جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
نیروهای هشداردهنده

نیروهای هشداردهنده رابطه بین نیروهای ارزشی و مکمل را برای ما عیان می کند. وقتی در هر قالبی به ما هشداری داده شود، می توانیم هشدار ببینیم یا کتمان کنیم و هرچه خلوص ما بیشتر باشد، به پیام ها نزدیک تر می شویم و به جایی می رسیم که دیگر نیاز نیست کسی به ما هشدار بدهد و این بزرگترین نعمت الهی است که هر کس به خودش هشدار بدهد،

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: نیروهای هشداردهنده

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1404/02/22

در جهان هستی یک سری نیروهای هشداردهنده وجود دارد و یک سری نیروهای بازدارنده، که این دو با هم متفاوت است. نیروهای بازدارنده (ضدارزشی) را نیروهای مکمل هم می گویند، چون با بودن آنها ارزشها را می فهمیم و متوجه می شویم، تا تاریکی را تجربه نکرده باشیم به روشنایی نمی رسیم. چنانچه خداوند در سوره بقره می فرماید: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور…» خداوند ولی کسانی است که از تاریکی بیرون آمده و به سمت نور می روند.

پیروی و انجام فرامین نیروهای بازدارنده مثل دروغ گفتن، دور زدن، منیت، حسادت، کینه، نفرت و… ، باعث خروج ما از روال طبیعی می شود و آرام آرام ما را از خود واقعی مان دور می کند و این باعث می شود به مرور از آنچه باید باشیم دورتر شویم.

یکی از اهداف آموزش در جلسات سفر دوم، شناختن این نیروها و عبور کردن از آنهاست. تا قبل از شناختن این نیروها، دروغ گفتن، دور زدن و… را زرنگی می دانستیم ولی اگر بعد از شناخت این نیروها، باز هم انجام دادیم، بدانیم ناشی از رذیلت ماست، چون انسانها هم فضیلت دارند و هم رذیلت. پیرو جلسه قبلی سفر دوم با عنوان دید نظارتی، ما باید روی خودمان نظارت داشته باشیم تا نیروهای بازدارنده بر ما غالب نشود.

نیروهای هشداردهنده چه نیروهایی هستند؟

نیروهای هشداردهنده نیروهایی است که به ما هشدار می دهد از غفلت بیرون بیاییم. مثل علائم رانندگی که هشداردهنده است و توجه نکردن به آنها، باعث حادثه می شود.

علائم هشداردهنده می تواند در قالب پیام، صحبت، نقد یا تذکر باشد، ولی مهم این است که فرد در مواجهه با این پیام ها، چه برداشتی داشته باشد و با چه حسی آن را بگیرد؛ با کج فهمی، بدفهمی و یا نفهمی. زمانی که کلاً نقد را نگیریم، این می شود نفهمی و هیچگونه استدلال و توجیهی نداریم. کج فهمی این است که از دید خود اشتباه برداشت کنیم. و بدفهمی این است که با حس آلوده ذهنی خود، چیزی را که می شنویم تعبیر و تفسیر کنیم.

تعبیر و تفسیر نقد، ما را به بدفهمی می کشاند و ازآنجا که با حس آلوده مطلب را گرفته ایم، این حس آلوده ی خود را به دیگران هم القا می کنیم.

نقد یک نیروی هشدار دهنده است در صورتی که فرد آن را هشدار ببیند، و در این صورت می تواند خطری که در آینده متوجه او می شود را دفع کند ولی اگر آن را با حس کینه و حسادت و… ببیند یا از کسی که او را نقد کرده، ناراحت شود، یعنی هنوز نیروهای بازدارنده را نشناخته و این نیروها بر او غالب است و نمی تواند توانایی های بالقوه درونی خود را به ظهور برساند.

دلسوزی بیجا هم می تواند یک نیروی بازدارنده باشد. ما می توانیم با دیگری هم حس باشیم، ولی اینکه کجا و چه موقع مهم است و اگر کسی به ما تذکری داد، باید آن را بپذیریم که از آسیب های ناشی از این غفلت جلوگیری کنیم.

یکی از اصولی که به آن پایبند هستم این است که من رهجوی جناب آقای مهندس، بوده، هستم و خواهم بود، منظور از این حرف این است که من از فرمانهای ایشان عدول نمی کنم و می دانم نافرمانی از ایشان، نیروهای بازدارنده بر من غالب می شود.

