نمی‌توانم؛ نقطه شروع قرار گرفتن در محدودیت است، عده‌ای به خاطر منیت و غرور از نمی‌توانم فراتر رفته و می‌گویند “نمی‌گذارند” (همسرم، مادرم، فرزندم…) در واقع این افراد در پی یافتن بهانه‌ای برای مقصر جلوه دادن دیگران هستند. نتیجه نمی‌توانم و نمی‌گذارند” نمی‌شود” را در پی خواهد داشت.
موضوع کارگاه آموزشی: مثلث ادبار
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: چهارشنبه ۲/۳۱ /۱۴۰۴
در ابتدا تولد هفت سالگی مسافر حسین و همسفر خراط‌زاده و همچنین تولد سه سالگی مسافر علی و همسفر داروغه و همسفر مختاری را به کل جلسه تبریک عرض میکنم.
در فرهنگ لغت ادبار یعنی؛ تیره روزی، تیره بختی، بخت برگشتگی، پشت کردن( روی گرداندن)؛ البته معانی متفاوتی در جملات مختلف دارد.
در جلسه گذشته درباره چگونگی رسیدن به ارزشمندی صحبت شد یکی از موانع این مسیر گرفتار شدن در مثلث ادبار است. این مثلث از سه ضلع نمی‌توانم، نمی‌گذارند و نمی‌شود تشکیل شده است. قرار گرفتن در هر یک از این سه وضعیت به منزله تیره بختی یا پشت کردن به سلامت راستی و ارزش‌ها است.
حالا چرا این وضعیت (قرار گرفتن در مثلث ادبار) به وجود می‌آید؟
قرار گرفتن در مثلث ادبار ریشه در یک سری باورهای محدود کننده دارد که این باورها تحمیلی هستند و به انتخاب خود شخص نمی باشد و در اثر گذر زمان، تجربیات گذشته، فشارهای تربیتی خانوادگی و خود سرزنشی در افراد شکل می‌گیرد. و شرایطی را به فرد تحمیل می‌کند که نتواند خواسته‌های معقول و منطقی داشته باشد و به جای تلاش برای خواسته‌های معقول به سمت خواسته‌های نامعقول و رفتارهای ضد ارزشی می‌رود.
یکی از ویژگی‌های این وضعیت این است که شخص خود را مقصر نمی‌داند و تمام مسئولیت را به عهده دیگران می‌اندازد.
باور در اینجا یعنی ایمان، این باورهای تحمیلی مانند طنابی بافته شده از رشته‌های متعدد هستند که باید رشته رشته آن را باز کنیم ولی کلماتی مانند نمی‌توانم، نمی‌گذارند و نمی‌شود مانع پیشرفت و تغییر زندگی ما می‌شود؛ مانند مصرف کننده‌هایی که به آن محدودیت باور رسیده‌اند که نمی‌توانند درمان شوند.
نمی‌توانم؛ نقطه شروع قرار گرفتن در محدودیت است، عده‌ای به خاطر منیت و غرور از نمی‌توانم فراتر رفته و می‌گویند “نمی‌گذارند” (همسرم، مادرم، فرزندم…) در واقع این افراد در پی یافتن بهانه‌ای برای مقصر جلوه دادن دیگران هستند. نتیجه نمی‌توانم و نمی‌گذارند” نمی‌شود” را در پی خواهد داشت. در صورتی که افراد زیادی بوده‌اند که با وجود مشکلات خانوادگی ایستادگی کردند و درمان شدند چون به این باور رسیدند که درمان شدن کلید تمام مشکلات است.
مقابل مثلث ادبار مثلث خوشبختی قرار دارد. مثلث خوشبختی شامل سه ضلع همفکری، هماهنگی و همکاری می‌باشد.
همفکری؛ زمینه ساختن خودمان است، زمانی شکل می‌گیرد که اعتماد متقابل بین ما و اطرافیان وجود داشته باشد.
هماهنگی؛ در اینجا به این معناست که اگر برای هر کاری توان فکری مان پایین است از خانواده، محیط کار و… مشورت بگیریم، این مشورت باید ما را به یک نتیجه مثبت برساند نه اینکه صرفاً دنبال شنیدن حرفی باشیم که دلمان می‌خواهد بشنویم و در ادامه بگوییم اطرافیان من را درک نمی‌کنند.
همکاری در تمام سطوح زندگی وجود دارد و از خانواده شروع می‌شود، وجود همکاری متقابل بین زن، شوهر، فرزند، پدر و مادر زمینه ساز اخلاق مداری است. اخلاق مداری یعنی همان اندازه که برای خودمان حق قائل هستیم برای دیگران هم حق قائل باشیم و احترام بگذاریم. به جای اینکه فقط به خواسته‌های خود فکر کنیم تأثیر رفتارمان بر دیگران را در نظر بگیریم و از آسیب رساندن به آنها پرهیز کنیم.
