مهمترین ترس، ترس از تغییر است که به وفور در ما دیده می شود؛ اینکه با وجود دیدن الگوها و همدردان که به نتیجه رسیده اند باز هم احساس می کنیم نمی توانیم تغییر کنیم. ترس از تغییر، مانع می شود یک قدم جلو برویم و همچنان در آن دایره امنی که خود را در آن محصور کرده ایم باقی می مانیم
موضوع کارگاه آموزشی همسفران: سفری از ترس به شجاعت
استاد: همسفر ولی زاده
تاریخ: دوشنبه 1404/3/5
ترس در زبان فارسی به معنای احساس یا حالت نگران کننده است و همه انسانها آن را تجربه کرده اند و همیشه آن را دارند.
شجاعت یک واژه عربی و یک صفت نیکو به معنی دلیری و با جرأت بودن است. می توان گفت یکی از اصلی ترین پایه های درمان همین شجاعت است، از این رو امروز بررسی می کنیم در جایگاه همسفری چطور از ترس های خود عبور کنیم تا به شجاعت برسیم و بتوانیم به درمان برسیم.
ترس دو نوع است: 1- ترس های نگهدارنده و 2- ترس های بازدارنده؛ ترس های نگهدارنده یک احساس طبیعی و قدرتمندی است که در همه انسانها قرار داده شده و باعث ایمنی و حفاظت انسانها از خطرات در طول زندگی می شود؛ مثل ترس از ارتفاع، ترس از حیوانات درنده و…
ترس های بازدارنده؛ که مانع پیشرفت، کارایی، حرکت و کسب تجربیات جدید می شود. این ترسها ذهنی و غیرمنطقی و آسیب زاست و امروز بیشتر می خواهیم این ترس ها را مورد بررسی قرار دهیم.
ترس شاخه های متعددی دارد، شاید هر کدام به فراخور حال و شرایطی که در آن بودیم، این ترس ها را تجربه کردیم. 1- ترس از دست دادن، که در جزوه جهانبینی نیز آمده؛ مثل از دست دان عزیزان، از دست دادن آزادی، از دست دادن ثروت، از دست دادن سلامتی و … 2- ترس از قضاوت شدن، اینکه موقع صحبت یا حتی راهنمایی گرفتن از سرلژیون و راهنمایان به خاطر ترس از اینکه در مورد ما چه فکری می کنند؛ همه آنچه را که لازم است نگوییم و این ترس در اغلب ما خیلی پررنگ است 3- ترس از شکست برای شروع هر کاری و دنبال کردن هدفی، از اینکه موفق نشویم و شکست بخوریم اصلاً آن کار را شروع نمی کنیم و یا دیگر ادامه نمی دهیم. 4-مهمترین ترس، ترس از تغییر است که به وفور در ما دیده می شود؛ اینکه با وجود دیدن الگوها و همدردان که به نتیجه رسیده اند باز هم احساس می کنیم نمی توانیم تغییر کنیم. ترس از تغییر، مانع می شود یک قدم جلو برویم و همچنان در آن دایره امنی که خود را در آن محصور کرده ایم باقی می مانیم. 5- ترس از نه گفتن و نه شنیدن؛ که این هم در همه ما وجود دارد. به خاطر ترس از نه شنیدن خیلی جاها درجا می زنیم و حالمان از درون خراب می شود که چرا نمی توانم آن کار را انجام دهم.
آسیب شناسی ترس
ترس یک نیروی بازدارنده است و کار این نیروها این است که ما را از حالت تعادل خارج می کند و این خود بسیار آسیب زاست. این ترسها درون مان را متلاطم و پرتشویش می کند و دیگر از خودمان رضایت نداریم، چون خیلی کارها را می توانیم انجام بدهیم ولی نمی دهیم.
