چیزی که باعث می شود از آموختن فرار کنیم، دانسته های غلط ذهنی است که زمینه رشد علفهای هرز درونی ما می شود. چون خودمان را دانا می دانیم و منیت می گیریم. پس وقتی شروع کردیم آموزشها را بپذیریم و درک کنیم، آموختن را یاد می گیریم و به مرور و به تدریج آموخته های قبلی زدوده می شود.
موضوع کارگاه آموزشی مشترک: تفسیر پیام سفر دوم و جشن تولد
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: چهارشنبه 1403/08/23
در ابتدا تولد ده سالگی مسافر عباس و همسفر غفاری را خدمت خودشان، خانواده محترمشان و کل جمعیت سروج تبریک عرض می کنم. این عزیزان زحمتکش صادق و عاشق جلسات ده سال است در خدمت همدردانشان هستند. امیدوارم الگویی باشند برای تازه واردینی که هنوز به درمان ایمان ندارند.
پیام سفر دوم بسیار مهم است و بعد از قرائت آن، سرودی رزمی خوانده می شود و همه به احترام آن می ایستند، به خاطر اینکه تازه واردین بدانند اگر برای درمان شدن آمدند، می توانند، همانگونه که دیگران توانستد فقط یک نکته دارد و آن این است که آموزشهایی که از همان ابتدا در جلسه شناخت اعتیاد و لژیون تازه واردین داده می شود را به خوبی گوش کنند. زیرا این آموزشها، «آموخته زدایی» است.
«آموخته زدایی» یعنی چیزهایی که قبلاً آموختیم و اشتباه بوده که ما به آنها دانسته های غلط ذهنی می گوییم، از ذهن ما زدوده شود و این با فراموشی فرق دارد. فراموشی غیرارادی است ولی «آموخته زدایی» به صورت ارادی ما آنچه که آموختیم و غلط بوده را به مرور و به تدریج از ذهن خود بیرون می کنیم. و وقتی این حرکت انجام شد، این شعار اصلی جلسات عینیت می یابد «تغییر نگاه ما، مبدأ تحول ماست»
چطور «آموخته زدایی» اتفاق می افتد؟
هر انسانی از بدو خلقت تاکنون دنبال رفاه و رشد خودش بوده است و این در قالب آموختن میسر می شود. ولی چیزی که باعث می شود از آموختن فرار کنیم، دانسته های غلط ذهنی است که زمینه رشد علفهای هرز درونی ما می شود. چون خودمان را دانا می دانیم و منیت می گیریم. پس وقتی شروع کردیم آموزشها را بپذیریم و درک کنیم، آموختن را یاد می گیریم و به مرور و به تدریج آموخته های قبلی زدوده می شود.
برای نهادینه شدن آموزش و عشق ورزیدن به آموختن سه مرحله باید طی شود:
1- تغییرات شیمیایی در بدن: هورمونهایی که در بدن انسانها ترشح می شود، با هم متفاوت است و میزان آن ارتباط خیلی تنگاتنگی با نوع تغذیه هر انسانی دارد. نوع تغذیه مشخص می کند که غدد مترشحه درون ریزها از رذیلت ترشح شود یا از فضیلت.
2- تغییرات فیزیکال در بدن: با تغییر اندازه و میزان غدد مترشحه بدن، آرام آرام تغییر سلولی در بدن به وجود می آید و سلولهای بدن تغییر شکل ظاهری می دهند و این تغییر شکل هارمونی بین سلولها را به به سمت فضیلت می برد یابه سمت رذیلت.
3- انعطاف پذیری عصبی: وقتی دو مرحله بالادرمسیر فضیلت انجام شود، انعطاف پذیری عصبی در بدن به وجود می آید و آنجاست که آموخته زدایی اتفاق می افتد و آنگاه شخص دیگر با نقد و تذکر یا هر صحبت کوچک و بزرگی به هم نمی ریزد و عصبی نمی شود. و کسی که به این مرحله رسید می تواند یک سفر دومی حقیقی و واقعی باشد.
چه موقع به اینجا می رسیم؟
زمانی که بعد از طی این مراحل، این دعای خواجه عبداله انصاری در من تحقق یابد. و دلیل انتخاب این مناجات برای پیام سفر دوم این بوده که خودِ من با پوست و گوشت و خونم آن را لمس کردم. خیلی تلاش کردم ترک کنم و راه های زیادی رفتم ولی نشد. زمانی که وارد سیستم درمان شدم و لطف خدا را دیدم، این مناجات برای سفر دوم انتخاب شد.
