فرمان عقل را اجرا کردن به معنای کارهای بزرگ و خارق العاده انجام دادن نیست، اجرا کردن فرمان های کوچک، تکرار و تمرین و استمرار در مسیری که می رویم ما را به انجام دادن فرمان های بزرگ میرساند. غافل شدن و اهمال کاری در انجام اموری که به ما محول شده یا ما را به رشد می رساند یعنی دور شدن از فرمان عقل.

موضوع کارگاه آموزشی همسفران: وادی ششم و تأثیرآن بر من

استاد: همسفر علیزاده

تاریخ: دوشنبه ۱۴۰۴/۶/۳

تیتر وادی ششم: «حکم عقل رادرقالب فرمانده کاملأ اجرا نمائیم»

واژه «کاملاً» در تیتر وادی، به معنای لازم الاجرا بودن ، بی چون و چرا بودن و بدون قید و شرط بودن می باشد.

وادی اول تا چهارم، وادی تفکراست، یعنی یک حرکت درونی داشتن، بدین معنا که یک تصویر ذهنی را برای ما به وجود می آورد که در وادی پنجم باید آن را به اجرا درآوریم. یعنی حرکتی هم درونی وهم بیرونی داشتن و نکته حائز اهمیت دراین جا، توقف نکردن بین راهی است که می رویم. یعنی موانع سر راه (ناامید شدن ،خسته شدن ) باعث ایجاد توقف در مسیر و راهی که می رویم نشود.

وادی ها می‌توانند چراغ راه زندگی ما باشند. زیرا وادی ها چگونگی مدیریت مشکلات که در زندگی با آنها مواجه هستیم را به ما یاد می‌دهند. وادی ششم یکی از این شاه چراغ هاست، چون شعله ی وادی ششم با تفکر فروزان است.

عقل از نظر لغوی به معنای مهارکننده، و کنترل کننده و از نظر مفهومی به معنای قدرت شناخت موضوعات می باشد. به عبارت دیگر، عقل درک حقیقتی است که باعث می‌شود ما تفکیکی بین عمل سالم و عمل ناسالم، ارزش ها و ضدارزش ها و خیر وشر قائل بشویم و به مرحله تشخیص برسیم.

انسان تشکیل شده است از صور آشکار و صور پنهان .جایگاه عقل برای هیچکس شناخته شده نیست و ما اصلاً نمی‌دانیم عقل در کجا قرار گرفته است و به همین دلیل جزء صور پنهان است. البته هرچند عقل و نفس جزء صور پنهان انسان هستند که برای ما قابل دیدن نمی باشند ولی همیشه صدای پای عقل و نفس را در وجودمان می توانیم بشنویم و در تمام لحظات زندگی با ما هستند وهیچگاه ما را رها نمی کنند به همین خاطر گفته میشود عقل یکی از سرنوشت سازترین و مؤثرترین مسائل در زندگی هر انسانی می باشد. از این جهت که همین عقل باعث می شود بین امور سالم وامور ناسالم تفکیک قائل بشویم.

اکثر موضوعات آموزشی در تفکر سروج به صورت یک مثلث عنوان می شود. دراین جا هم مثلث نفس معرفی می شود که تشکیل شده از سه ضلع ۱ـ روح ۲ـ جن ۳ـ انسان

منظور از روح همان (عقل) و جن هم همان (نفس) است. مؤلفه های روح، جن، انسان، مانند طنابی به یکدیگر متصل هستند و لحظه ای از همدیگر جدا نیستند.

انتخاب و اختیار موهبتی است که خداوند تنها نصیب انسان کرده است و در آن هم ارتقاء و پیشرفت و رشد و شکوفایی نهفته است و هم سقوط و درماندگی، و این بستگی به خود ما دارد که انتخاب هایمان عقلانی باشد یا نفسانی.

ما برای پذیرش یک فرمان و یا انجام دادن هر کاری همه جوانب امر را باید در نظربگیریم و نگاه شش وجهی داشتن و یا همان دید مکعبی داشتن، یعنی عقل.