ترس، مسلماً خشم و نفرت را هم به دنبال دارد. مثلاً وقتی از کارهای مصرف کننده ترس و نگرانی داریم، خشم و نفرت از او را هم به دنبال دارد و دنبال فرصتی هستیم خشم خود را بروز دهیم. برای همین در ابتدای هر کارگاه آموزشی در نوشتار مجری خوانده می شود: «این سفر، سفری است از ترس به شجاعت» و بعد از دروغگویی به راستگویی، از نفرت به عشق تا در آخر از ظلمت به نور برسد. به خاطر اینکه ترس خیلی فراگیر است و اگر از این ترس ها عبور نکنیم، قدم های بعدی و سلسله مراتبی که باید طی شود تا به شجاعت برسیم در ما اتفاق نمی افتد.
یکی دیگر از تبعات ترس، محرومیت است. شخص ترسو، همیشه از یک سری تغییر و تحولات، محروم می شود. مثلاً کسی که در جلسات مشارکت نمی کند، حس تجربه کردن و تغییر جایگاه در او به وجود نمی آید. در دایره و حصار امن خود می ماند و همیشه حسرتی در دل دارد که کاش من هم می توانستم. ولی باید قبول کند تا زمانی که خودش نخواهد کسی نمی تواند به او کمک کند با این ترسها روبه رو شود.
خروجی دیگر ترس، کاهش اعتماد به نفس و ایجاد حس ناامیدی است. وقتی ترس داریم حتی با وجود توانایی، اعتماد به نفس مان پایین است و خود را باور نداریم. به خاطر غلبه ترس کاری انجام نمی دهیم و این گوشه نشینی و انزوا و قطع رابطه با همه چیز، ناامیدی را به دنبال دارد.
آسیب خیلی مهم دیگر ترس که در جهانبینی هم راجع به آن صحبت شده، تفکر نکردن است. با وجود ترس، ضلع تفکر که از اضلاع مثلث دانایی است در ما رشد نمی کند. یعنی آنقدر به ترسها میدان می دهیم و بزرگ می شود که جزئی از ترس می شویم. یعنی ترس به من حکم می دهد که چه کاری بکنم و چه کاری نکنم. گیر افتادن در مثلث ادبار «نمی توانم، نمی گذارند، نمی شود»؛ از ترس است. وقتی می ترسم خودم را کوچکتر از موضوع و هدف خود می بینم، برای همین هم قدمی برنمی دارم، پس برای دریافت مهارت ذهنی و جسمی خود باید قدم به قدم از این ترسها عبور کنم تا بتوانم مسأله و موضوع و هدف را برای خود کوچک کنم و به شجاعت در آن مرحله برسم.
یکی از ریشه های ترس، ناشناخته هاست. ناشناخته ها، آن چیزهایی است که تابحال با آن روبه رو نشدیم و تجربه نکردیم. مثل اعتیاد که یا نمی شناختیم یا به غلط طبق آنچه در جامعه گفته می شد، می شناختیم. ولی در جلسات فهمیدیم حقیقت اعتیاد چیست و این باعث شد ترس از مصرف کننده و مواد و اعتیاد در ما کمتر شود.
راههای عبور از ترس:
1- پذیرش: که رأس پروتکل درمان یک همسفر است اول باید بپذیریم ترس در من هست و بیمار تفکر زائد افیونی هستم تا حرکت کنم و یکی یکی ترس هایم را از بین ببرم و اینگونه خودم مسئول درمان خودم می شوم. شاید در ذهن قبول می کنیم ولی وقتی اثرگذار است و می توانیم حرکت کنیم که قلباً بپذیریم. طبق فرموده استاد راهنما، عمیق ترین بلوغ انسان این است که انسان بفهمد هیچ کس غیر از خودش ناجی خودش نیست.
2- شناخت ماهیت و علت و منشأ ترس ها: به اعماق تاریک خود برویم و منشأ آن را پیدا کنیم. هر ترسی را که شناختیم، راهکار رو به رو شدن با آن را آموزش بگیریم و از آن بگذریم.