نیروهای هشداردهنده رابطه بین نیروهای ارزشی و مکمل را برای ما عیان می کند. وقتی در هر قالبی به ما هشداری داده شود، می توانیم هشدار ببینیم یا کتمان کنیم و هرچه خلوص ما بیشتر باشد، به پیام ها نزدیک تر می شویم و به جایی می رسیم که دیگر نیاز نیست کسی به ما هشدار بدهد و این بزرگترین نعمت الهی است که هر کس به خودش هشدار بدهد، در رفتار، در کردار، در نوع خواسته ها؛ چون طبیعت نفس خواستن است، آنجاست که با یک هشدار می تواند جلوی آن را بگیرد.

شخص هشداردهنده تلاش می کند که ما اعمال ضدارزشی انجام ندهیم، نه اینکه از روی کینه و لجاجت باشد، چون او می داند انجام این کارها، اول روی خود فرد تأثیر منفی می گذارد و بعد روی هدف تشکیلات که درمان شدن یک نفر است، اثر مخرب دارد و نهایتاً روی جامعه اثر منفی می گذارد .

افراد در برابر هشداری که می گیرند، سه حالت دارند: 1- هشدارگریز، 2- هشدارستیز و 3- هشدارپذیر؛ و این به درون هر کسی برمی گردد که آنرا چطور ببیند. بارها گفته شده آموزشهای اینجا، در جهت از دست دادن است نه اضافه کردن چیزی به خودمان. خشنود شدن یا مکدر و ناراحت شدن از هشدار، به حس درونی ما برمی گردد. اگر حس آلوده داشته باشیم نمی توانیم هشدارپذیر باشیم و هشدارستیز می شویم چون دلمان می خواهد در غفلت بمانیم و همیشه هشدارگریز خواهیم بود.


دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: محمدنداف- احسان- میثم1- علیرضا2- سعید- جلال-

همسفران: احمدی-

*************************

تقدیر از یکی از معلمین حاضر در جلسات بمناسبت هفته معلم

 

مسئول کارگاه: مسافر سفر دوم میثم
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم محمدحسین
3.7 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمد منجزی
محمد منجزی
14 روز قبل

سلام و علیکم،بنظرم رسید چند مورد را بعنوان نیروی هشداردهنده بگم بهتون،در خدمات صادقانه و عاشقانه اقای مهردادمفتون اصلا شکی نیست و این مرد یه نعمت الهیه ولی بعضی وقتها در حق خدمتگزارا بی انصافی میکنه مثه اخرین رهایی که راهنماش را زودی فرستادین پاین و حتی رسم دادن یه گل به راهنما را انجام ندادین و احتمالا یه نفر یه چی راجع به اون شخص گفته و اقای مفتوم طبق معمول با یه حرف یکی اون راهنما را میگزاره تو لیست سیاه و بدرفتاری باهاش را ادامخ میدع،انشالا این پیام را بخونید،از سر دوست داشتن نوشتم،دست حق یاور شما باشه

مسافر میثم ۲
مسافر میثم ۲
14 روز قبل

باسلام و احترام خدمت همه دوستان گرامی.
آموختم نیروهای هشدار دهنده خود را وقف بیداری و هشیاری میکنند مشروط بر اینکه شخص با کدام دیدگاه ببیند و بشنود رذائل یا فضائل،اگر فضائل باشد پس از اصلاح اشتباه به بیداری و اگر رذائل باشد به غفلت بیشتر منجر میشود.

عليرضا ۲
عليرضا ۲
13 روز قبل

دریافتم که اگر هشدارها را در مسیر ارزشی جدی بگیرم ، نیرویی به من می‌دهد ،که مسیر را درست بپیمایم.
ممنون از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.

همسفرکشاورز
همسفرکشاورز
12 روز قبل

سپاس از استاد🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
برداشت من؛چیزی که باعث میشود نیروهای هشدار دهنده،حکم راهنما برایم داشته باشند فقط شناخت آنها و تفکیک از نیروهای باز دارنده است،،،گاهی با کج فهمی نمیتوانم تشخیص بدهم و راهکارهای مناسبی را درپیش میگیرم

خراط زاده
خراط زاده
12 روز قبل

سلام ودرودخدمت عزیزان
برداشت من این است که من همه موضوعات رانمیدانم ودرحال یادگیری هستم وچه بساآموزشهای گذشته راگهگاهی فراموش کنم وعمل سالم راانجام ندهم پس بایدهشدارپذیرباشم وازتذکرشنیدن بدم نیایدچراکه رشدمن درحرف شنوی من است .اگرازتذکربدم آمدیعنی من کامل هستم کارم درست است ونیازبه یادگیری ندارم واین افتادن درقعرچاه جهالت ومنیت است وتوقف دانایی.
ممنونم ازاستادگرامی وتیم محترم سایت.