زمانی که فرد دچار بیماری اعتیاد میشود سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی او از تعادل خارج میشود، یعنی قادر نیست به اندازه نیاز بدن تولید کند و مجبور است نیاز خود را با مصرف مواد تامین کند، برای همین زمانی که ترک میکند و مواد مصرف نمی‌کند بی تعادلی او به اوج میرسد و حال خوبی ندارد…
موضوع کارگاه آموزشی مشترک: لزوم شناخت بیماری اعتیاد
استاد: مسافر سفر دوم علیرضا
تاریخ: چهارشنبه ۱۲/۲۲ /۱۴۰۳
امروز می‌خواهیم بدانیم چرا لازم است بیماری اعتیاد را بشناسیم.
اعتیاد یک معضل جهانی است و به دلیل ناشناخته بودن، رویارویی با آن کار بسیار مشکلی است. روش‌ها و متدهای بسیاری در جوامع علمی، پزشکی، روانشناسی و… در خصوص بیماری اعتیاد بیان شده و به مرحله اجرا هم رسیده ولی چون حقیقت بیماری اعتیاد را نمی‌دانند هیچ کدام از این روش‌ها به نتیجه نرسیده است.
یکی از این راهکارها سم زدایی است که فرد مصرف کننده با انجام آن به نتیجه نمیرسد زیرا او مسموم نشده، یا به فرد گفته میشود محل کار، زندگی، شهر،… خود را تغییر دهد و همه این راهکارها خروجی یک شناخت غلط از اعتیاد بوده است.
مصرف کننده و خانواده مصرف کننده اگر خواهان رهایی از بیماری اعتیاد باشند ابتدا باید صورت مسئله اعتیاد را بشناسند و بفهمند. با مصرف مواد به مرور زمان سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی بدن مصرف کننده از حالت تعادل خارج شده و در زمان خماری این سیستم به اندازه کافی تولید نمی کند و شخص از لحاظ جسمی و سیستم عصبی از تعادل خارج میشود. برای همین هر چقدر اورا نصیحت کنند و یا راهکارهای مختلفی به او ارائه دهند آن شخص توانایی انجام آن را ندارد و به نتیجه نمیرسد، در حالی که اطرافیان او فکر می‌کنند مصرف کننده لجبازی میکند یا فکرش خراب است و همه اینها به خاطر نشناختن بیماری اعتیاد است.
صورت مسأله اعتیاد از نظر جامعه، مواد اعتیاد آوری است که مصرف کننده هر روز مصرف میکند و برای همین میگوید اگر دیگر مواد مصرف نکند مشکل اعتیادش حل می شود.
ولی تجربه تفکر سروج نشان داده این راه حل صحیح نیست، زیرا زمانی که فرد دچار بیماری اعتیاد میشود سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی او از تعادل خارج میشود، یعنی قادر نیست به اندازه نیاز بدن تولید کند و مجبور است نیاز خود را با مصرف مواد تامین کند، برای همین زمانی که ترک میکند و مواد مصرف نمی‌کند بی تعادلی او به اوج میرسد و حال خوبی ندارد، زیرا هنوز اثرات مصرف مواد و بی تعادلی ها در جسم او باقی است و بدن شخص مصرف کننده هنوز نیازمند است و روز به روز بیشتر از تعادل خارج میشود و به محض اینکه در معرض مواد قرار بگیرد به سمت مواد جذب میشود و این گره کور معضل اعتیاد است که جامعه آن را نمیداند و فکر میکند اعتیاد فقط مصرف نکردن است.
معجزه تفکر سروج این است که به افراد آسیب دیده از بیماری اعتیاد آموزش میدهد تا به شناخت صحیح در این زمینه برسند و میگوید «بیایید اعتیاد را بشناسیم آنطور که هست نه آنگونه که می‌گویند» و برای این کار جلسه شناخت بیماری اعتیاد هر پنجشنبه ساعت 10:30 صبح برگزار میشود تا شخص به درک بیماری اعتیاد برسد تا درمان شود: «اعتیاد را ترک نکنید، درک کنید تا درمان شود»
در فرد مصرف کننده سه جایگزینی اتفاق می‌افتد:
۱- جایگزینی مواد اعتیادآور بیرونی به جای مواد طبیعی تولیدی جسم و ریشه بیماری اعتیاد در جسم می‌باشد، چون در سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی شخص سالم تخریب ایجاد میشود.