تا زمانی که در مثلث ادبار هستیم به خوشبختی و آرامش نخواهیم رسید.
خوشبختی با ثروتمند بودن متفاوت است؛ اگر وضع مالی ما خوب باشد احساس خوش وقتی می‌کنیم که با خوشبختی فرق دارد برای رسیدن به خوشبختی باید پروتکل آن را رعایت کنیم.
حال چگونه می‌توانیم از مثلث ادبار خارج شویم؟
۱_ با داشتن انگیزه درمان؛
همانگونه که در جلسات سروج گفته می‌شود تنها لازمه عضویت در سروج پذیرش بیماری اعتیاد و انگیزه لازم برای درمان شدن است.
۲_ استفاده از تجربیات گذشته و داشتن دید انتقادی به اشتباهات خود به جای خود سرزنشی؛
۳_ پذیرش مسئولیت بیماری؛ کلید حل مشکلات است. اگر بپذیریم در این وضعیت که قرار داریم مسئولیت آن با خودمان است دیگر کسی را مقصر نمی‌دانیم.
۴_ با شناخت مثلث ادبار و آموزش گرفتن و تکرار و تمرین و قرار دادن هدف های کوچک می‌توانیم از این مثلث عبور کنیم.
هدف انجام کارهای بزرگ نیست بلکه شروع از کارهای کوچک و قابل دسترس مانند؛ مرتب کردن لباس‌ها، رعایت قوانین و حرمت‌ها تا کم کم بتوانیم هدف‌های بزرگ تر را اجرا کنیم.
تغییر نگاه یک مهارت است اما تغییر نه از روی دانسته‌های غلط ذهنی خود، بلکه تغییر مد نظر جلسات سروج که از نوع از دست دادن است، از دست دادن ضد ارزش‌ها و آن چیزهایی که ما را به این نقطه ای که الان در آن هستیم رسانده است.
بلوغ انسانی طیف گسترده‌ای دارد که از کودکی آغاز می‌شود، عمیق‌ترین بلوغ انسان زمانی است که درک کند نجاتش دست کسی غیر از خودش نیست، گرچه ممکن است او را راهنمایی کنند و مسیر را به او نشان دهند ولی نجات انسان دست خودش می باشد، هنگامی که این حقیقت را درک کردیم، دیگر کسی را مقصر نمی‌دانیم و به دنبال ناجی نمیگردیم و می‌دانیم وضعیت کنونی ما عین عدالت است.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران؛ سعید- مجید ۱- نوید- جعفر- ناصر- حمید- مهدی- یوسف
همسفران؛ توانا- بی‌غم- موسوی
باعرض سلام وباتشکر از استاد جناب آقای
مفتون وتبریک بمناسبت رها شدن مسافر حسین نریمانی ومسافر علی فخاری وخانواده ای محترمشان ،اگر به این درک برسم که تنها ناجی من خودم هستم وانگیزه خودم رابرای رسیدن به درمان که هدف اصلی واساسی جلسات است روز بروز تقویت کنم وبه این باور برسم که وضعیت کنونی من عین عدالت است میتوانم بگویم که از مثلث ادبار، فاصله معنی داری گرفته ام ودر حال حرکت بسوی مثلث خوشبختی هستم وسعی کنم فرق بین خوشبختی وخوش وقتی رادرک کنم.سپاس از استاد عزیز،کمیته اموزش،وعزیزلن پرتلاش سایت
سلام وعرض ادب
باتشکر از کمیته محترم آموزش وتمام زحمتکشان تفکر سروج.
آموختم که باید دست از سرزنش کردن خودم بردارم .
باید خودم را نقد کنم وبپذیرم که مسئول وضعیتی که درآن قرار دارم تنها خودم هستم تا بتوانم با تلاش بیشتر طنابی که سالها با باور های غلط بافتم را به مرور زمان از هم جدا کنم و از مثلث ادبار خارج بشوم وبه سمت خوشبختی وآرامش حرکت کنم .
سلام و خداقوت و عرض تبریک به مسافر حسین و مسافر علی و همسفران
با خود انتقادی اشتباهات گذشته را تکرا نمیکنم که مسیر درست حرکت کنم ولی بابت اخلاق مداری متاسفانه هنوز مشکل دارم و با آموزش های سروج به درک و کاربردی کردن این مورد هم میرسم
تشکر از کمیته آموزش و تشکر از استاد که روان و ساده موضوع را آموزش دادند
درود و خداقوت به استاد و کمیته محترم آموزش
تشکر از تیم زحمت کش سایت
سلام و احترام
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آنان خواسته‌هایشان را تغییر دهند
آموختم که به دنبال منجی برای حل مشکلات و گرفتاری هایم نباشم . بلکه به دنبال از دست دادن ضد ارزشی های درونم باشم.