خداوندا!
کسانی تو را با جستن یافتند، ما تو را با گریختن یافتیم:
هر کسی وارد ضدارزشی می شود به خودش ظلم می کند و دارد از خودِ خداوند فرار می کند، «ان الانسان لربّه لکنود»؛ ظلم به خود و خانواده، پشت کردن به خداوند است.
«کسانی تو را به ذکر کردن یافتند، ما تو را با خود فراموش کردن یافتیم»:
با انجام هر ضدارزشی، واقعاً خودمان را از آنکه باید باشیم دور می کنیم. صراط مستقیم، راه سخت و پر از ناهمواریها است مهم این است که من انعطاف پیچ و خم های این راه را داشته باشم و خودم را با مسیر تطبیق بدهم نه مسیر را با خودم.
«کسانی تو را به طلب یافتند و ما خود طلب از تو یافتیم»:
اوج مناجات اینجاست. خیلی ها خدا را می طلبند ولی ما طلبیده خداوند هستیم. به همین خاطر گفته می شود انگشت اشاره خداوند اگر به سمت ما باشد، لیاقت درمان پیدا می کنیم.
دادِ حق را قابلیت شرط نیست
بلکه شرط قابلیت دادِ اوست
اگر او بطلبد ما لایق می شویم و او ما را به اینجا طلبیده است. باید خداوند متعال ما را بطلبد تا به جایگاه واقعی سفر دومی برسیم و رحمت خداوند و طلب او همیشه جاری و ساری است و مثل نور خورشید بر همه جا می تابد، مهم این است که من چقدر خودم را در معرض این نور بگذارم و این به اختیار و نوع انتخاب من بستگی دارد.
«این مرحله بسیار بسیار مهم می باشد، همسفر، از بندی که آزاد شده ای تو را سرمست نگرداند و آگاه باش سفر دوم به مراتب هم سخت است و هم سهل است»
خطاب همسفر به این خاطر است که شخص از اعتیاد رها شده و دیگر مسافر نیست.
کسی سرمست می شود که آموخته زدایی در او انجام نشده باشد.
سختی سفر دوم برای کسی است که هنوز روی آموخته های غلط قبلی مانور بدهد و سهلی آن زمانی است که آموخته زدایی در فرد به تدریج انجام شده باشد. به این دلیل جناب مهندس دژاکام تأکید دارند که درمان شدگان حداقل یک سال سفر دوم را شرکت کنند.
«پس دستهایت را به سوی آسمان نگه دار و شاکر باش»؛
یعنی ای کسی که به رهایی رسیدی بدان، خودت کاری نکردی، این لطفی بوده که از طرف خداوند به تو رسیده و تو باید شاکر باشی.
زمانی می توانیم شاکر باشیم که قدرشناسی را بلد باشیم. زبانی همه شکر می گوییم ولی مهم شکر قلبی است.
«بدان نیروهای الهی در آن مکان لامکان تو را یاری خواهند نمود»؛
«مکان لامکان» کجاست؟
در دنیا افراد با قومیت های مختلف و با تفکرات مختلفی وجود دارند و همه اینها می خواهند در نقطه ای وارد دنیای دیگری شوند و آنجا مکان لامکان است و فرقی هم نمی کند کجاست.
«تا به فرمان عقل نزدیک شده و به شناخت خویش برسیم»؛
بعد از اینکه همه این مراحل گذرانده شد، تازه انسان به شناخت خویش می رسد. ولی اکثراً به شناخت دیگران مشغولیم. مرتب از دیگران عیب می گیریم و این مانع شناخت خویش است. وقتی به شناخت خویش برسیم، دیگر نه مقایسه می کنیم نه قضاوت، نه حسادت داریم و نه کینه و نفرت و منیت، چون به تشخیص و درک و فهم موضوعات می رسیم و این خیلی مهم است و باعث می شود تفاوتها را درک کنیم. می فهمیم با دیگران تفاوت داریم و دیگر حسرت کسی را نمی خوریم.
به این دلیل است که بعد از این پیام، احترام گذاشته می شود و هم می ایستند و سرود خوانده می شود.