۲- جایگزینی حالات روانی: فرد آسیب دیده از بیماری اعتیاد روانی نیست حالاتی شبیه به بیماری روانی دارد. شخص مصرف کننده دو نوع رفتار دارد خماری( خیلی خیلی بد) یا نشئگی (خیلی خیلی خوب) و همین خیلی خیلی بد یا خیلی خیلی خوب هاست که او را به حالت بیمار روانی درمی آورد، و الّا همه انسانها به طور طبیعی بعضی مواقع خوب و بعضی مواقع بد هستند.
۳- جایگزینی تفکر افیونی: از لحاظ ساختار تفکری تفکرش افیونی میشود تفکر افیونی مانند لایه‌ای جلوی حقیقت را می‌گیرد و فرد مصرف کننده را تابع قوانین اعتیاد میکند مانند؛( دروغ گفتن، دور زدن…) و اینها تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار میدهد. خانواده هم به دلیل اینکه نزدیکترین فرد به مصرف کننده است، دچار بیماری تفکر زائد افیونی میشود. یعنی حالات فرد مصرف کننده در او تأثیر می گذارد. از این جهت تفکر سروج میگوید اعتیاد یک فرا بیماری است.
ولی وقتی خانواده اعتیاد را بشناسد، متوجه میشود مصرف کننده بی‌غیرت و بی‌اراده نیست، بلکه توانایی خود را از دست داده و باید با انتخاب مسیر درست، توانایی خود را دوباره به دست آورد و این دانشی است که به تجربه جواب داده و تجربه، سندی بی‌نقص است. و این حقیقت بیماری اعتیاد است.
زیرا زمانی که شخصی دچار بیماری اعتیاد میشود خانواده و اطرافیان او هم دچار بیماری تفکر زائد افیونی می‌شوند و لازم است خانواده مصرف کننده هم بیماری خود را بشناسد تا بتواند با آرامش زندگی کند و به خود و دیگران آسیب نزند.
زمانی که فرد مصرف کننده در جلسه الگوها را می‌بیند که با چند نوع مواد مصرفی با سنین مختلف و سال‌های مصرفی مختلف به درمان رسیده‌اند در او امیدی ایجاد میشود و به این نتیجه میرسد که جنس خود را تغییر دهد و آن شخص قبلی نباشد، مصرف کننده مثل آهن و مواد مثل آهنرباست، این دو وقتی در یک حوزه قرار می گیرند، همدیگر را جذب می کنند، پس برای اینکه شخص دیگر جذب آهنربای مواد نشود، باید دیگر آهن نباشد، نمی گوییم طلا باشد، ولی می تواند یک فلز دیگر مثلاً مفرق باشد، در این صورت است که می‌تواند فرامین درمان را بپذیرد، اجرا کند و به درک درمانی و در نهایت به رهایی برسد و آن زمان است که اگر در انبار مواد هم قرار بگیرد دیگر جذب نمی شود.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران: مجید ۱- احسان- حسین- امیر
همسفران: ابراهیمی- غلامی
خوشامدگویی مدیرعامل جمعیت سروج، جناب آقای کرمی، به آقای دکتر آذرانی و تیم همراهشان از دانشگاه اصفهان جهت شرکت در جلسه لزوم شناخت بیماری اعتیاد و همراهی این عزیزان با تشکیلات سروج
ضمن عرض سلام و احترام و خسته نباشید خدمت کمیته محترم آموزش و مسئولین سایت
پس از پذیرش بیماری لازم است شناختی صحیح از بیماری داشته باشیم،تا بتوانیم درمانی متناسب با آن انتخاب کنیم،درمانی که مبتنی بر نتایج قابل روئت باشد،تا بدین طریق از آسیب بیشتر در نتیجه ی درمان اشتباه خودداری کنیم و در مسیر صحیح درمان حرکت کنیم و پیمایش و رسیدن به مقصد نهایی درمان را نیز برای خود سهل الوصول تر کنیم.
با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی وکمیته آموزش و تیم پر تلاش سایت…شناخت بیماری اعتیاد و اینکه من هم کنار یک مصرف کننده بیمار شدم به من کمک کرد که از ترس ها و خشم و نفرت من کم شود وبتوانم به یک آرامش نسبی برسم.
عرض سلام و وخداقوت ب کل جمعیت سروج بویژه تیم زحمت کش سایت
ممنون از کمیته محترم آموزش و استاد گرامی
از آنجایی که بیماری اعتیاد یک فرا بیماری و یک بیماری رونده است شناخت آن نیز باید در سکون نباشد و هر روز باید در پی شناخت بیشتری بود تا شناخت به درک بیماری تبدیل شود و آن موقع است که میتوان به درک درمان هم رسید.