و اگر در مسیر حقیقی درمان باشم القاىات از زمین و سماء برای یاری گسیل خواهند یافت. و این بستگی به حس یا گیرنده من دارد …
با تشکر از استاد عزیز و کمیته آموزش .
با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی من وقتی که نمی‌خواهم مسئولیت اشتباهات و احمال کاریهای خودم را قبول کنم دیگران را مقصر میدانم و در مثلث ادبار قرار دارم.با تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌹
با سلام و درود فراوان به همه خدمتگزاران صدیق جمعیت سروج و با عرض خداقوت به استاد راهنمای عزیز که دستور جلسه را خیلی ماهرانه باز کردند و مت‌جه شدم که مثلث ادبار چیست و چگونه از آن دور شوم و به مثلث خوشبختی برسم.ومتوجه شدم که نبایدبه دنبال ناجی باشم . تنها کسی که می‌تواند مرا از مثلث ادبار نجات دهد خود من هستم .و همینطور تا زمانیکه خودم نخوهم نمی‌توانم سفر درمانی موفق داشته باشم. با تشکر فراوان از کمیته محترم آموزش و تیم پرتلاش سایت.
باعرض سلام وخدا قوت خدمت استاد راهنمای عزیز وتبریک به ایشان وکل جلسه به مناسبت تولدها ورهایی ها 🌷🌷برداشتم اینکه اگر یک جاهایی هنوز احساس خوشبختی وآرامش نمی کنم بدانم در مثلث ادبار قرار دارم ونمی توانم از دیگران انتظار داشته باشم مرا نجات دهند. آنها فقط مسیر. را به من نشان می دهند واین خودم هستم که باید تلاش کنم تا از این مثلث بیرون بیایم
با سلام و عرض خدا قوت
با تشکر از استاد محترم و عرض تبریک رهایی دوستان
جمله بسیار زیبایی که به عمق جان و دلم نشست این بود که استاد فرمودند : عمیق ترین بلوغ فکری این است که من بدانم و درک کنم که نجات من به دست کسی نیست همانطور که ادبار و تیره بختی من هم دست کسی نیست . حال برای اینکه خودم را نجات دهم باید گوش کنم باید آموزش ببینم باید را و رسم نجات دادن خود را یاد بگیرم باید از ادبار و تیره بختی و سیه روزی خارج شوم .مانند الگوهایی که میبینم .
واین در سروج میسر می شود. انشاالله
با تشکر از خدمتگزاران سایت
سلام و خدا قوت به همه دوستان بویژه خدمتگزاران جلسه
تشکر از کمیته محترم آموزش و استاد راهنمای عزیز
با سلام و تشکر از کمیته آموزش و استاد گرامی
بزرگترین نکته ای که آموختم این است که :
بلوغ انسانی طیف گسترده‌ای دارد که از کودکی آغاز می‌شود، عمیق‌ترین بلوغ انسان زمانی است که درک کند نجاتش دست کسی غیر از خودش نیست، گرچه ممکن است او را راهنمایی کنند و مسیر را به او نشان دهند ولی نجات انسان دست خودش می باشد، هنگامی که این حقیقت را درک کردیم، دیگر کسی را مقصر نمی‌دانیم و به دنبال ناجی نمیگردیم و می‌دانیم وضعیت کنونی ما عین عدالت است
در سایه حق مستدام باشید 🌹🌹🩷🩷
مسافر سفر اول ناصر
لژيون آماده سازي
منم داخل اين مثلث گير افتاده بودم،انقدر قدرت اين مثلث زياد هست كه گاهي اوقات خودم ميخواستم يك كاري واسه خودم انجام بدم،اما اون ٢تا ضلع ديگه نميذاشتن كاري كه ميخوام انجام بدم به سر انجام برسونم
متشكرم
با سلام وتشکر از استاد راهنمای گرامی
استادبه نکته حائز اهمیتی اشاره کردند
اینکه تا نگاه من این است که برای فرار از مشکلات ومسائل به دنبال مقصر میگردم وسهم خودم را نمیبنم یعنی و به بلوغ فکری نرسیدم و در مثلث ادبار قرار دارم ،وزمانی که به این فهم برسم که هیچ کس جز خودم نجات بخش من نیست دیگر به دنبال ناجی نمیگردم وخودم ناجی خودم خواهم بود وکلیه مسئولیتهای خودم را با دل وجان میپذیرم و به مثلث خوشبختی نزدیک میشوم
با تشکر از کمیته اموزش وتیم سایت 🌹