همه ما نقص داریم، امیدوارم این دستور جلسه بتواند به ما کمک کند که من سفر دومی جایگاه خود را بدانم و دوستان تازه واردی هم که می آیند بدانند کجا می رویم و برای چه می رویم، بدانند مسیر درست این است و در نهایت به خودشناسی می رسیم.
آموخته زدایی در جلسات سروج با آموزشهایی است که از همان ابتدا آرام آرام به شخص داده می شود. در لژیون تازه واردین آموزشها افراد را انعطاف پذیر می کند. در لژیون آماده سازی به مرور آموخته های غلط شناخته می شود و در لژیون نهایی، شخص شروع به الک شدن و سره شدن می شود. چنین کسی وقتی وارد سفر دوم می شود پایه های دانسته های غلط ذهنی اش سست شده و می تواند مراحلی که در بالا گفته شده را طی کند و یک سفر دومی واقعی شود.
آموخته زدایی، جهالت زدایی است و تا آنها را از ذهن پاکسازی نکنیم نمی توانیم بیاموزیم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: مجید- محمد نداف- علیرضا2- احسان-
همسفران: موسوی-
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، انگشت اشاره خداوند به سمت من گرفته شد که برای سفر خود شناسی و خداشناسی با جلسات امن و مقدس سروج آشنا شدم ، تجربه غفلت از آموزش را در زندگی دارم و شروع سقوط من از همانجاست ، وقتی پیام سفر دوم به من میگوید از بندی که آزاد شده ای تو را سر مست نگرداند یعنی مغرور نشو ،مواظب باش و از آموزش غافل نشو ،من که تجربه غفلت از آموزش را دارم پس تجربه را تجربه کردن خطاست امیدوارم در سایه آموزشهای تفکر سروج روز به روز به خود واقعی نزدیک شوم
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت
باسلام و درود فراوان
خدا قوت
موضوع برای بنده بسیار آموزنده و البته جدید بود ، درست است قبلاً آموزش دانسته های غلط ذهنی را بایستی پاک میکردیم را دیده بودم ولی خیلی برایم این آموخته زدایی عالی بود انگار راه مستقیم و خوبی را پیدا کردم بسیار سپاسگزارم از استاد بزرگوار
باتشکر فراوان از کمیته آموزش و تیم ارجمند سایت
در پناه حق باشید ،♥️🌹
باسلام ودورد به همه سروجیان عزیز من زمانی واردضدارزشهاشده بودم هم به خودم وهم به خانواده ام ظلم می کردم تا اینکه انگشت اشاره خداوند به سویم کشیده شد وواردسروج شدم و ایمان پیدا کردم که خداوندمرا طلبید ویادگرفتم قدرشناسی را محبت به خودم و دیگران امیدوارم بتوانم آن آموخته های غلط ذهنی که هنوز کم و بیش بامن است با آموزش گرفتن ازان عبورکنم وبه شناخت خویش برسم تشکر میکنم از استاد راهنمای عزیز تیم پرتلاش آموزش وتیم سایت مسافر اصغر
سلام و عرض ادب خدمت همه اعضا سرو و تیم سایت
من هم به نوبه خودم تولد ده سالی مسافر عباس و همسفر غفری را تبریک میگم
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم برای رسیدن به انعطاف پذیری در پیچ وخم ها و ناهمواریهایی که در مسیر صراط مستقیم هم ،به وفور وبه اشکال مختلف وجود دارد باید آموخته زدایی کنم یعنی توسط آموزشها به مرور از جهالت ودانسته ها وآموخته های گذشته خود فاصله بگیرم ، دانسته هایی که اگر به کارم می آمد اینقدر باعث منیت ،تکبر و غرور بیشتر برایم نمیشد،خداوند را شاکرم واز تفکر درمان هم تشکر میکنم که با آموزشهای مرتبط ومتناسب به من کمک میکند که خودی که برای خودم ساخته ام را بشناسم و در ادامه بتوانم به خود واقعیم نزدیک شوم.
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت
با عرض سلام و درود
برداشت من این است که سهل و سختی سفر دوم در این است که من در سفر اول چقدر توانسته ام آموخته زدایی بیشتری کرده باشم
و یا چقدر از آن کوله بار رنج و ادبار را بر روی زمین گذاشته ام .
