برای یادگیری یک سری موانع وجود دارد؛ یکی از این موانع بزرگ ذهن معرکه‌گیر است. من اگر ذهنم معرکه گیر باشد، آموزشها را فرا می‌گیرم ولی با ذهنیت خودم، و به جای تمرکز کردن و کاربردی کردن آنها، به دنبال دور زدن، که یکی از خروجی‌های ذهن معرکه‌گیر است هستم
موضوع کارگاه آموزشی مسافران: رابطه یادگیری و معرکه گیری
استاد: مسافر سفر دوم علیرضا
تاریخ: شنبه 1403/10/15
یادگیری چیست؟ و چه ارتباطی با معرکه‌گیری دارد؟
یادگیری در جلسات سروج به معنی فراگیری نحوه انجام دادن و درک اهمیت اعمال ارزشی است و مقوله‌های متفاوتی دارد. با آموزش سروج یاد گرفتیم که ما،همیشه در حال حرکت هستیم و ساکن نیستیم یعنی مرتب در حال تغییر هستیم و میتوانیم انتخاب کنیم که چه چیزهایی را یاد بگیریم.
برای یادگیری یک سری موانع وجود دارد؛ یکی از این موانع بزرگ ذهن معرکه‌گیر است. من اگر ذهنم معرکه گیر باشد، آموزشها را فرا می‌گیرم ولی با ذهنیت خودم، و به جای تمرکز کردن و کاربردی کردن آنها، به دنبال دور زدن، که یکی از خروجی‌های ذهن معرکه‌گیر است هستم و روش‌های مختلفی برای این کار پیش می‌گیرم، و بازیچه ذهن معرکه گیرم میشوم، مثل: دور زدن خانواده و یا سرلژیون و خدمتگزاران و… و باید بدانم که اگر به جلسات می‌آیم، ولی هنوز تکلیفم مشخص نیست، که با خودم چند چند هستم، آیا می‌خواهم یک مصرف کننده که به دنبال لذت‌های آنی است باشم، یا یک فرد سالم؟ در این صورت در حال دور زدن خودم هستم .
اگر کسی به دنبال یادگیری باشد می داند خدمتگزاران وظیفه‌ای که بر عهده دارند انجام می‌دهند، ولی وظیفه درمان به عهده خود فرد می‌باشد. باید طبق قوانین رفتار کند، و شخص گرا نباشد، خودش را با بقیه مقایسه نکند، دیگران را قضاوت نکند ،و بازی در نیاورد و…چون اینها آفت درمان است.
ما قبلاً اسیر دست اعتیاد بودیم، ولی وقتی برای درمان آمدیم فهمیدیم، دیگر اسیر نیستیم، و فقط بیمار هستیم، و قبول کردیم که مسافر واقعی باشیم. و باید بدانیم آن شخصیتی، که سالها از خودمان ساختیم باید تبدیل بشود به فردی که دیگر مثل قبل اهل معرکه گیری نیست.
اگر منِ مسافر و یا رهجو، به درک این دستور جلسه نرسم، تغییرم، تغییر تاکتیکی بوده و این خود معرکه‌گیری است. مثلاً روی شخص خاصی تمرکز کنم و بگویم: اگر این شخص راهنمای من باشد من درمان میشوم!
این گونه معرکه‌گیری‌ها قطعاً مرا از مسیر خارج میکند. اینجا هیچ شخصی حاکم نیست، و فقط تفکر درمان است که حاکم است. همه ما قطعاً ذهن معرکه‌گیر را داریم، چون جهان ما، جهان اضداد است.ولی موضوع این است که من باید در مورد آن شناخت پیدا کنم.
یکی از دلایل دیگری که ما به سمت معرکه‌گیری می‌رویم این است که ما حقیقت یک موضوع را نمی‌دانیم و با ذهنیات خودمان آن را تعبیر وتفسیر می‌کنیم.
