از شاخصه های درست خدمت کردن این است، که هرکس در جلسات خدمت میکند حالش خوب است، نشاط درونی دارد، دیگران هم برایش ارزش قائل هستند، چون می بینند که خوب خدمت میکند، هم به او انرژی می دهند و هم انرژی می گیرند و دوستش دارند، چون به بلوغ فکری رسیده است.
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: بلوغ خدمت
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1403/9/12
همانطور که می دانیم همه ما انسان ها یک بلوغ جسمی داریم که در یک سن خاص در بدن ما اتفاق می افتد. حس ها بیشتر باز می شود و یک سری علائم ظاهری هم دارد، حتی در حیوانات هم این بلوغ جسمی بوجود می آید که به آن دگر دیسی گفته می شود. و یک “بلوغ فکری” که به مرور در ما با آموزش گرفتن و کسب دانایی بوجود می آید.
تحقیقات اخیر نشان داده با بررسی دی ان ای انسانها حتی از ده هزار سال پیش متوجه شدند، انسان ها توانایی های زیادی دارند و مهم این است که آن ها را از قوه به فعل در بیاورند و تفاوت انسانها دقیقاً در همین نقطه است. خیلی از اختراعات و اکتشافات از همین قوه به فعل در آوردن توانایی هاست که از دو مقوله علم و تجربه استفاده میکنند؛ همه ما این توانمندی ها را داریم مهم این است که آنها را شناسایی کنیم و از قوه به فعل تبدیل کنیم و آنجاست که به بلوغ فکری می رسیم.
و سومین مورد” بلوغ خدمت “است که در تشکیلات و انجمن های مختلف باید به آن برسیم، و امروز می خواهیم بررسی کنیم که چطور به بلوغ خدمت می رسیم؟یا نشانه های بلوغ خدمت چیست؟
آرزو و هدف ما از روز این است که هرکس از این در وارد شد به درمان برسد و فرقی ندارد چه کسی باشد، به خاطر اینکه عدالت را اجرا کنیم. چون درمان اعتیاد سفارشی نیست، بلکه هرکس باید خودش گنجایش درمانی را در خودش داشته باشد تا درمان را حس کند، و وقتی حس کرد توانمندی هایش از قوه به فعل در می آید و همه ما در این تشکیلات جمع شدیم و خدمت میکنیم تا این از قوه به فعل در آمدن را به یک تازه وارد آموزش بدهیم و به او القا کنیم تو هم می توانی، فقط باید یک چیزهایی را از دست بدهی و از آنها عبور کنی؛ و برای این کار لازم است اول گوش کردن را یاد بگیریم.
از شاخصه های درست خدمت کردن این است، که هرکس در جلسات خدمت میکند حالش خوب است، نشاط درونی دارد، دیگران هم برایش ارزش قائل هستند، چون می بینند که خوب خدمت میکند، هم به او انرژی می دهند و هم انرژی می گیرند و دوستش دارند، چون به بلوغ فکری رسیده است.
اما در مقابل کسانی هستند که حتی زحمت زیادی میکشند و وقت هم می گذارند، اما بازدهی خوبی ندارند و مرتب اشتباه و خطا میکنند، چون به بلوغ خدمتی نرسیده و هنوز یک سری حس های منفی در درون شان وجود دارد که در خدمت کردن دخیل میکنند و از دست نداده اند.
یواش یواش این ذهنیت برایش بوجود می آید که جایگاه خدمت را از دست ندهد و حس مالکیت نسبت به یک جایگاه خدمتی دارد، در صورتی که “بلوغ خدمتی یعنی گردش خدمتی”؛ یعنی مرتب باید جایگاه خدمت ها عوض شود، چون اگر خدمتگزار به جایگاهی تعلق خاطر پیدا کند دیگر آموزش نمی گیرد، چون درست گوش نمی دهد، و تک بعدی به همه چیز نگاه میکند و هیچ خلاقیتی ندارد که خدمت درستی انجام دهد و به جلسات آسیب نزند، ذهنش فقط نقاط منفی دیگران را می بیند نه نقاط قوت؛ و اگر کسی توانایی خدمت در جایگاهی را داشته باشد از او مکدر می شود و حس آلوده نسبت به او پیدا می کند.
