روز چهارشنبه مورخ 1403/12/1 آئین رهایی مسافر جواد و مسافر محمد در میان جمع گرم و پرشور و مهر مسافران و همسفران و همچنین با حضور مهمانان گرانقدر جناب سرهنگ طاهرزاده، جناب دکتر پدریان، جناب آقای کربکندی، جناب آقای کیان پور، جناب آقای ریاضیات، جناب آقای اعتزازیان، و جناب آقای شریفی برگزار گردید.

آقای مفتون

این جشن رهایی برای مسافر جواد و مسافر محمد نیست، این عزیزان نقطه را گذاشتند و رفتند سر خط بعدی. این جشن برای کسانی است که هنوز درمان را نگرفتند.

مسافر علیرضا، راهنمای مسافر جواد:

خدا را شکر می کنم در زمانه ای زندگی می کنیم که بیماری اعتیاد که همه جهان جلویش زانو زده اند دارد در مملکت ما درمان می شود. جای تشکر دارد از جناب آقای مفتون که بزرگوارانه این بستر را فراهم کرده و مدیریت می کنند و از تمام خدمتگزاران تشکر می کنم. عرض تبریک به همه عزیزان از اولین درمان شدگان در ایران تا به امروز. مسافر جواد از راه دور می آمد، ولی با عشق، و خودش را با قوانین درمان وفق داد، حتی از ورزش فوتبال که علاقه زیادی به آن داشت، در طول سفر به خاطر به هم خوردن علائم بالینی، با راهنمایی راهنمایش، خودداری کرد. امیدوارم درمان نصیب همه همدردان ما شود.

مسافر جواد:

بیش از ده سال مصرف کننده تریاک و شیره شربت متادون، قرص ترامادول و B2 بودم، لطف خدا شامل حالم شد و با تفکر ناب سروج آشنا شدم، طول سفر اولم به راهنمایی های ناب تفکرسروج و راهنمایی مسافر میثم در لژیون تازه واردین، مسافر هادی در لژیون آماده سازی و مسافر علیرضا در لژیون نهایی، 11 ماه و 22 روز طول کشید، روش درمان بر اساس علائم بالینی، دارو شربت شفابخش اپیوم، میزان مصرف اولیه 600 واحد و الان هم 43 روز است که خودم را از اعتیاد پس گرفتم و در حال سپری نمودن سفر دوم هستم.

روز اول با دیدن جناب آقای مفتون، اینجا به دلم نشست، اوایل به خاطر تذکرات سرلژیونها، در لژیون بیشتر نقاشی می کشیدم، ولی وقتی به درک درمان رسیدم، متوجه شدم راهنمایان هرچه می گویند برای خودم است و از آن به بعد با عشق وارد لژیون می شدم.

آقای کربکندی:

من با عشق به اینجا می آیم، بسیار خوشحال می شوم که اینجا می آیم و می بینم دو سه نفر رهایی می یابند، امیدوارم جامعه ما به جایی برسد که همه رها شوند و مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات باعث نشود به سمت اعتیاد برویم. آمدن اینجا برای من لذت بخش است به خصوص روزهای رهایی.

جناب سرهنگ طاهرزاده:

بسیار خرسندم و افتخار می کنم همسفر شما عزیزان هستم، از ته قلبم خوشحالم که امروز دوباره دو نفر از مشتریان ما را آقای مفتون بُر زدند. خدا را شکر که آقای مفتون هستند، شما هستید و سقفی هست که این مشتریان را از ما می گیرند، انشاءاله پربار باشید و پرسعادت. خوشحالم در این جمع ثروتمند هستم. این حال خوب شما یک ثروت بزرگ است. در بیرون همه دنبال حال خوش می گردیم، چه مصرف کننده باشیم چه نباشیم، دنبال پول و طلا و دلاریم تا حالمان خوب شود، دنبال سِمَت هستیم، دروغ می گوییم، کلک می زنیم، هر کاری بلدیم می کنیم تا حالمان خوب شود، ولی نمی شود. شما خیلی مورد رحمت خداوند بودید و هستید که الان اینجایید و این حال خوش را دارید، شما بسیار و حتماً ثروتمندید. من اینجا می آیم انرژی مثبت شما را بگیرم و حالم خوب شود.

