تشخیص می‌تواند هم در زمینه کارهای ارزشی و هم در زمینه کارهای ضد ارزشی باشد.تشخیص‌های ما چه از روی جهالت باشد و چه از روی دانایی ما باشد به ما قدرت عمل کردن و انجام آن کار را می‌دهد.

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: قدرت تشخیص

استاد: مسافر سفر دوم علیرضا

تاریخ: شنبه ۱۴۰۴/۶/۲۲

تشخیص به معنای، شناسایی، تمیز دادن و جدا کردن چیزی از چیز دیگری، تعیین علل است.

تشخیص یک موهبت الهی است و انسان‌ها فطرتاً قابلیت تشخیص دارند.

اساس تشخیص، خواسته‌های معقول و غیر معقول ما انسان‌هاست، و عمده مشکلات ما به دلیل عدم تشخیص خواسته‌هایمان است.

تشخیص در مسائل گوناگون وجود دارد ولی بستگی به این دارد که ابزار و مصالحی که ما به وسیله آن تشخیص می‌دهیم از چه جنس و ماهیتی باشد؟

تشخیص می‌تواند هم در زمینه کارهای ارزشی و هم در زمینه کارهای ضد ارزشی باشد.

تشخیص‌های ما چه از روی جهالت باشد و چه از روی دانایی ما باشد به ما قدرت عمل کردن و انجام آن کار را می‌دهد.

ما در دوران سوء مصرف به سمت سیاه‌ترین کار ضد ارزشی که مصرف مواد مخدر بود رفتیم، چون تشخیص ما غلط و بر اساس جهالت‌ها و خواسته‌های نامعقول ما بود، تشخیص مان این بود که اگر مصرف کنیم بهتر کار می‌کنیم، درس می‌خوانیم، ورزش می‌کنیم و… و همه مسائل و مشکلات خصوصی و اجتماعی ما راحت‌تر حل می‌شود و این‌ها همه بر اساس دانسته‌های غلط ذهنی ما بود.

مصرف کننده ای که برای اعتیادش به این مکان مراجعه کرده، می‌تواند به این تشخیص برسد که در زمینه بیماری اعتیاد و درمان چیزی نمی‌داند، حرف گوش کند، و از تجربه الگوها استفاده کند، یا اینکه با آن دانسته‌های غلط ذهنی خودش تشخیص غلط بدهد و آن تشخیص غلط، به او قدرتی دهد که عملی انجام بدهد خلاف پروتکل درمان، و روی اندازه و زمان دارو اعمال نظر کند و به درستی دارو را مصرف نکند و اینجاست که دیگر شربت اپیوم  دارو نیست و مثل مواد برای شخص عمل می‌کند.

تشخیص روی ضلع دیگر پروتکل درمان، آموزش، نیز تأثيرگذار است. نقد شدن در جلسات از دوست داشتن و نوعی آموزش است، و تا زمانی که من مورد نقد قرار نگیرم، رشد نمی‌کنم. حال اگر در برابر نقد  اساتید، تشخیص شخص بر اساس جهالت‌هایش باشد، نقد را با حس آلوده می‌گیرد و با خودش می‌گوید: (این‌ها با من دشمنی دارند، از من خوششان نمی‌آید، فکر می‌کنند بیشتر از من می‌دانند و … ). اما اگر به تشخیص درست و سالم بر اساس دانایی در مقوله اعتیاد، که فقط با آموزش‌های تفکر سروج کسب می‌شود، رسیده باشد، به این بینش می‌رسد این آموزش‌ها جواب داده و الگوها دیده می‌شوند و من باید از روی نقشه راهی که آنها رفته‌اند این راه را طی کنم،

ما باید اساس تشخیص‌هایمان را بر اساس قانون درمان گذاشته و با قانون درمان تطبیق بدهیم، تا خواسته‌های ما معقول شود و تشخیص‌های ما از فیلتر دانایی عبور کند.

 انسانی که به بلوغ فکری رسیده است چیزی نمی‌تواند باعث آسیب به او بشود. اما مانع رسیدن به این بلوغ فکری، این است که مسافر فکر کند در درمان اعتیاد همه چیز را می داند و خودش بلد است.

طبیعی است اگر در بعضی موارد، تشخیص من به عنوان یک بیمار اشتباه باشد، ولی اینجا بستر فراهم شده تا با افراد ذی صلاح مشورت کنیم، از تجربه اساتید استفاده کنیم، تا به یک تشخیص صحیح برسيم.

بدانیم دلیل اینکه روی این صندلی نشستیم این است که ما قبلاً زندگی درست و سالمی نداشتیم و الان می‌خواهیم مسیرمان را عوض کنیم، پس ضروری است، یک تجدید نظر روی خواسته‌ها و تشخیص‌های خود داشته باشیم. اگر تشخیص من در درمان صحیح باشد به من اجازه عملی کردن آن کار را می‌دهد و انرژی برای انجام آن کار در من ایجاد می‌شود که همان قدرت تشخیص است.

رسیدن به تشخیص درست نیاز به تصفیه. تسویه و تزکیه دارد؛ زمانی که با دانسته‌های غلط ذهنی خود تسویه حساب کنیم می‌توانیم با تکرار و تمرین در جهت تصفیه کردن خودمان حرکت کرده و در نهایت به تزکیه برسیم.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: محمد- حسین- احسان- مهران- عباس- حمید- رضا- شهاب

مسئول کارگاه: مسافرسفردوم میثم

مسئول نظم کارگاه آموزشی : مسافرسفردوم علیرضا