تعادل باعث می شود ما بتوانیم آداب هرمکانی و هر جایگاهی که در آن قرار می گیریم را رعایت کنیم، چه از نظر پوشش، چه از نظر رفتار و چه از نظر کردار و دیگر با یک رفتاری که مطابق میلمان نباشد به هم نمی ریزیم و می توانیم با دیگران ارتباط سالم برقرار کنیم.

موضوع کارگاه آموزشی همسفران: آداب معاشرت، تعادل

استاد: همسفر مکری

تاریخ: دوشنبه ۱۴۰۴/۶/۳۱

یک خانواده مصرف کننده به خاطر قرار گرفتن در کنار مصرف کننده دچار بیماری به نام تفکر زائد افیونی می شود که این تفکرزائد افیونی آداب معاشرت ،تعادل، را تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث به وجود آمدن مسائل و مشکلاتی میشود که منجر به آسیب زدن هم به خود وهم به یک فرد مصرف کننده و یا حتی کسانی هم که دچار بیماری اعتیاد نیستند می شود.

از آنجا که طبق آموزشهای جلسات، ما باید زاویه نگاهمان به مسائل، چند وجهی و یا همان دید مکعبی باشد، امروز این موضوع را ازاین زاویه مورد بررسی قرار می‌دهیم که بدانیم چگونه عدم تعادل، آداب معاشرت ما را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد.

هر کدام از ما در خانواده و فرهنگ های مختلفی بزرگ شده ایم و به تبع آن یکسری آداب خاصی را در زمینه های مختلف یاد گرفته و در وجودمان نهادینه کردیم و به مرورزمان در جایگاه های مختلفی که قرارمی گرفتیم، این آداب را به مرحله اجرا درآورده و از آرامش نسبی هم برخوردار بودیم.

تا اینکه با قرار گرفتن در کنار یک فرد مصرف کننده، به مرور زمان تعادل نسبی خود را از دست داده و حالات ما تحت تأثیر حالات فرد مصرف کننده قرار گرفت و از آن چارچوب رفتارهای درستی که در گذشته انجام می دادیم، کاملاً خارج شده و از یک شخص آرام و صبور به یک فرد عصبی و خشن و تندخو تبدیل شدیم.

تمام تلاش تفکر درمانی سروج این است که هر کدام از ما بتوانیم آموزش هایی را که در جلسات فرامی گیریم، در خانواده و در جامعه کاربردی کنیم تا از یک تعادل نسبی برخوردار باشیم و بتوانیم در بحرانی ترین شرایط، عملکرد درستی را انجام بدهیم .

انسان چون ذاتاً موجودی اجتماعی است، نیازمند برقرار کردن ارتباط با دیگران است و این ارتباط زمانی می تواند مفید و مؤثر واقع شود که آداب مختص به آن را یاد گرفته و به مرحله اجرا درآوریم و این یعنی، کاربردی کردن آموزش های جلسات.

یکی از نکات کلیدی در برقراری معاشرت سالم با دیگران، درک کردن وضعیت فرد مقابل است. اینکه بدانیم در چه شرایط و موقعیتی قرار دارد؛ یعنی تحلیل مشخص از اوضاع مشخص و تحلیل مشخص از افراد مشخص.

اساس تفکر درمانی سروج، سلامتی جسم و روان است و همان طور که جسم یک فرد مصرف کننده دچار بیماری شده است، خانواده نیز چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دچار بیماری به نام تفکر زائد افیونی شده است.

برای درمان این بیماری، سه رکن اساسی در جلسات مطرح شده است که این سه مؤلفه ارتباط مستقیمی روی معاشرت و تعادل ما دارد:

خواب: خواب با کیفیت در شب بسیار مهم است؛ به موقع خوابیدن و بیدار شدن بایک حس و حال خوب

کار: انجام ندادن کاری خارج از توانایی جسمی و روحی ما.

تغذیه: نداشتن سبک تغذیه سالم می‌تواند روی خلق و خوی ما اثرگذار باشد ودر نتیجه روابط ما را با دیگران دچار خدشه کند.

رعایت این سه مؤلفه ما را در مسیر درمان قرار می دهد و ازیک تعادل نسبی برخوردار می شویم که نیازمند درنظر گرفتن پروسه زمان است برای همین درجلسات بیان می شود: «درمان، فوق ترک و تعادل فوق درمان است»

تعادل باعث می شود ما بتوانیم آداب هرمکانی و هر جایگاهی که در آن قرار می گیریم را رعایت کنیم، چه از نظر پوشش، چه از نظر رفتار و چه از نظر کردار و دیگر با یک رفتاری که مطابق میلمان نباشد به هم نمی ریزیم و می توانیم با دیگران ارتباط سالم برقرار کنیم.

مثلث ارتباط بر اساس سه اصل ۱ـ ارتباط من با خودم ۲ـ ارتباط من با دیگران ۳ـ ارتباط دیگران با دیگران شکل گرفته است .

۱ـ ارتباط من با خودم: یک ارتباط درونی است که خودمان با خودمان داریم. اینکه چگونه خودمان را بپذیریم و به یک صلح درونی با خودمان برسیم.

۲ـ ارتباط من با دیگران: اینکه با دیگران همان گونه که دوست داریم با ما رفتار شود برخورد کنیم.

۳ـ ارتباط دیگران با دیگران: نوع ارتباط دیگران با هم قطعاً روی ما هم اثرگذار است، مثلاً زمانی که بین پدر و مادر در خانواده ارتباط درستی نباشد، می تواند محیط خانه را متشنج کند و روی فرزندان اثرات منفی بگذارد.

دوستانی که دراین زمینه مشارکت نمودند:

ابراهیمی ـ اکبری ـ باقری ۱ـ حسین زاده ـ موسوی ۲ـ محمدی ـ کشاورزـ خدائیان ـ بیگدلی ـ رضازاده