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران ، در زمان سوء مصرف با ترکهای مکرر و ناموفق در مثلث ادبار و اوج ناامیدی گیر کرده بودم تا جایی که فقط برای مرگ مصرف میکردم و این لطف خدا بود که با دیدن الگوها با جلسات سروج آشنا شدم و با داشتن انگیزه در مسیر قرار گرفتم و با گذشت زمان به مرور زمان امروز به لطف آموزشهای جلسات از ناامیدی و آن نمی توانم و نمی شود ها دور شده و به یک آرامش نسبی رسیده ام و با مثبت اندیشی به مسیر خود ادامه می دهم
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت
با عرض سلام و خدا قوت به تمامی پرسنل سروج و تشکر ویژه از استاد گرامی و تبریک به مسافر حسین و مسافرعلی آموختم که در مثلث ادبار بودم بر اثر ترکهای زیاد و حتی سم‌زدایی نتوانستم اعتیاد را ترک کنم و هربار با تخریب بیشتر و عوض شدن نوع مواد به این باور رسیده بودم که لبی که رسید به بافور شسته میشه با کافور و تازنده هستم بدون مواد نمیشه خدا را شاکرم که به این جلسات راه پیدا کردم و الگو ها را دیدم و فهمیدم درمان هست راه را اشتباه میرفتم پس مسافر واقعی شدم و راه درمانم را زیره سایه تفکر سروج شروع کردم تا با شرکت در جلسات و اموزش گرفتن و تکرار و تمرین و از دست دادن ضد ارزشیهای درونی خودمبتوانم از مثلث ادبار بیرون بیام و به طرف خوشبختی نه خوش وقتی وآرامش حرکت کنم
با سلام وعرض احترام
ازبنیانگذارجناب آقای مفتون وهمه دوستان مسافروهمسفرکه ابرازمحبت کردند
بسیارسپاسگزارم.امیدوارم هرروزوسالی که میگذرد
آنچه شایسته نیست دروجودم باشدراازدست بدهم وبه هدف آفرینش که عشق ومحبت است
نزدیک ونزدیکترشوم.
مثلث ادبارهمچوباتلاقی مرابی حرکت سالها درخودنگه داشت بدون رشدوتکامل،من درنمیتوانم وبی انگیزگی مبهوت بودم.آموزشهامسبب حرکت دوباره وشورزندگی درمن شد.
با عرض سلام
من آموختم که خودم رو سرزنش نکنم و باید خودم رو انتقاد کنم
و اگر یکی از ضلع های مثلث ادبار بتونم بشکونم خیلی راحت تر میتونم از اون خارج بشم
ممنون
سلام و عرض ادب خدمت تمامی عوامل سروج و نیروهای محترم سایت من نیز به نوبه خودم در این مثلث ادبار گیر کرده بودم چون همیشه وقتی در منزل با همسرم بحثم میشد همین را باعث مصرف کردن مواد می‌دانستم یا تا یکی از رفقای هم مصرفی بهم زنگ میزد سریع بهانه برای مصرف مواد برایم جور میشد برای همین تا قبل از شروع درمانم فقط اطرافیان را مقصر مصرف مواد می‌دانستم ولی با این دستور جلسه فهمیدم چون جسم و روح من دنبال مصرف مواد بوده همیشه دنبال بهانه برای این کار بودم
ممنونم که با این دستور جلسات راه درمان اعتیاد را برای من هموار کرده اید
باسلام و تشکر
هدف انتخاب های کوچک است که کنار هم قرار بگیرند و رویدادی بزرگ را رقم بزنند .
باتشکر از سایت و دوستان زحمت کش آن 🌹🌹🌹
سلام و خدا قوت خدمت کمیته اموزش و تیم سایت
یکی از راههایی که به من خیلی کمک کرده در درمان مشورت با راهنما ست هرچه در کمک گرفتن از راهنما راحت بودم مسیر سفر هموارتر بوده و انرژی برای ادامه را بهتر داشتم که با این دستور جلسه بهترمتوجه ان شدم وبا قبول کردن مسئولیت بیماریم تلاشت میکنم این مسیر را درست ادامه بدهم تا به مقصد برسم با تشکر🌺
باسلام وتشکر از استاد وهمه خدمتگزاران سروج
ماندن در مثلث ادربار مانع حرکت و رشد ورسیدن به آرامش است برای خارج شدن از آن باید آموزشها را کاربردی کنم وحسهای آلوده درونم را از دست بدهم تا بتوانم پروتکل خوشبختی را اجرا کنم و به حال خوب وآرامش برسم.