بزرگترین حسن فهم مشترک این است، که وجهه خوبی در جامعه دارد و بزرگترین آسیب نرسیدن به فهم مشترک در تشکیلات یا هر جایی تبدیل مشکلات به معضل و بحران است در حالی که می توان با فهم مشترک براحتی آن ها را حل کرد.

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: فهم مشترک

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1404/8/5

انتخاب موضوع امروز به دلیل اهمیت زیادی است که در بحث خدمت و خدمتگزاری دارد، چرا که تمام تلاش و هدف تفکر سروج این است که یک فرد تازه وارد به درمان برسد، به همین دلیل خدمتگزارانی در این زمینه می توانند خدمت کنند، که درد اعتیاد را حس کرده و اثرات مخرب آن را می دانند، و به یک تغییر نگاه نسبی رسیده اند، و تا حدی از خودپرستی، منیت، پلیدی، قضاوت، مقایسه و… عبور کرده اند، و این دستور جلسه برای این گونه افراد است که بتوانند به این فهم مشترک با تفکر درمان برسند.

“فهم مشترک: درک و توافق مشترک بین اعضای یک گروه و یا دو فرد درباره یک موضوع و یا یک هدف”؛ یعنی از یک موضوع یک نوع برداشت باشد، نه بر اساس تعبیر و تفسیر ذهنی خود.

مثلاً وقتی یک نفر هنوز با ذهنیات خود مشارکت می کند و همسو با موضوع جلسه نیست، نشان دهنده این است که در مورد مشارکت به فهم مشترک با جلسات نرسیده است؛ چون فهم مشترک در مشارکت، یعنی موضوعی که مطرح می شود را در مورد خودم و در درون خودم جستجو کنم، نه برای دیگران.

همانطور که بارها گفته شده خدمت در اینجا اختیاری است، یعنی آمدن هرکس انتخابی است، اما شرایط آن رعایت اصول و قوانین و حرمت هاست.

وقتی من نگاهم مقایسه ای و رقابتی باشد همیشه به دنبال این هستم که بهترین باشم و از دیگران جلو بزنم، به همین علت مهندس دژاکام تأکید دارند که رهجوها چهل سی دی را بنویسند که همه به یک فهم مشترک برسند، یا اگر راهنمایان در جلسه تکلیف می دهند برای رسیدن به همین فهم مشترک است.

فهم مشترک این نیست که حتماً و صد در صد نظر من با یک نفر دیگر در موضوعی مثل هم باشد، بلکه این است که من موارد مشترک را در آن می بینم، که نتیجه آن ارتباط سالم، جامعه سالم، و خانواده سالم است.

*بزرگترین حسن فهم مشترک این است، که وجهه خوبی در جامعه دارد و بزرگترین آسیب نرسیدن به فهم مشترک در تشکیلات یا هر جایی تبدیل مشکلات به معضل و بحران است در حالی که می توان با فهم مشترک براحتی آن ها را حل کرد.

نشانه های رسیدن به فهم مشترک در تشکیلات:

1- راهنما یا سر لژیون هیچ ادعا و حس مالکیتی نسبت به جلسات و رهجو ندارد، و هدفش تنها خدمت به رهجو است. چون در واقع رهجو به ما این اجازه و افتخار را داده است که به او خدمت کنیم، و قتی به این برداشت برسیم و تبدیل به فهم مشترک بشود آنجاست که دیگر منیت، خودبرتربینی، و… نداریم، چرا که هر کدام از اینها که باشد به مرور به باور درمان ضربه می زنیم.

2- خدمت بدون چشمداشت و توقع: یعنی هدف خدمت کردن این است که رهجویی که تازه وارد است تا زمانی که ویروس نشده در کنارش باشیم، و هیچ گونه چشم داشت و توقع قدرشناسی نداشته باشیم، و این هنر یک خدمتگزار است.

3- هر جا که احساس کردند مأموریتشان به ضرر تشکیلات است در بهترین شرایط از خدمتگزاری خارج می شوند، یعنی هر جا احساس میکنند خدمت آنها ضربه به تشکیلات است براحتی و بدون هیچ دلخوری از خدمت کردن خارج می شوند چون به این درک رسیده اند که گاهی خدمت نکردن همان رسیدن به فهم مشترک است.

به طور خلاصه می توانیم بگوییم:

موانع خدمت؛ کینه و تنفر

عوامل رسیدن به فهم مشترک؛ 1-رعایت اصول و قوانین و حرمت هاست2- تکرار و تمرین3- برداشت صحیح

موانع رسیدن به فهم مشترک؛ مقایسه و رقابت

خروجی رسیدن به فهم مشترک؛ 1-حفظ و بقاء2- رشد و توسعه و ماندگاری تفکر درمان4- انسجام بین اعضاء تشکیلات 5-جلوگیری از سوء تفاهم و تنش و اختلاف

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: میثم2- میثم1- علی(ا)- حسن(م)- علیرضا1- احسان- محمد(ن)- علیرضا2

همسفران: سبحانی- مکری- سید محسنی- غلامی- احمدی-کشاورز