باعرض سلام وخداقوت تشکر از استاد وتیم سایت 🙏🙏🌷🌷شناخت بیماری اعتیاد به من فرق بین ترک ودرمان را فهماند وکه فردی که ترک میکند فقط مواد مصرف نمی کند وهنوز جسم وروحش بیمار است واین باعث شد از بیمارم توقع تغییر درمانی نداشته باشم واشتباه با او برخورد نکنم
سلام خداقوت استاد تشکر جلسه شناخت اعتیاد من رابه درک واقعی بیماری اعتیاد ومیرساند.پزیرش مصرف‌کننده وبیماری خودم راهم که همان تفکرزاده است معرفی میکندومگیندچقدرمن هم کنار مصرف کننده تخریب شد م تشکر از کمیته آموزش ومسول سایت
سلام خداقوت.چیزی که من تواین مدت در سروج درک کردم مهمترین چیزی که به من آموزش دادجلسات شناخت اعتیاد بود.تمام سوال ها ومعماهایی که چندین سال درون من بدون جواب مونده بود که چرا من ازپس یه زره موادبرنمیام وهرروز صبح هرچی زور میزنم که نکشم مثل یه جوجه به من منغلب میشه چه اتفاقی درون من میفته که هیچکس جوابی براش نداره.فقط همه بلدن توسر مصرف کننده بزنن .هیشکی نتونسته تا حالا یک معتادرانجات بده . فقط بلدن بگن یه رزه اراده وغیرت میخاد آیا واقعا یه رزه اراده وغیرت میخاست.یعنی همه مصرف کننده هابی اراده وبی غیرت بودن که نمیتوانستن نجات پیداکنن.تمام این سوال ها توشناخت اعتیاد توسط استادعزیزمون جواب داده شد وحل شدواین مهمترین وموثرترین قسمت درمانه توسروج … موفق باشید…
باسلام وتشکر ازاستاد وهمه خدمتگزاران سروج
شناخت بیماری اعتیاد به من آموزش میدهد که چه اتفاقی درجسم و روان فرد مصرف کننده افتاده وهمینطوربه من خانواده کمک میکند که متوجه جهالتها وتفکرات زائد خودم بشوم ودوربین به سمت خودم باشد وبتوانم با آرامش زندگی کنم.
درود وسپاس ازاستاد که بیماری اعتیادرابامثالهای ساده و عامیانه توضیح می‌دهند وتشکر ویژه ازتمامی کسانیکه زمینه آموزش رافراهم میکنندوقدردانی ازهمه خدمتگذاران تفکر سروج. پیشاپیش نوروزتان مبارک
سپاس از استاد🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
برای من ،شناخت اعتیاد فقط شناخت اعتیاد نبوده،شناخت خیلی مسائل و درگیریهای ذهنی و جسمی بوده،من درجامعه همیشه شنیده بودم معتاد مجرم نیست یک بیمار است،ولی هرگز علائم بیماری،و حتی راهکاری برای درمانش نبود،فقط نام بیمارانتخاب شده بود،و تنها جایی که به درستی و دقیق فرابیماری اعتیاد را به من شناساندتفکر سروج بود🌹🌹🌹🌹
سلام ودرود به تیم پرتلاش جمعیت سروج تشکر از استاد عزیز
ان چیزی که من را درمسیر درمان تفکرات زائد کمک کرد همان شناخت بیماری اعتیاد ودر کنارش پذیرش این بیماری بود که توانستم در این مسیر قرار بگیرم انشاالله بتوانم با اموزش گرفتن بیشتر وکاربردی کردن به درمان وتعادل برسم
با تشکر از تیم سایت
با سلام وتشکر از استاد گرامی
وجود مشکل در زندگی یعنی نبود شناخت درست در مورد ان موضوع واعتیاد هم به همین دلیل لا ینحل بود وبه مشکلی بزرگ تبدیل شده بود با شناخت درست از اعتیاد توانستم به درک درستی از ان برسم وتبدیل به صورت مسئله شود و با شناخت بیماری خودم این مشکل را به معضل تبدیل نکنم وباعث عدم اسیب کمتر به خودم وخانواده شود
زنده باد تفکر سروج 🌹
باعرض سلام ودورودوباتشکر از استادگرامی،شناخت اعتیاد بمن آموخت که تلخترین اتفاقات زندگی هم می‌توانند یک نعمت الهی باشند،زیراباشرکت در جلسات شناخت واموزشها پی بردم که تا چه میزان خودم درگیر بیماری تفکر زائد افیونی هستم وچه صفتهایی که در من نهادینه شده که همگی قابل تغییر هستند وتغییر لازمه زندگی است.🌺🌸🌹