وقتی همه تلاش کنیم تا یک سفر اولی به رهایی برسد، همه لذت می بریم زیرا همه در آن رهایی شریکیم. سرلژیونها در روزهای رهایی قدردانی می شوند تا همه ببینند این تیم باعث رسیدن آن فرد به قله رهایی شده است.
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: تیم کوهنوردی
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1403/08/14
واژه تیم کوهنوردی، از همان روز اول فعالیت تشکیلات سروج در سال 1384، در حضور یکی از مسئولان وقت بیان شد که ما تیم کوهنوردی هستیم؛ چون تنها ورزشی که رکورد ندارد و در آن رقابت نیست، کوهنوردی است.
یک تیم کوهنورد که اعضای زیادی را در برمی گیرد، با هم به سمت قله حرکت می کنند و بسته به ارتفاع قله و صعب العبور بودن مسیر آن، هر کسی بنا به توانایی، تجربه و تخصصی که دارد، وظیفه ای به عهده می گیرد. بعد از طی کردن مقداری از مسیر چند نفر می مانند تا بتوانند تدارکات بقیه را انجام دهند و بقیه مسیر را ادامه می دهند. دوباره بعد از طی کردن مقداری از مسیر، چند نفر دیگر می مانند تا جایی که یک یا دو نفر به قله می رسند ولی افتخار این کار برای همه اعضای تیم کوهنوردی است.
در هیچ جای دنیا هم تیم کوهنوردی یک کشور با کشور دیگر مسابقه نمی دهد، زیرا کوهنوردی رکورد ندارد، افتخار دارد و به این دلیل تنش در بین اعضای تیم کوهنوردی نیست. همه با منسجم بودن دست به دست هم، به یکدیگر شور و انرژی می دهند تا تیم حرکت کند، به این دلیل از روز اول همیشه گفته ایم ما تیم کوهنوردی هستیم و همه تلاش می کنیم تا یک نفر به قله رهایی برسد.
در مسیر کوهنوردی احتمال اتفاق وجود دارد و ممکن است به واسطه اشتباه یک نفر، فرد دیگری آسیب ببیند، ولی هیچ کس از دیگری بدش نمی آید یا از او تنفر به دل نمی گیرد. در نظر بگیرید اگر اعضای تیم با هم اختلاف نظر داشته باشند، یا یکی از آن دیگری خوشش نیاد، با هم قهر و لجبازی و… کنند، به نظر شما آیا کار این تیم به سرانجام می رسد؟!!
در جلسات ما هم نباید به خاطر رفتار اشتباه کسی کینه به دل گرفت یا ناراحت شد، زیرا مانع هدف که رسیدن یک نفر به درمان است، می شود. حتی چنانچه کسی در تیم حالش خوب نیست، می تواند بگوید به او خدمت ندهند. چون نمی تواند خدمت کند، حتی اگر بخواهد.
زمانی تیم کوهنوردی می تواند خوشبخت و موفق باشد، که افراد با هم همکاری و همدلی و همفکری داشته باشند. ولی وقتی حتی بدون اینکه خودمان بخواهیم، از کسی بدمان بیاید یا با جواب سلام ندادن، یا بی محلی بخواهیم کار او را تلافی کنیم، اولاً شخصیت خودمان را نشان می دهیم، دوماً به خودمان بی احترامی می کنیم.
من خودم درمان شده کنگره هستم ولی به دلیل اختلاف نظر، از کنگره جدا شدم ولی با نظر موافق جناب مهندس دژاکام و انجام فرامین ایشان که تأکید داشتند اسم کنگره نباشد و دوم پولی گرفته نشود، جلسات سروج را تشکیل دادم. از این جهت هر ساله ما رهاشدگان را خدمت جناب مهندس می بریم تا دِین خود را به ایشان اَدا کنند و درمان شدگان ببینند ریشه درمان ایشانند و همه بدانیم ما به ایشان و تفکر ایشان مدیونیم.
وقتی همه تلاش کنیم تا یک سفر اولی به رهایی برسد، همه لذت می بریم زیرا همه در آن رهایی شریکیم. سرلژیونها در روزهای رهایی قدردانی می شوند تا همه ببینند این تیم باعث رسیدن آن فرد به قله رهایی شده است. این تیم می تواند با قهر و لجبازی و اینها از هم گسیخته شود و این به مرور باعث تحلیل رفتن تشکیلات می شود. دیگر قدرشناسی را نمی دانیم چیست فقط می خواهیم آن چه در ذهنمان است انجام شود.
این معنای تیم است،هر خراش یا ضربه ای خوردیم یا اتفاقی افتاد، در تیم حل شود نه در شخص. همدیگر را نقد کنیم و نقدپذیر باشیم. اگر اتفاقی افتاد پنهانکاری نکنیم، اگر دیدیم تذکر دهیم که تأثیر مخرب روی جلسه نداشته باشد، چون همه ما مسئولیم و بر ما فرض است. شاید لحظه ای دلخوری پیش بیاید ولی وقتی تیم منسجم شد، خودمان تأثیر بیرونی آن را خواهیم دید. زیرا حرکت ما انفرادی نیست. زمانی نقد را می پذیریم که خود را در تیم ببینیم و زمانی نقد را نمی پذیریم که دنبال منافع خودمان باشیم.