شرایطی در اجتماع داریم که همچنان این درد مملکت و جامعه را اذیت می کند و متأسفیم در شرایطی که الان کشور باید به سمت موفقیت جهش کند، هنوز مسأله اعتیاد، پای آن را گرفته و نمی گذارد پرواز کند. مواد مخدر، خیلی سال است معضل کشور ما بوده و هست و امروز هم شکل و شمایل متفاوت تری پیدا کرده، مسلماً راه شما و اقدام شما یک روزنه نور در این تاریکی است و امروز می خواهم صمیمانه به دوستانی که روی این صندلی ها نشستند بگویم که این صندلی از افرادی که امانت دارش بودند به شما رسیده و شما هم امانتدار بعدی های خودتان هستید. اگر اینجا معجزه درمان به این زیبایی اتفاق می افتد، معجزه اینجا شمایید، دوستانی که درمان می شوید، چون در صراط مستقیم قرار گرفتید، برکت دادید به این مکان و قرار است به بعدی ها هم برسد. پس اگر خدای ناکرده کسی لغزشی و انحرافی بکند، فقط به خودش آسیب نزده، مسلماً این نعمت را از بعدی های خود هم گرفته. شاید بعضی ها به خاطر منیت، غرور و تفکرات غلط و چیزهای دیگر، این مسیر را در معرض خطر قرار دهند و مسیر برکت را برای بعدی های خود از بین ببرند. تازه واردین عزیز، بدون غلو و اغراق، خدا نگاه ویژه ای به شما داشته است، چقدر کسان تلاش می کنند که درمان صورت بگیرد، راه های غلط و درست و آزمون و خطاهای بسیار زیاد ولی نتوانستند به نتیجه ای که شما با برکت اینجا به آن رسیدید، برسند، برای همین انشاءاله همیشه پاینده باشید و بدانید شما که اینجا هستید تا سالیان سال، حتی شاید زمانی که من و شما در این کره خاکی نباشیم می تواند این فضای برکتی باشد برای دردمندان آینده و کسانی که در جامعه با درد سنگین اعتیاد دارند زندگی می کنند و منتظر پیام شما هستند. از صمیم قلب دوستتان دارم، قابل احترامید و خوشحالم که این تفکر باعث شد منِ پلیس بیایم و در برابر شما تعظیم کنم و شما روی چشم من باشید، کسانی که یک روز مقابل قانون، تفکر، عقل و مملکت بودید، الان پرچمدار یک راه درستید و این یعنی همان اوج که خداوند از انسان توقع دارد به آن برسد. انشاءاله پیام تان به بقیه همدردانتان در سطح جامعه برسد و بیش از این باشید. انشاءاله این تفکر بیشتر گسترش بیاید تا روزی بتوانیم جشن رهایی مملکت از دست اعتیاد را بگیریم.

دکتر پدریان:

خوشحالیم که یک انسان از یک چرخه غلط نجات پیدا می کند و به یک چرخه صحیح وارد می شود. نکته ای که در بحث چرخه درمان است اینکه اگر اعتیاد را به عنوان یک بمب سنگرشکن در نظر بگیریم، بازسازی این خانه خراب شده واقعاً یک عزم جزم و قوی می طلبد. متأسفانه اعتیاد در مملکت ما یک صنعت شده و خیلی ها از آن نان می خورند. اینجا جزء مجموعه نهادهای درمانگر رایگان است که پولی نمی گیرد و به درمان اعتیاد به عنوان یک شغل نگاه نمی کند. اگر در جامعه به عنوان یک مبحث علمی به اعتیاد نگاه نمی کنند، چون می خواهند منفعت داشته باشند، هم قاچاقچی، هم درمانگر، هم ساقی، اگر خواستید این خانه را بسازید باید تمام همّ و غمّ و ذهنتان روی ساختن این خانه باشد، اگر حواستان پرت شد این خانه دوباره فرومی ریزد. امیدوارم دوباره این خانه را بسازیم و این جوانها و این وطن از دست رفته را از چنگال اعتیادی که جامعه ما را به سمت نابودی می برد، بتوانیم رها کنیم.

مسافرعلیرضا، راهنمای مسافر محمد:

باز هم خوشحالم و خدا را شکر می کنم. اگر در فضای عقلانی قرار بگیریم حتماً مدد الهی شامل حال ما می شود. مسافر محمد الگوی صبر جمیل است، با وجود مشکلات جسمی و بیماری خاص، پای درمان ایستاد و درمان شد، چون اولویتش درمان بود. با افتخار هم برای تفکر سروج و هم برای مسافر محمد، ایشان سواد خواندن و نوشتن ندارد، ولی سواد پیدا کردن خود واقعی اش، خودی که خداوند خلق کرده را اینجا یاد گرفت و یاد گرفت چگونه به خودش کمک کند. ایشان در سفر اول، پدرش را از دست داد، ولی فقط یک جلسه غیبت کرد. چون پدرشان با دیدن تغییرات در مسافر محمد، وقتی از ایشان می پرسد که کجا می رود به ایشان توصیه می کند، هر جا می روی، برو و آنجا را رها نکن. ایشان یک هفته پیش خواب پدرشان را دیدند. هر کس مشکلات خاص خودش را دارد و هیچ کس بدون مشکل نیست ولی کسی که به این باور رسید که تا شمع بزرگ اعتیاد را خاموش نکند، نمی تواند به مشکلات دیگرش رسیدگی کند، می تواند موفق شود. همه ما باید به این برسیم و محمد یاد گرفت. تعجب پزشکان معالج از ترمیمی که سلولهای سرطانی اش در اثر درمان اعتیاد دراو صورت گرفته واقعاً باعث افتخار است و ماها باید روز به روز شاکر خداوندی باشیم که چنین نعمتی را در اختیار ما گذاشته است. بیماری اعتیاد روی تمام ژن ها، اعضاء و جوارح و صور آشکار و صور پنهان یک انسان چنان تخریبی ایجاد می کند که مثل نارنجک با 40 ترکش است.

مسافر محمد:

20 سال مصرف تریاک داشتم تا با این مکان مقدس آشنا شدم، روش درمان تنظیم دارو بر اساس علائم بالینی، دارو شربت شفابخش اپیوم، و الان هم 25 روز است که به لطف خدا و با راهنمایی راهنمایان خوبم، مسافر میثم، مسافر هادی و مسافر علیرضا، خودم را از اعتیاد پس گرفتم و در حال سپری نمودن سفر دوم هستم.