حال از چه راهی می توانیم به فرمان عقل برسیم؟

دانایی به معنای درک عمیق داشتن از مسائل و موضوعاتی است که با آنها روبه رو هستیم که ما را به قدرت تشخیص، قدرت تصمیم گیری، شناخت و پذیرش می رساند. با بالا بردن دانایی و رسیدن به دانایی مؤثر، به فرمان عقل نزدیک می شویم .

فرمان عقل را اجرا کردن به معنای کارهای بزرگ و خارق العاده انجام دادن نیست، اجرا کردن فرمان های کوچک، تکرار و تمرین و استمرار در مسیری که می رویم ما را به انجام دادن فرمان های بزرگ میرساند. غافل شدن و اهمال کاری در انجام اموری که به ما محول شده یا ما را به رشد می رساند یعنی دور شدن از فرمان عقل.

برای رسیدن به عقل سالم باید سلسله مراتب ۱ـ تفکر سالم۲ ـ ایمان سالم۳ـ عمل سالم ۴ـ حس سالم ۵ـ عقل سالم ۶ـ عشق سالم را به مرور زمان طی نمائیم. زمانی که به عقل سالم برسیم بدون هیچ تقلایی عشق سالم در وجودمان متبلور می‌شود.

آیا عقل فرمان ناسالم هم صادر می‌کند ؟و یا تمام فرمان هایش سالم است؟

عقل براساس داده ها و اطلاعاتی که ما در اختیارش قرار می دهیم، این داده ها را می گیرد و برای ما فرمان صادر می‌کند. نکته کلیدی در اینجا این است که عقل در همان جهتی که ما داده و اطلاعات را در اختیارش قرار داده ایم دستور را صادر می‌کند.
وقتی شخصی میخواهد مواد مصرف کند و یا هر فردی بخواهد هرگونه عمل ضدارزشی انجام بدهد عقل هم دستوری که صادر می‌کند در جهت همان داده می‌باشد.
مثلأ عمل دزدی، یک دزد هم برای عمل سرقت به عقل خودش رجوع میکند و داده ای که به عقل خودش می دهد داده دزدی است. عقل هم به او برنامه میدهد وطبق آن برنامه دزدی را انجام می‌دهد. درست است فعلی که انجام می‌شود فعل حرامی است ولی عقل براساس داده آن دزد به اصطلاح نقشه دزدی را می کشد و اطلاعاتی را در اختیارش قرار می دهد.
پس ما در هر جهتی که به عقل داده و اطلاعات اولیه را می دهیم، فرمان صادر شده هم در همان جهت است. (عقل سالم)(داده های درست ) و در این صورت عقل ما را در جهت نیروهای ارزشی هدایت می‌کند و دستوری هم که در جهت ناسالم باشد ما را به سمت ضدارزشی ها هدایت می‌کند.
که این حکم صادرشده زمانی که در جهت ضدارزش ها باشد یعنی عقل اسیر هواهای نفسانی است و این عقل یک «عقل اسیر» است مانند یک فرمانده جنگی که اسیر دشمن شده باشد. افرادی که عقلشان به اسارت گرفته شود عقل دارند ولی تعقل ندارند.

جهان هستی، جهان اضداد است و ضد عقل، جهل می باشد. ما زمانی می توانیم به فرمان عقل برسیم که از سد جهالت های خودمان عبور کرده باشیم .زمانی که ما از رذائل خود عبور کرده و به فضائل رسیده باشیم، نشان دهنده این است که ما در مسیر فرمان عقل قرار گرفته ایم.

هرکجا در مورد جسم خودمان، شهر وجودی مان، فرمان عقل را تمام و کمال اجرا نکردیم، یعنی ما از فرماندهی جسم خودمان غافل مانده ایم.

دوستانی که دراین زمینه مشارکت نمودند:

ابراهیمی ـ مستأجران ـ عدنانی ـ حافظی ـ کرمی ـ احمدی ـ مزروعی ـ حریری