ذهن معرکه گیر بعضی اوقات شدیداً انسان را تحت فشار میگذارد. اگر شخص تفکر‌گرا باشد و آن را بشناسد از آن عبور میکند. اوایل سفر صدای القائاتی که تفکر افیونی ما داشت، خیلی بلندتر از تفکر سالم ما بود. چون تفکر افیونی درون ماست، ولی تفکر سالم از زبان راهنما به من گفته میشود، و من قطعاً صدای چیزی که در درونم وجود دارد و سالها با آن اُخت گرفتم و زندگی کردم را بیشتر میشنوم، ولی اگر تصمیم گرفته‌ام که یک شخص دیگری بشوم و اگر قرار است تغییر کنم و آدمی بشوم که قبلاً نبودم، اولین کار این است که حرف گوش کن باشم، تا اسیر معرکه‌گیری نباشم چون ذهن معرکه‌گیر، حتی در اجرای پروتکل درمان نیز تاثیر میگذارد.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران سفراول: مهدی-اسماعیل-حسین-محسن-جعفر-حسن۲-خلیل-عباس۲
مسافران سفر دوم:حسین نریمانی-میثم۱-علیرضا۲
دریافتم که؛
نجواهای درونی و نبردهای خیر و شر همان معرکه‌گیری است که گاهی مرا آنچنان مشغول خود(خود خودساخته) میکند که میتواند مرا به اعماق تاریکی فرو برد.
تشکر و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
با تشکر از استاد که موضوع را به سادگی و قابل فهم عنوان کردند🙏🌺
سپاس ازاستاد👏🏻
برداشت من؛ذهن معرکه گیر مرابه حاشیه می برد،و من نمیتوانم آموزشی را یاد بگیرم،فقط میشنوم ولی کاربردی نمیکنم چون مرتب درذهنم درگیری دارم و به قدرت تشخیص نمیرسم،وخودم نمیتوانم مشکلات درونی و بیرونی ام را حل کنم و دنبال مقصرویا ناجی میگردم🌺🌺🌺
سلام دوستان.منم تسلیت میگم .ذهن معرکه گیرمن دائما آرامش منو به چالش بکشه.وجنگی است بین کفروایمان.هی میادسراغه من ردش میکنم میره وبه شکل دیگه ای میادتایجا بتوسط نقطه ضعف من یاهمون نادانی وْناآگاهی من برمن پیروزبشه ومنوتوهمون جهالتم نگه داره.باآموزش وتکرارمن معرکه گیریه ذهن رامیشناسم وازش رد میشم.این تغییر شخصیت من مئشه وخیلی جاها بابت باید دردبکشم تا کاملا بتونم مهارش کنم …ممنون ازتیم سایت
باتشکر از استاد گرامی که دستورجلسه راخیلی روان و قابل فهم باز نمودند🪻🙄
با سلام وخدا قوت به استاد گرامی اگر اموزش را بگیرم ودر فکر خود بگویم که برای دیگری می گویند و مربوط به من نیست یعنی من ذهنم معرکه گیر است اموزش را باید برای خودم بگیرم وبتوانم کار بردی کنم باید به درون صور پنهان خودم بروم ببینم کجا زباله جمع شده پیدا کنم واز خود دور کنم تا کوله بار خود را خالی نکنم نمی توانم یاد گیری داشته باشم
سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی وهمه تلاشگران سایت ۰
من اگر اموزش بگیرم که فقط برای خودم به جلسه می‌ایم وذهن خودم را درگیر یادگیری کنم آن موقع
معرکه گیری در ذهن و فکر من جایی ندارد.
باید آموزش ها را کار بردی کنم و در لژیون مشگلات
را با استاد راهنما مطرح کنم
با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی برداشت من این بود که اولین قدم برای دور شدن از ذهن معرکه گیر شناخت آن است .با تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌹
سلام عرض ادب به همه دوستان
ممنون از کمیته محترم آموزش و تیم پرتلاش سایت.
تشکر از استاد گرامی که بخوبی موضوع را برسی کردند من آموزش گرفتم ذهن معرکه گیر مانند یک مترجم نابلد میتواند آموزش ها را بصورت نا صحیح برای من ترجمه کند و مانع از یاد گیری شود.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز و همه خدمتگزاران ،از استاد تشکر میکنم که موضوع را به خوبی باز کردند برداشتم از دستور جلسه ، رابطه‌ای که بین یادگیری و معرکه گیری هست همانطور که استاد فرمودند شناخت است وقتی نیروهای منفی و ذهنیات خود را بشناسم دیگر به دنبال چراهای ذهن خود نمیروم و با مثبت اندیشی صلاح و حکمت را در آن اتفاق یا حرفی که زده میشود میبینم در جلسات بارها به من گفته شده آموزش یعنی از دست دادن و اگر به دنبال به دست آوردن باشم خود به خود معرکه گیر میشوم باید به درک موضوع برسم و فقط بر هدف خود که درمان است تمرکز کنم آن موقع هر چیزی که مانع رسیدن به هدفم میشود را میشناسم و از آن دوری میکنم
باتشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت
ذهن‌معرکه گیر همیشه ودرهمه حال همراه من بوده وهست، تامراازیادگیری واموزش گرفتن دورکند، من بااینکه نمیدانستم افکاراشفته ام حاصل ذهن‌معرکه گیرمن است بااینحال چون دغدغه درمان شدن راهمیشه داشتم به لطف خدا هرگز باعث نشدکه من ازاموزش ویادگیری دورشوم.