3- بالا بردن ایمان و توکل؛ احساس ایمان و امنیت و آرامش، تنها حس متضاد ترس است. زمانی در آرامش هستیم که ضدارزشی ها را از دست بدهیم و در مسیر ارزشها حرکت کنیم.
در آخر باید گفت بزرگترین شجاعت زمانی است که در برابر نفس اماره ایستادگی می کنیم. از خواهش ها و خواسته های نامعقول نفس عبور می کنیم، خواسته من در جلسات به عنوان یک همسفر، این نیست که مصرف کننده من وارد جلسات بشود و درمان شود، خواسته من، خواسته درمانی خودم می شود.
شجاعت نترسیدن است، شجاعت این است که با وجود ترس اقدام کنیم. و این شجاعت یک شبه و یک باره اتفاق نمی افتد. یک فرآیند است. ذره ذره هرچه از ترسها عبور می کنیم به سمت شجاعت می رویم.
ما در دنیایی پر از ناشناخته ها زندگی می کنیم، پس به جای نگرانی از آینده و ترسیدن، در زمان حال باشیم، توانایی و مهارت ذهنی و جسمی خود را بالا ببریم، یاد بگیریم با ترس ها چگونه روبه رو شویم تا به یک انسان توانمند و شجاع تبدیل شویم. چه وقتی انسان به شجاعت می رسد، یا حتی در یک مورد شجاعت را تجربه می کند، یک شور و شعف و جنب و جوش در او به وجود می آید و حال خوش به او دست می دهد. زیرا عامل حرکت و به جلو رفتن و تغییر و تحول، نیروهای الهی است ولی عامل سکون و سقوط، نیروهای اهریمنی و بازدارنده است.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
همسفران: رضازاده- غفاری- توانا- ابراهیمی2- موسوی1- اکبری- محمدی- ملکی- باقری1- قادری


با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی.
سلام استاد تشکر خداقوت دستور جلسه را عالی بیان کردید برداشت من اینکه به نفسم نه بگم چون من بخاطر یک سری لذت های آنی وزودگذرکه بدش آسیب به من میزندمیترسمبایدازاینهاعبورکنم نه بگم تابع به آرامش برسم تشکر از کمیته آموزش ومسلولین سایت و استاد راهنمای عزیزم
باسلام ودورودوباتشکر از استاد عزیز،شناخت ترسهای به من کمک می کند راه عبور از آنهارا پیدا کنم وبا شناخت انواع ترس ،به ترسهای درست ومنطقی بها میدهم و نسبت به انها اگاهی پیدا می کنم تا بتوانم بر انها غلبه کنم واز انها درس بگیرم ودر موردترسهای غیر منطقی وغیر عقلانی، دیگر آنها را ترس نمی بینم آنها موانعی هستند برای پیشرفت وموفقیت من درزندگی.
تشکر میکنم از استاد بزرگوار🙏
من هر روز و هر لحظه با ترسهای مختلفی روبرو هستم و چگونگیه روبرو شدن با این ترسها باعث رشد و ارتقاء و پیشرفت منمیشود.ویکی از شجاعتهای من، زمانی صورت میگیرد که بتوانم کار بد کسی را جبران بد کنم ولی نکنم و عمل سالم را انجام بدهم🙏🌹
با سلام وتشکر از استاد عزیز
عدم اگاهی نسبت به ترسها باعث سکون وسقوط من میشود و اگاهی وشناخت نسبت به ان باعث حرکت من میشود وهمان نقش نیروی مکمل را برای من پیدا میکند وعبور از ان باعث ایجاد انرژی و انگیزه میشود و اعتماد به نفس وامید را در من احیا میکند
با تشکر از کمیته اموزش وتیم سایت 🌹
سلام و
تشکر از اسناد گرامی خیلی عالی از مو ضوع ترس را باز کردنند