وقتی حرمتها را رعایت کنیم دیگر خلاف واقع صحبت و برداشت نمیکنیم، چون اگر در طول درمان، خلاف واقع صحبت کنیم، برای خودمان تله ایجاد میکنیم، و این تله ما را تحت فشار قرار میدهد و، باعث میشود به درک درمان و به شناخت بیماری اعتیاد نرسیم.
موضوع کارگاه آموزشی: درک درمانی
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: شنبه۱۴۰۴/۱/۹
آن چنان که می دانیم، اعتیاد بیماری پیچیده ای است، که خانوادهها، مصرف کنندهها و حتی جامعه پزشکی در حل آن ماندهاند، و به آن سادگی که در جامعه دیده و گفته میشود نیست، چون یک فرا بیماری است، و روبه رو شدن با این بیماری برای خانواده و مصرف کننده بسیار سخت و عذاب آور است.
کسانی موفق به درمان آن میشوند که به درک بیماری اعتیاد میرسند و عزیزانی که به درک آن نمیرسند ممکن است حتی تا قطع دارو هم پیش بروند، ولی با یک مشکل و حادثه و یا تحت فشار قرار گرفتن ناخواسته به سمت مصرف مواد میروند، چون هنوز مثل زمان سوءمصرف فکر میکنند مواد آنها را نجات میدهد و مشکلاتشان را حل می کند.
این جلسه جمعبندی و عصاره ای از سه دستور جلسه قبل است: رعایت قوانین و حرمتها- لزوم شناخت اعتیاد- نقش ایمان در درمان. وقتی حرمتها را رعایت کنیم دیگر خلاف واقع صحبت و برداشت نمیکنیم، چون اگر در طول درمان، خلاف واقع صحبت کنیم، برای خودمان تله ایجاد میکنیم، و این تله ما را تحت فشار قرار میدهد و، باعث میشود به درک درمان و به شناخت بیماری اعتیاد نرسیم. مثل مسافری که ۲۰ سال مواد مصرف میکند و میگوید دو سال است مصرف کننده شدهام، و یا نیم گرم تریاک مصرف میکرده ولی برای اینکه شربت بیشتری بگیرد میگوید روزی ۵ گرم مصرف میکرده…
وقتی کسی دروغ میگوید به راحتی در ذهنش دیگران را نیز قضاوت و سرزنش میکند و دغدغه ذهنی و تله برای خودش درست میکند.
ممکن است یک نفر بگوید من دوست ندارم درمان شوم و به درک دوست نداشتن رسیده باشد، حداقل با خودش صادق است و نقش بازی نمیکند، وقتی کسی با خودش صادق باشد با دیگران نیز صادق میشود و تلهها یکی یکی از بین میروند. همسفری که به جلسات میآید به امید اینکه مسافرش درمان شود و برای خودش دغدغه ذهنی ایجاد میکند که چرا مصرف کننده من درمان نمیشود و از بقیه می شود، برای خودش تله گذاری میکند. در صورتی که همسفر واقعی کسی است که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف جلسه تلاش مینماید، اگر غیر از این فکر میکند بداند یک جایی پایش در تله گیر خواهد کرد و تلهها نمیگذارد آموزش بگیرد. تله ها مانع درک درمانی میشود، چه برای مسافر وچه برای همسفر.
اکثر ما تجربه ترک را داریم، در ترک تعادل نداشتیم و دوباره برگشت میخوردیم، چون آثار بیماری در ما بود و معالجه نشده بودیم. یکی از مواردی که مانع درمان و معالجه میشود این است که من خودم سر راه خودم تله ایجاد کنم. تله باعث میشود یک نفر مدام در ذهن ما با ما حرف بزند که اینجا جای من نیست، من را به زور آوردند، یک بار دیگر مصرف کن، واین چیزها در ذهن من پرورش داده میشود.
یکی دیگر از موانع درمان، خواستههای بیجا میباشد. خواستههایی که فراتر از تغییرات من است. خواستهها باید متناسب با تغییرات انسان تغییر کند. شاید عده ای از مصرف کنندگان روز اول به این مکان میآیند تا خانواده را دور بزنند، ولی بعدها کم کم به این درک میرسند که به درمان هم فکر کنند و نسبت به تغییر در درمان مؤثرتر و تواناتر و قویتر میشوند.
فرق فهمیدن و درک کردن در کاربردی کردن است. هرچه را درک کردید کاربردی میکنید، پس هر جایی که موضوعی را کاربردی نکردید بدانید آن موضوع را درک نکردید. برای مثال اگر ما برای تغذیه خودمان به درک رسیده باشیم تلاش میکنیم که غذا را به بدن خود برسانیم و زمانی که درک عمیقتر میشود از غذاهای سالمتری برای بدن استفاده میکنیم. در کلام الله هم آمده:«فلینظر الانسان الی طعامک» انسان باید به خوراکش با تامل بنگرد. این می شود درک واقعی از اطعام و چشیدن و غذا خوردن.