سلام و عرض ادب
آموختم ، برای همه انسانها و خودم امکان اشتباه و خطا وجود دارد. من باید قدرت گذشت و بخشش داشته باشم ، اگر به این جایگاه برسیم آنگاه دیگر ذهن به دنبال معرکه گیری نمی‌رود ، و به سمت هنر یادگیری حرکت می‌کنیم.
معرکه گیری در ذهن اذ تفکرات و رفتار من تبعیت میکند.
با تشکر از کمیته آموزش و تیم سایت
باسلام خدمت مسافران سروج
من با ذهن معرکه گیر در جلسات نمی توانم آموزش بگیریم و از آموزش ها دور خواهم شد .از استاد هم تشکر میکنم که موضوع را به خوبی باز کردند .
از تمامی دوستانی که در این راه کمک می‌کنند سپاسگزارم.خصوصا از کسانی که برای سایت زحمت میکشند .🙏🙏🙏🙏🙏
با عرض سلام و خدا قوت به تمامی خدمتگزاران سروج و تشکر ویژه از استاد گرامی برداشت کردم جهان ما جهان اضداد است پس ذهن معرکه گیر مرا از یادگیری و اجرای فرامین و انجام کارهای ارزشی قافل میکنه دقیقا نقطه مقابل اینهاست پس با آموزش گرفتن از تفکر سروج و اجرای فرامین و کاربردی کردن آموزشها میتوانم ذهن معرکه گیر را بشناسم و از آن گذر کنم در نهایت معرکه در ذهن است و نهایتا کار مثبتی انجام نمی‌شود و از ذهن شروع میشود باید از ان گذشت و آموزش گرفتن و کاربردی کردن آنها از ذهن شروع نمی‌شود باید عمل کرد و آرام آرام با تصفیه و تسویه وتزکیه آن باشم که تا کنون نبوده ام با. تشکر از بنیانگزار تفکر سروج
با تشکر از استاد، کمیته آموزش مسئولین سایت
عرض سلام و خداقوت به تمامی خدمتگذاران عاشق سروج. وقتی من ذهن معرکه‌گیری دارم وآن راپروبال میدهم باعث ميشود دریادگیری من مشکل ایجاد شود وبه قول استاد هنر یادگیری درمن ضعیف میشود وبه جای یادگیری صحیح فکردورزدن خود ودیگران هستم که این باعت کندی سفر درمانیم میشود🙏
با سلام
من دریافتم که ذهن معرکه گیر مانع یادگرفتن میشود و چون ما سالها با ذهن معرکه گیر اخت داشتیم در راه درمان بیشتر از نجوای یادگیری میشنویم ولی باید حرفها و جهت دهیهای راهنماها را بیشتر به کار ببرم و در ذهن خود تکرار کنم تا در جهت درمان موفق تر شوم.
نمیشه نمیتونم سخته اون راهنما بهتره از فردا شروع میکنم اینها همه نجوای ذهن معرکه گیرمیباشد
با تشکر از استاد و خانواده محترم سروج
سلام و با تشکر از استاد و جمعیت سروج
ما با توجه نکردن به نجوای ذهن معرکه گیر مسیر رابهتر وبا خطای کمتری را میتوانیم ادامه دهیم با تشکر
سلام و خسته نباشین
من از این دستور جلسه متوجه شدم که یکی از مواردی که میتونه جلوی اموزش گرفتن منو بگیره ذهن معرکه گیر هست که تو هرمسئله ای برای من یه سری تفسیرازموضوع را جلوی من میگذارد تا به درک حقیقی از موضوع نرسم و همین باعث میشه ذهنم از یادگیری پراکنده بشه و برای تغییر باید از همین معرکه گرفتن های ذهنی ازاد شوم تا به درمان برسم