آموزش و خدمت یک ارتباط دو سویه دارند؛ ما آموزش می گیریم خدمت کنیم و خدمت می کنیم تا آموزش بگیریم. بنابراین هرچه حس ما سالم تر شود و آموزشها را بهتر درک کنیم، حس ما در خدمت هم خالص تر می شود.

موضوع کارگاه آموزشی همسفران: نقش آموزش و خدمت در سفر

استاد: همسفر ولی زاده

تاریخ: دوشنبه 1403/10/10

هفته خدمتگزار را به همه خدمتگزاران و پیشکسوتان عزیز تبریک عرض می کنم، انشاءاله در این مسیر سلامت و پایدار و مستدام باشند.

سوالی که مطرح است اینکه چرا این جلسه به صورت اختصاصی برای همسفران گذاشته شده است؟

برای اینکه نوع خدمت من همسفر با نوع خدمت یک مصرف کننده که وارد جلسات شده یا مسافر که در حال سفر درمانی است، می تواند در بعضی موارد متفاوت باشد. دلیل دیگر بال پرواز بودن من همسفر است؛ یعنی هم آموزش می گیرم چطور بال پرواز مسافر باشم و هم در کنار همسفران و مسافران دیگر به موازات هم حرکت کنیم و خودم هم به ارتقاء و رشد برسم. از این جهت نقش آموزش و خدمت برای من همسفر خیلی حائز اهمیت است.

آموزش از نظر جلسات، دانایی و آگاهی است. دانایی هم طبق آنچه در جزوه جهانبینی آمده، دارای سه ضلع 1- تفکر 2- آموزش 3- تجربه است؛

در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار دارد با سه ضلع 1- ترس 2- منیت3 ناامیدی؛ هرچه دانایی ما بالاتر برود، از ترس ها عبور کرده، به تفکر درست و سالم می رسیم، با از بین بردن منیت، آموزش ها را درست می گیریم و از ناامیدی به امید می رسیم، حرکت می کنیم و با کسب تجربه در زمینه های مختلف، سبک زندگی بهتر و درست تری خواهیم داشت.

هرچه دانایی بالاتر برود، به همان میزان ضدارزشی های درون خود مثل حس های منفی، دانسته های غلط ذهنی، افکار و باورهای غلط چه در زمینه اعتیاد و چه در زمینه های دیگر و به طور کلی صفات منفی و هر چیز دیگری که زندگی ما را از تعادل خارج کرده و باعث شده زندگی ما به این نقطه برسد را از دست می دهیم و این باعث می شود خدمت را هم به درستی انجام دهیم. وقتی درون ما پر از آلودگی ها باشد، ظرفیت خدمت را نداریم و هنوز نمی توانیم به درک خدمت برسیم. پس اول باید تصفیه، تسویه، تزکیه و پالایش درونی را انجام دهیم تا به مرور زمان بتوانیم خدمت های مختلف را انجام دهیم.

پس آموزشهای سروج همه در جهت از دست دادن هاست نه به دست آوردن ها؛ تا به مرور بتوانیم ارزشها را جایگزین کنیم یا به عبارت دیگر، اول باید از یک سری نبایدها حذر کنیم تا برسیم به انجام بایدها؛ به خصوص ما خانواده های مصرف کننده که همیشه فکر می کردیم برای حل مشکلات باید کاری انجام دهیم در صورتی که رعایت نبایدها باعث کم شدن مشکلات و آسیب زدن کمتر و آرامش بیشتر می شود.

یک همسفر باید چه چیزهایی را از دست بدهد؟

یک همسفر واقعی باید ترس مسموم، شرم مسموم، گناه مسموم، کینه، نفرت، حسادت، مقایسه، قضاوت و هر چیزی که حال او و مسافری که در حال درمان است را بد می کند؛ مثل کنترل کردن مدام مسافر، یا گوشزد کردن خوردن داروی مسافر و… را از دست بدهد و تا زمانی که یک همسفر اینها را از دست ندهد، نمی تواند یک همسفر واقعی باشد و بنابراین نمی تواند خدمتی هم در جلسه انجام دهد.

خدمت چیست؟

خدمت یک واژه مقدس است که مفهوم گسترده ای دارد. خدمت زمانی خدمت است که از روی دانایی باشد. پس اگر فکر می کنیم انجام یک سری کارها از روی اجبار یا رفع تکلیف خدمت است، در اشتباهیم. پشت خدمت درست توقع و چشمداشتی نیست، منیت و حس طلبکاری نیست، تأییدطلبی نیست، دیده شدن، حسادت، رقابت، مقایسه و… نیست و اینها زمانی اتفاق می افتد که آموزش صحیح و درست گرفته باشیم و دانایی اتفاق بیفتد و آنجاست که ارتباط بین آموزش و خدمت معنا می یابد.

ارتباط بین آموزش و خدمت چیست؟

آموزش و خدمت یک ارتباط دو سویه دارند؛ ما آموزش می گیریم خدمت کنیم و خدمت می کنیم تا آموزش بگیریم. بنابراین هرچه حس ما سالم تر شود و آموزشها را بهتر درک کنیم، حس ما در خدمت هم خالص تر می شود. انجام هر خدمتی هر چند به نظر جزئی برسد، یک گره درونی از ما باز می کند، چون از ترس، منیت و حس های منفی درونی ما کم می شود و ما را به تعادل نزدیک می کند و هرچه خدمت خالصانه تر شود، دیگر دنبال هیچ پس و پیشی نیستیم و فقط آن خدمت را انجام می دهیم برای اینکه خدمتی به جلسه در قبال کمکهایی که به ما شده است انجام دهیم.

برای همین است که اگر به کسی خدمتی در جلسات داده نمی شود یا خدمت پس از مدتی از کسی گرفته می شود، دلخوری نباشد، و بدانیم این به صلاح خود شخص است و چه بسا انجام آن خدمت به ضرر خود شخص یا جلسات باشد و این را مدنظر داشته باشیم.

خدمت را مسئولانه باید انجام دهیم نه از سر تکلیف و مسئولانه انجام دادن یعنی از سر عشق و پاکی درون و بدون حس آلوده

اگر در مسیر همسفر بودن حرکت کنیم خودبه خود برای خدمتگزاری حاضر و آماده می شویم چه از نظر ظاهری و چه از نظر حسی و باطنی و آنجاست که مطلوب خدمت می شویم.

خدمت در سروج یعنی بازیگر بودن و بهره گیری از انرژی جمع، وقتی آموزش و خدمت در کنار هم قرار بگیرند، می توانند بر هم اثرگذار باشند، برای اینکه آموزش به تنهایی نمی تواند انسان را به طور کامل به رهایی برساند. می توان گفت آموزش حکم دانایی را دارد و خدمت هم، مؤثر کردن این دانایی است پس این دو در کنار هم دانایی مؤثر را به وجود می آورد.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

همسفران: اکبری- غفاری- عدنانی- ابراهیمی2- تقیان- خراسانی- باقری2- خداییان- قادری- احمدی- مکری- سبحانی-