در ورزش هم باید تیم بودن حفظ شود. بارها گفته شده ما برد و باخت نداریم. از روز اول شروع ورزش، در سال 84 من در حضور رئیس تربیت بدنی اصفهان گفتم: نه بردن ما را خوشحال می کند و نه باختن ما را ناراحت می کند. چه ببریم چه ببازیم، می آموزیم. حال اگر حساس شویم که چرا فلانی توپ را خراب کرد و … به تیم ضربه می زنیم نه به یک شخص.
هرچقدر در جلسات موفق باشیم، در بیرون ارزش ما بالاتر است. ظاهرسازی نکنیم، نقد کنیم اشکالات خود را بگوییم بدون اینکه به هم بی احترامی کنیم. مثل یک گروه موسیقی که همه هماهنگ می نوازند و اگر کسی خارج بزند، بقیه با اشاره به او گوشزد می کنند و آن شخص بدش نمی آید بلکه خودش را دوباره با بقیه هماهنگ می کند.
پس تیم یعنی همه ولی اگر هر فرد خودش بخواهد یک تیم باشد می شود یتیم. برای تیم بودن باید بلد باشیم در تیم باشیم. تیم را بشناسیم. هماهنگی را بشناسیم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: میثم1- علیرضا2- علی- محمد- علیرضا1- جلال-
همسفران: موسوی- مکری- سبحانی- حریری-
مسافر سفر دوم حسین
باسلام و درود خدمت شما
خداقوت
چقدر استاد بزرگوار به درستی فرمودند که همه ما تیم کوهنوردی هستیم انشاالله که روز به روز بیشتر و بیشتر با همفکری و همکاری و هماهنگی افزون تر هدف تفکر الهی سروج را دنبال کنیم.
و همیشه دغدغه اصلی مان رسیدن حداقل یک نفر به قله رهایی باشد
انشاالله که خداوند در این مسیر لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر یاریمان کند.
سپاس فراوان از کمیته آموزش و تیم سایت
در پناه حق باشید ،♥️🌹
تشکر فراوان از استاد که به ما یاد دادند مهم اینه که دست به دست هم بدیم تا یک همدرد که به قعر دره سقوط کرده بتونه گذرگاههای سخت را طی کنه و به قله برسه همونطور که پیشکسوتان ما اینچنین محبت را در حق ما تمام کردند
درود خدمت دوستان و تشکرازاستاد راهنمای گرامی…
این دستور جلسه همه برای یکی بودن را برای من نمایان نمود ..همه خدمت میکنند ..تلاش میکنند تایک نفربه قله رهایی برسد..واین نکته خیلی مهم است که من در این تیم کجاباشم ..جایگاهم را بشناسم ومسئولیت وظایف خودم را انجام بدهم تاخللی درتیم وکادردرمانی به وجود نیاید..
به امید رهایی مسافران و همسفران راه درمان تارسیدن به قله رهایی و برافراشتن پرچم تفکر درمانی سروج
با سلام هر تیمی احتیاج به یک رهبر دارد و من خیلی خوشحالم که رهبر تیم تفکر سروج جناب آقای مفتون هستند
باسلام واحترام.
آموختم در کار تیمی و گروهی اگر حس های آلوده و خواسته های شخصی دخیل شوند به خود،تیم و همه اشخاص آسیب میرسد…
سپاسگذارم از استاد راهنمای عزیز
باسلام واحترام به همه کوه نبردان سروج همه ما باید از تفکر سروج پی روی کنیم و خود سرانه کاری انجام ندهیم که هم به خود وهم جلسات اسیب نزنیم تشکر تز استاد گرامی
باتشکر ازاستادو کمیته آموزش
با سلام
تشکر از استاد ،کمیته آموزش و تیم سایت که با زحماتشان بنده را به همسو شدن با تفکر هدایت میکنن تا به همکاری،همدلی وهمفکری تیمی برسم و در مسیر درست حرکت کنم.
باسلام وعرض ادب خدمت همه عزیزان
انشاالله که بتوانم بارعایت حرمتها وقوانین وشناخت جایگاهم، عاشقانه خدمت کنم وبرای رسیدن به هدفم تلاش کنم ممنون وسپاسگزارازعزیزان سایت
برداشت؛
روشنایی و برکت در مشارکت تیمی و گروهی است ، که هدف مقدسی دارند.
آنچه میطلبد، فتح قله های عزت نفس است.
این فتح ، پاداشش، همدلی و بند عشقی است که به تک تک اعضا متصل و قفل میشود.
نتیجه و تاثیرش رهایی یک عزیز همدرد از بندهای، اهریمن است.
تا اعضای این تیم ، از چاله های خود بیرون نیامده باشند، نمیتوانند به کسی که در چاه افتاده خدمتی ارائه دهند.
تشکر و قدردانی فراوان از استاد راهنمای گرانقدر بابت تفسیر عالمانه موضوع و همچنین تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
با تشکر از استاد گرامی، تیم آموزش و تیم سایت