درمان یعنی در هر شرایطی، حتی شرایط وسوسه انگیز، دروغ نگوییم، درمان یعنی نسبت به خانواده که هیچ، نسبت به دشمن خود هم خشم و نفرت نداشته باشیم. اصل درمان یعنی نقطه تحملی که در مسائل ضدارزشی بالا رفته پایین بیاید و در مسائل ارزشی بالا برود و این مهم یک شبه و یک باره اتفاق نمی افتد، یک سری قواعد و اصول خودش را دارد که باید رعایت کنیم تا به آن برسیم

موضوع کارگاه آموزشی: وادی نهم

استاد: مسافر سفر دوم علی

تاریخ: چهارشنبه 1404/8/28

در ابتدا تولد 14سالگی همسفر غلامی و مسافر سعید و تولد 12 سالگی زنده یاد مسافر عباس و همسفر نوروزی را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می کنم.

تیتر وادی نهم: «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می شود»

واژه های کلیدی، نیرو و نقطه تحمل است.

قبل از شروع وادی نهم، مروری بر وادی هشتم داشته باشیم، چرا که وادی هشتم و نهم و حتی وادی دهم با یکدیگر همبسته بوده و ارتباط مستقیمی با هم دارند.

در وادی هشتم دو نکته را یاد گرفتیم یکی همسو بودن حرکت درونی و ذهنی با حرکت بیرونی یا فیزیکی. ودیگری ذوب شدن انجمادهای فکری که همان باورها و دانسته های غلط است.

نیرویی که وادی نهم از آن صحبت می کند، با ذوب شدن انجماد اولیه تشکیل می شود. هرچه انجمادها ذوب شود، این نیرو به درجه بالا و بالاتری می رسد و برای همین وادی هشتم و نهم با همدیگر ربط دارند.

 هر چیزی برای حرکت در جهان هستی نیازمند نیرو است و انسان هم از این قاعده مستثنی نیست ، و آن نیرو همان حس است . حس، برای انجام کارهایمان به ما نیرو می دهد. زمان هایی که حس و حال نیست و کاری را برای بعد موکول می کنیم، به خاطر این است که آن نیرو وجود ندارد.

این حس، در دوران سوءمصرف خیلی تأثیر داشت. حس مصرف کننده روز اول مصرف، زیاد قوی نبود و فقط در مسافرت یا موقعیت های خاص میل و کشش به مصرف وجود داشت، حتی از لحاظ جسمی هم، اوایل با مقدار کم مصرف، اغنا می شد و به مرور با مصرف بیشتر، در مسائل ضدارزشی نقطه تحملش بالاتر رفت. اوایل مصرف حتی نیرویی مقاومت می کرد که نکند کسی بفهمد، نکند مصرف کننده شویم، ولی به مرور با بالا رفتن نقطه تحمل در مصرف مواد و دیگر مسائل ضدارزشی، هم از لحاظ جسمی، تخریب و احساسات، دیگر برایمان مهم نبود در چه شرایطی و با چه وضعیتی، فقط مصرف می کردیم و دیگر برایمان مهم نبود خانواده بفهمد، گیر بیفتم یا … و از اینها گذشته بود.

خانواده هایی هم که اکثراً به مصرف کننده خود عشق و محبت و احترام می ورزیدند، و قبول نمی کردند همسر یا فرزندشان مصرف کننده شده، به مرور با بالا رفتن نقطه تحمل شان در ضدارزشی ها و بی احترامی ها و… به جایی رسیدند که آرزوی مرگ مصرف کننده خود را می کردند.

همه اینها گذشته و اکنون در مسیر درمان قرار گرفته ایم و می خواهیم با آموزش گرفتن، نقطه تحمل خود را در مسائل ارزشی بالا ببریم. در مقوله اعتیاد، قرار گرفتن در مسیر درمان و رسیدن به درمان، یعنی فرد مصرف کننده به جایی برسد که در انبار مواد راحت بخوابد. شاید برای یک تازه وارد مضحک به نظر برسد، ولی این صورت گرفته، چون نقطه تحمل در برابر مصرف نکردن مواد بالا رفته است. در مورد مسائل ضدارزشی دیگر مثل دروغ، خشم، نفرت و… هم به این گونه است.

درمان یعنی در هر شرایطی، حتی شرایط وسوسه انگیز، دروغ نگوییم، درمان یعنی نسبت به خانواده که هیچ، نسبت به دشمن خود هم خشم و نفرت نداشته باشیم. اصل درمان یعنی نقطه تحملی که در مسائل ضدارزشی بالا رفته پایین بیاید و در مسائل ارزشی بالا برود و این مهم یک شبه و یک باره اتفاق نمی افتد، یک سری قواعد و اصول خودش را دارد که باید رعایت کنیم تا به آن برسیم.

همان حسی که مصرف کننده را به سمت مصرف مواد سوق می داد و جذب می کرد، با قرار گرفتن در مسیر درمان همان نیرو به صورت بازدارنده عمل میکند و با جملاتی مثل از تو دیگر گذشته و…‌ سعی می کند او را از درمان دور کند که با بالا رفتن نقطه تحمل در مسیر ارزشها به مرور کم رنگ میشود.

از منیت که یک نیروی بازدارنده قوی است، هم نباید غافل شویم، فکر نکنیم با چند صباحی آموزش دیدن و دارو خوردن و مواد مصرف نکردن، دیگر همه چیز درست شده و خودمان می توانیم بقیه راه را برویم، این نیروهای اهریمنی، نیروی ارزشمندی که برای شروع مسیر درمان پیدا کردیم را تضعیف کرده و از بین می برد.

و نکته خیلی خیلی مهم که در وادی نهم به آن اشاره شده تقویت حس یا نیرو است که هر چقدر از جهالت ها دور شویم و انجمادهای ذهنی خود را ذوب کنیم و در مسیر ارزشها قرار بگیریم، قوی تر می شود و نقطه تحمل به درجه بالا و بالاتری می رسد.

تقویت نیرو، یعنی برنامه ریزی و تفکر برای رسیدن به هدف، یکی از عوامل تقویت حس که در آموزش باید دقت کنیم، اجرای فرامین است. برای رسیدن به مسائل ارزشی باید به فرامین و قوانین جلسات احترام بگذاریم و آنهارارعایت کنیم.

برای رسیدن به نقطه تحمل در مسائل ارزشی، نیازمند آموزش، تفکر و تجربه هستیم، همچنین باید نقطه تحمل ما در مسائل ضدارزشی پایین بیاید. سفری که ما طی می کنیم، سفری است از ترس به شجاعت، از دروغگویی به راستگویی، از نفرت به عشق و…؛ بنابراین برای رسیدن به شجاعت باید از ترس خود عبور کنیم، چون نقطه تحمل ما در ترس بالاست، برای رسیدن به صداقت، باید از پلیدی عبور کنیم. نمی شود با درونی پر از نفرت، عشق ورزید، پس برای رسیدن به درمان واقعی و نقطه تحمل ارزشی، باید تمام مسائل ضدارزشی را با هم و به مرور زمان از بین ببریم. وقتی یک درختی آفت گرفته، نمی شود با هرس کردن یک شاخه، به میوه رسید.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: سعید- حجت- حسین ن- محسن- علی- احسان- عباس-

همسفران: توانا- ملکی- اکبری- مهدوی- ابرهیمی- حریری-