با تشکر از استاد عزیزم ،کمیته آموزش و تیم سایت
سپاس از استاد🙏🏻
برداشت من؛اگرمن این دعارودرک کنم به معنای واقعی …خلاصه ای از آموزشهای جلسات است.🌻
باسلام خسته نباشید به استاد وکمیته اموزش
برداشت من از مطالب که استاد فرمودن واقعا اگر من اسماعیل از اموزش که میبینم برداشت درست نداشته باشم به اموخته های غلط تبدیل میشود و فکر میکنم که درست دارم میبینم و برداشت درست را قبول ندارم ممنون
با تشکراز استاد و کمیته محترم آموزش
باسلام واحترام.
باید از خود گذشت تا به خود رسید…این حرف من نیست و آموخته های تفکر سروج هست و این از خود گذشتن(خود غیر واقعی) کاری است سخت و سهل.
باید در معرض نور وگرمای دانش ماند تا پوسته ها بسوزند و من ساخته شوم.
سپاس از استادراهنمای گرانقدر و کلیه خانواده محترم سروج.
با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد راهنمای گرامی.برداشت من از آموخته زدایی این بود که یک سری جهالت یا همان دانسته های غلط ذهنی به مرور زمان و با تکرار وتمرین در من پررنگ شده و من میتوانم با پذیرش آنها و آموزش و گرفتن و کاربردی کردن به مرور زمان آنها را کمرنگ کنم.
با سلام ودورود فراوان. خدا را شکر می کنم که با تفکر سروج اشنا شد قبلا به خاطر اینکه دو مصرف کنده داشتم و از خدا کمک می خواستم ودر نا امیدی بودم فکر می کردم خدا من را فراموش کرده اما انگشت اشاره خداوند به سوی من بوده هرچه من خودم را بشناسم به خداوند نزدیکتر میشوم من از خداوند خو د سپاس گزارم که لطفش شامل حالم شده
با تشکروقدر دانی از استاد عزیز که موضوع را به خوبی برسی نمودند واموزشی که گرفتم اینکه زمانی که از ان باور های غلط از ذهن خویش پاک شود انعطاف پذیری شکل میگیرد وتفاوتهارادرک مینماییم واین یعنی پذیرش
با سلام وخسته نباشید خدمت تمام دوستان به ویژه خدمت گزاران سایت
ممنون از کمیته محترم آموزش و استاد راهنمای عزیز
تشکر از تفکر ناب سروج
باسلام وتشکرازاستادگرامی
باکمک آموزشهاوکاربردی کردن آنهامیتوانم دوربینم راازروی دیگران بردارم وروی خودم بیندازم اینطوری میتوانم به شناخت خودم برسم وازخیلی ازبیماریهامثل قضاوت،حسادت،خشم،نفرت و…نجات پیدامیکنم
باتشکرازعزیزان زحمتکش سایت
باتشکرازکمیته محترم اموزش
بنده بواسطه دانسته های غلط ذهنم دچارنوعی توهم دانایی بودم وباتعصب به انها اصرارمیورزیدم طوریکه نظر یا ایده هیچکس راقبول نداشتم، تااینکه باشروع درمان رفته رفته به نادانی خود درقبال دانسته های ذهنی ام پی بردم وهمین امرباعث شد رفته رفته افکارغلطم جای خودرا به دانایی بدهند!
تفکرسروج مرابه طرف دانایی واقعی هدایت کرد.
باسلام وتشکر از استاد
تازمانی که آموخته های غلط گذشته را از دست ندهم نمیتوانم آموزش درست وصحیح جایگزین کنم ولازمه آن این است که جهالت خود را بپذیرم.
باعرض سلام ودورود، انعطاف پذیری وقرار گرفتن در صراط مستقیم واموخته زدای انجا خودش رابه درستی نشان می دهد که به فرموده استاد دراین راه پر پیچ وخم، انعطاف داشته باشم وگرنه در انتها مسیرم به پرتگاه منتهی می شود.ممنون وسپاس از همه عزیزان وخدمتگزاران تفکر ناب سروج درپناه حق ،موفق باشید.🌹
باسلام وتشکر از استاد ،اموزش خیلی عالی بود .
اموخته زدایی به این دلیل سخت است که چقدر در من پر رنگ باشد و ایا میخواهم که تغییر کند ؟ وهر بار با گرفتن اموزشها وکاربردی و تمرکز روی ان به انعطاف پذیری نزدیک می شوم .وبه شناخت خویش میرسم 🍁🍂