چه چیزی باعث می شود به بلوغ خدمتی نرسیم؟
بزرگترین مانع بلوغ خدمت، ضد ارزشی هاست، که در صور پنهان هنوز وجود دارد. شاید فعالیت زیادی هم بکند، اما با قالب ذهنی خودش است، نه قالب تشکیلاتی؛ هر چه مدت خدمت در جایگاهی طولانی باشد این بلوغ اتفاق نمی افتد، برای همین است که در تشکیلات کنگره هر چهار سال یک بار افراد خدمتگزار عوض می شوند تا افراد دیگر هم فرصت رشد در جایگاه های مختلف را داشته باشند و اینهاست که نشان می دهد ما به بلوغ خدمتی نرسیدیم، و اگر هم با این دیدگاه خدمت کنیم اول به خودمان و بعد هم به تشکیلات ضربه می زنیم.
بلوغ خدمتی می گوید: اگر خدمت میکنید باید از یک سری بندها عبور کنید و بگذرید؛ بلوغ خدمتی یعنی من حس آلوده نسبت به خودم نداشته باشم در این صورت نسبت به دیگران هم ندارم، و درکل یعنی تغییر در درون بوجود بیاید، و برای دیده شدن خدمت نکنم، حتی دیده شدن برای خودم؛ وقتی به این نقطه برسم کسی را بد نمی بینم و اگر هم اشتباهی از فردی ببینم، رفتار او را تحلیل میکنم نه شخصیت او را.
هر جا عاشق خدمت باشیم مطمئن باشید، در حین اینکه در طیف بلوغ خدمت هستیم روز به روز سیر ما صعودی خواهد بود و اگر به خدمت یا جایگاهی بچسبیم، یا فقط خدمت خاصی را دوست داشته باشیم سیر ما نزولی یا سقوط خواهد بود.
“بلوغ خدمتی، یعنی اگر من از کسی دلخور می شوم با کلام خود بیان کنم، نه رفتار؛ چون از کلام همان برداشت می شود که هست، اما از رفتار هزاران برداشت می شود.”
از نشانه های بلوغ خدمت این است که من تفاوت ها را درک میکنم، برای همین به سرلژیون ها تأکید می شود که تفاوت را در رهجوها تشخیص بدهید همه را یک جور نبینند، حس و حال افراد را متوجه بشوند، آنجاست که به بلوغ خدمت رسیدم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران: علیرضا2- اسماعیل- میثم1- احسان- علی- علیرضا1
همسفران: استکی- زیلایی
دریافتم که هر بلوغی به معنای تحول است.
ابتدا از جسم و در صورت آموزش و کاربردی کردن به تفکر و در صورت محکمتر شدن بند عشق ،به خدمت منتهی میشود.
سپاس و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
سلام و درود خداوند بر شما
خدا قوت
برای بنده آموزش این کارگاه از بلوغ فکری آغاز گردید ، به نظرم بلوغ فکری حکم وادی اول را دارد اگر وادی اول را شخص من درک کنم دیگر وادی ها را بهتر به درک شان میرسم و در بلوغ فکری هم اگر بنده به درک آن رسیدم هشتاد تا نود درصد راه بلوغ خدمت را طی کرده ام
با تشکر فراوان از کمیته آموزش و تیم بزرگوار سایت
در پناه حق باشید ،❤️🌹
باعرض سلام ودورود وخداقوت ،درک این نکات ناب آموزشی من را به دانایی موثر می رساندومی توانم به آن عمل نمایم ودر نهایت درزندگی انسان موثری باشم،🙏
سلام و درود فراوان بر همه دوستان عزیز
انشالله که بتوانم اندک اندک به درک عمیق ازاین دستور
جلسه برسم
برداشتم این بود من وقتی حس بد درونم وجود داشته باشد نمی توانم اون انرژی لذتبخشی که در انجام خدمت هست را دریافت کنم.
باتشکر از تیم سایت.
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت
باسلام وتشکر از استاد وهمه خدمتگزاران سروج
بلوغ خدمتی زمانی اتفاق می افتد که از درون تغییرات درمن بوجود آمده باشد .حس آلوده نداشته باشم وبه درک اهداف جلسات رسیده باشم.