باید بدانیم تغییر تفکر سالم به تفکر افیونی و تفکر زائد افیونی که در بیماری اعتیاد اتفاق میافتد از چیست و در کدام قسمت بدن ما تأثیر گذاشته؟ مصرف مواد، سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی بدن مصرف کننده را تضعیف میکند و باعث تغییر تفکر و خلق و خو می شود. همچنین همسفر به دلیل اینکه همیشه دغدغه مصرف کننده را دارد و دچار تنش و استرس است محیط بدنش اسیدی میشود و اسیدی بودن محیط باعث ایجاد تفکر زائد افیونی در وجودش میشود. برای همین بیماری اعتیاد علاوه بر جسم بر ذهن و افکار هم تأثیر میگذارد.
همسفری که دچار حس شرم مسموم، حس گناه مسموم و حس ترس مسموم میشود، اگر بداند چه قسمتی از بدنش بیمار است و چه اثر منفی روی آن دارد، آن موقع می آید که با گرفتن آموزشها و به مرور زمان وتمرین و تکرار و ذره ذره بفهمد و درک کند و عمل کند تا به درمان و درک درمانی برسد.
درمان اعتیاد هم سخت است و هم سهل؛ سختی آن این است که شناختی از آن نداشته باشیم و به درکش نرسیده باشیم. از این جهت شعار ما از روز اول این است که اعتیاد را درک کنید تا درمان شود و ترک نکنید. زمانی میتوانیم آن را بشناسیم، بفهمیم و درک کنیم که تلهها را بشناسیم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران،مسافرمحمد حسین- محسن۱- حمید- محسن ۲- حسن-
همسفران: همسفراستکی- باقری


ضمن عرض درود و خدا قوت خدمت کمیته محترم آموزش و مسئولین سایت
همانطور که استاد راهنمای عزیز فرمودند درک یک واژه ی نسبی هست و میتونه اشخاص مختلف درک متفاوت داشته باشند،خدا را شکر به لطف آموزش های سروج منم تا این لحظه تونستم به این درک برسم که نه تنها مواد برای من مفید نیست و انتظار انرژی یا…نباید از مواد داشته باشم بلکه در محضر اساتید مدتی هست تونستم با مواد تسویه کنم
با عرض سلام و خدا قوت .ممنون از پخت و توضیع غذای افطاری .تبریک فرا رسیدن عید فطر به تمام اعضای جمعیت سروج
با عرض سلام وخدا قوت و تشکر فراوان از استاد گرامی.من اگر به درک بیماری اعتیاد برسم میفهمم که هیچ کاری برای مصرف کننده نمیتوانم انجام دهم و برای درمان خودم تلاش میکنم.با تشکر فراوان از زحمات تیم پر تلاش سایت
با تشکر از استادو کمیته آموزش
سلام خداقوت استاد راهنمای عزیزم من قبل جلسات میخواستم تفکرات زاده ترک کنم ولی نمیشدچون به شناخت واموزشی ندیده بودم و به درکش نرسیده بودم مثلامیخاستم کینه نداشته باشم دوباره سراندک چیزی آن کینه می آمد ولی وقتی آمدم شناخت پیداکردمواینجاریشه یابی یادگرفتم واسیب هاش شناخت وکم کم آموزش دیدم وحریم حرمتا قوانین رعایت کردم به درک رسیدم کارهای ضدارزش تمام نشده ولی خیلی کمترش تشکر از کمیته آموزش ومسول سایت
با سلام وتشکر از توضیع غدای افطاری خیلی عالی وقتی به درک درمانی برسم دیگر تقلا نمی کنم واموزش را برای خودم میگیرم وکاربردی می کنم ومصرف کنده باید خودبخواهد ممنون از استاد بزگوارهمسفر سبحانی
با سلام و تشکر از استاد بخاطر اشاره به نکته کلیدی تله های درونی که به اشکال مختلف برای من میتواند بوجود بیاید مثل حس ندامت ،ماندن در گذشته ،مقایسه و عدم صداقت با راهنما ،
این نکته ظریف بمن کمک کرد تا بعضی تله های درونی را که حتی با من نجوا میکنند تا حدی بشناسم امیدوارم با کاربردی آموزشها آنها را خنثی کنم .
با سلام وتشکر از استاد


بردادشت؛ خروجی درک درمانی میشود کاربردی کردن اموزشها وخروجی ترک میشود برگشت به روز اول وبرای من همسفر اگر به حقیقت بیماری تفکر زائد افیونی پی ببرم که چه اسیب واثری روی خودم واطرافیان دارد بدون تقلا حرمتها را رعایت میکنم و در بدترین شرایط برگشت نمیخورم وخروجی ان حال خوب وماندگار است
سلام خداقوت.واقعادردرمان فقط قطع دارومهم نیست مهمترازآن تغییر تفکرمن است.چراچون قبول استاد وقتی تفک گذشته درمن وجودداشته باشدبایک مشکل یااتفاق یاسختی دوباره برمیگردم به مصرف وپناه میاورم به مواد.درصورتیکه وقتی تفکرمن تغییر میکنداگرهرمشکلی پیس بیایدمن میدانم که موادمشکلات من راهزاربرابربدترمیکندومن اینجا خودم را دوباره گرفتارموادنمیکنم…