامی…بابالابردن دانایی یادبگیرم که اخلاق مدارباشم داشتن اخلاق خوب به من آرامش میدهدوکمک میکندکه بهتردرموردمسائل ومشکلاتم تفکرکنم… باتشکرازتیم محترم سایت
ممنونم از کمیته آموزش و سایت 🙏
امیدوارم اگر در خصوص مسائلی دانایی پیدا کردم و تغییر نگاه پیدا کردم در آن موارد ثابت قدم بمانم 🌹
با عرض سلام و خدا قوت ،دانایی سپر محکمی در برابر تمام مشکلات و موضوعات مختلفی است که در طول زندگی برای ساخته شدن ما رخ میدهد.سپاس خداوند بزرگ را بخاطر این موهبت الهی که سر راه من و بقیه دلسوختگان قرار داد.ازهمه خادمین سروج تشکر میکنم.پایدار باشید
با تشکر از استاد گرامی وهمه خدمتگزاران سروج .تغییر جهانبینی بر اساس دانایی من شکل میگیرد تا زمانی که در جهالت باشم نمیتوانم تغییر نگاه داشته باشم وتغییر تاکتیک است .زمانی که به جهالت خود پی ببرم وبپذیرم که دچار تفکر زائد افیونی هستم ودر جهت ان اموزش بگیرم وکاربردی کنم میتوانم به تغییر نگاه برسم .