جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
نقش مسافر در درمان

برای مسافر شدن به آموزش نیاز داریم، و به تدریج تغییر نگاه بوجود می آید و جلو می رویم و کم کم یک مسافر واقعی می شویم و بعد از آن است که تبدیل به نیروی انسانی می شویم و آن وقت هیچ نوع مواد اعتیاد آور و هیچ گونه ضد ارزشی نمی تواند روی ما تأثیر بگذارد.

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: نقش مسافر در درمان

استاد: مسافر سفر دوم هادی

تاریخ: شنبه 1403/7/28

ابتدا هفته همسفر را تبریک عرض می کنم، همسفران از زمان شروع تشکیلات در کنار ما بوده و هستند و توانستند به خیلی از ما مسافران کمک زیادی بکنند. روز چهارشنبه در آئین روز همسفر همه پیوند عشق و محبت بین مسافران و همسفران را مشاهده کردیم، کسانی که قبلاً همیشه روبروی هم و دشمن همدیگر بودند و امروز مثل دو بال پرواز در کنار هم قرار گرفتند.

در مورد موضوع امروز جمله ای را باز میکنیم که بارها در جلسات شنیده ایم ولی شاید به عمق آن پی نبرده باشیم.

مسافر کیست؟

طبق بند 5 قوانین جلسات: “در این جمعیت به مصرف کننده خواهان رهایی از دام اعتیاد که سفر خود را آغاز نموده و خواهان رهاییست، مسافر اطلاق می گردد.”و این واژه برای سفر اول و دوم فرقی ندارد و ما همیشه باید مسافر باشیم و حرکت کنیم چون سکون باعث سقوط است.

درمان چیست؟

درمان، یعنی “تغییر تفکر افیونی به تفکر سالم”. که همان جایگزینی سوم است و در جلسه شناخت اعتیاد توضیح داده میشود.

“درمان، یعنی تعادل داشتن در همه موارد”

“درمان، یعنی سفری از ضد ارزشی ها به ارزشی ها”

“درمان، یعنی ترمیم سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی.”

درمان، به طور کلی یعنی احیا و زنده شدن و به زندگی برگشتن.”

مسافر چه نقشی در درمان دارد؟

درمان حدود بیست و شش سال پیش توسط مهندس حسین دژاکام کشف شد و حالا چه کسی این را ایجاد میکند؟ تا زمانی که مسافری نباشد آیا درمان اتفاق می افتد؟ این دستور جلسه به ما آموزش میدهد که مسافر نقش مهمی دارد.

در تفکر سروج بستر درمان مهیاست، و این من هستم که باید مسافر واقعی باشم تا درمان اتفاق بیفتد

دو نوع سفر داریم:1- “سفر درونی 2- سفر بیرونی”.

“سفر بیرونی، این است که من به این جلسات می آیم و روی این صندلی ها می نشینم تا آموزش بگیرم”.

“سفر درونی، اینکه از درون سفرم را آغاز کنم و تغییر نگاه و نگرش در من بوجود بیاید و بخواهم آدم قبلی نباشم،.و هر دو باید باهم باشد”. اگر فقط سفر بیرونی داشته باشم و سفر درونی نباشد، بعد ازمدتی خسته می شوم و می روم؛.و با سفر درونی است که هم تغییر نگاه اتفاق می افتد و هم باعث می شود جسم من ترمیم شود.و آنجاست که به تعادل می رسم و نه تنها در جلسات بلکه در خانواده، محل کار، و…. مسافر هستم و آموزشها را کاربردی میکنم. مولانا در این زمینه شعری با این مضمون بیان میکنند:

“صورت زیبا نمی آید به کار

حرفی از معنا اگر داری بیار”.

وقتی بند 5 قوانین را درک کنم، می سنجم چقدر خواهان رهایی هستم؟ چقدر درمان را درک کردم؟ آیا در درمان فقط نظاره گر هستم یا حرکت میکنم؟

برای مسافر شدن به آموزش نیاز داریم، و به تدریج تغییر نگاه بوجود می آید و جلو می رویم و کم کم یک مسافر واقعی می شویم و بعد از آن است که تبدیل به نیروی انسانی می شویم و آن وقت هیچ نوع مواد اعتیاد آور و هیچ گونه ضد ارزشی نمی تواند روی ما تأثیر بگذارد.

مسافر واقعی کسی است که نه به خودش آسیب بزند و نه به خانواده و جامعه؛ درک اینکه در درمان مسافر باشم خیلی مهم است، اگر هنوز از نوشتن تکلیف فرار میکنم یعنی مسافر نما هستم و فرمان را اجرا نمیکنم. زمانیکه خودم را مسافر معرفی میکنم وظیفه دارم که تمام فرامین را بدون کم و کاست و بدون چون و چرا اجرا کنم. حتی در ذهن خودم با آن نجنگم، چون این خود شخص است که می تواند به خودش کمک کند.

در ابتدای ورود به جلسه یک شوری در من بوجود می آید، وبا سفر درونی است که این شور به شعور تبدیل می شود و با انگیزه درمان را ادامه می دهم و هر لحظه به خودم نهیب می زنم که من مسافرم و باید درمان شوم.

من اگر مسافر واقعی باشم و مفهموم آن را درک کرده باشم، هر لحظه باید در سفر باشم و هیچ گونه سکون و توقفی نداشته باشم، در این صورت جذب جلسات می شوم، وقتی جذب شدم یواش یواش تبدیل به نیروی انسانی می شوم و بعد همانطور که جلو می روم با آموزشها تبدیل به سرمایه انسانی می شوم، سرمایه انسانی شدن یعنی هم خودم با درمان شدن به زندگی برمی گردم و هم می توانم یک خدمتگزار برای تفکر درمان باشم.


دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: یوسف- ابراهیم- حسن- محسن- محسن(ت)- مجید- مهدی- محمد(ت).

مسئول کارگاه: مسافر سفر دوم رحمت
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم علیرضا

 

3.2 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

14 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همسفر رضایی
همسفر رضایی
3 ماه قبل

سلام خداقوت استاد تشکر از اینکه به خوبی دستور جلسه را باز کرد تشکرازسروج تشکرازمسول سایت

همسفر سبحانی
همسفر سبحانی
3 ماه قبل

با سلام وتشکر از استاد گرامی مسافر یا همسفر اول باید به پذیرش رسیده باشم وتغییر نگاه داشته باشم وبرای تغییر خود امده باشی ودانسته های خود را بیرون از جلسات بگذاری واموزش ها بگیری کاربردی کنی ممنون از زحمات سروج

همسفر ملکی
همسفر ملکی
3 ماه قبل

با تشکر فراوان از استاد گرامی و کمیته آموزش و مسئولین سایت،🌹

همسفر باقری ۱
همسفر باقری ۱
3 ماه قبل

با تشکر از استاد و کمیته آموزش.زمانی که بتوانم از ضدارزش ها به سمت ارزش ها حرکت کنم و در همه ی موارد تعادل داشته باشم و احیا شوم،همسفر واقعی میشوم و به درمان میرسم.سپاسگزارم از مسوولین سایت🙏

مسافر سفر اول محمد حسین
مسافر سفر اول محمد حسین
3 ماه قبل

با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، به نظر من نقش مسافر در درمان این است که هدف داشته باشد ، بداند کجا آمده ، از کجا آمده و به کجا میخواهد برود و در طول مسیر تمام مسئولیت ها را بپذیرد و به علائم راه توجه کند تا به سلامت به مقصد برسد. تجربه ای که دارم من خودم را به جلسات چسباندم و گفتم روی بوفه مینشینم اوایل با شور زیادی به جلسه می آمدم اما سفر من بیشتر بیرونی بود تا درونی تا اینکه به مرور به درک درمان و مسافر بودن رسیدم ،فهمیدم که سفر درمانی یعنی از دست دادن تمام ضد ارزشها و رسیدن به خود واقعی من که قبلاً همه را مقصر میدانستم و حتی از خداوند هم شاکی بودم امروز میدانم بدون ازن خداوند برگ از درخت نمی افتاد و مصرف مواد رحمتی از طرف خداوند بود برای من تا امروز اینجا باشم و به درک خیلی از مسائل برسم، در جامعه افرادی را میبینم که مصرف کننده نیستند اما تعادلی در رفتار و گفتار خود ندارند و این ارزش جلسات را برای من هزاران برابر میکند که قدر موقعیت و جایگاهی که در آن هستم را بیشتر از پیش بدانم
با تشکر از کمیته محترم اموزش و تیم پر تلاش سایت

مرتضی مسافر سفر اول
مرتضی مسافر سفر اول
3 ماه قبل

باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
برداشتم از مطالب این است من به عنوان مسافر باید هم سفر بیرونی وهم سفر درونی داشته باشم، آمدن ورفتن من به جلسات با حضور فیزیکی بدون اینکه سفر درونی داشته باشم ارزشی ندارد ،برای رسیدن به درمان وبرگشت به زندگی باید فرمانبردار تفکر درمان باشم ،آموزش بگیرم ، کاربردی کنم، از ضد ارزشها فاصله بگیرم و با تغییر نگاه کم کم جسم من هم ترمیم شود واینگونه میتوانم خود را در مسیر درمان مسافر واقعی بخوانم .
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت

فردوس استکی
فردوس استکی
3 ماه قبل

باسلام وخدا قوت
بسیار عالی استاد توضیح دادند و انشاالله همیشه رهجو باشیم
باتشکر از کمیته اموزش و تیم سایت
در پناه حق باشید

همسفر اکبری
همسفر اکبری
3 ماه قبل

باسلام وتشکر از استاد🙏🌹 من هم امیدوارم با کاربردی کردن آموزشها بتوانم در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرم وبتوانم به دیگران خدمت کنم

همسفر کشاورز
همسفر کشاورز
3 ماه قبل

سپاس ازاستاد🙏🏻وتبریک به مناسبت هفته همسفر🌹برداشت من:همه مادر جلسات میتوانیم درصورتی مسافرباشیم که سفری درونی را آغاز کنیم ازترس به شجاعت،ازدروغگویی به راستگویی و…..واگرهمواره حرمتهاو قوانین رارعایت کنیم سفرمان به درستی طی میشود

علیرضا ۲
علیرضا ۲
3 ماه قبل

دریافتم که درمان؛
به معنای تغییر، و هر تغییری یعنی یاد گرفتن مطالبی جدید، که تاثیرات آن به روی محیط و پیرامون مسافر، در خانواده و اجتماع قابل رویت است و این همان نقش و رسالت والای یک رهجوست.
سپاس فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.

مسافر مجید(۲) لژیون نهایی
مسافر مجید(۲) لژیون نهایی
3 ماه قبل

سلام و عرض ادب خدمت خدمت گذاران سروج و کمیته اموزش من به کمک این دستور جلسه یاد گرفتم که من مسافر نقش مهمی در درمان خودم ایفا میکنم وجلسات به من اموزش میدهد و راهکار مناسب برای درمان را در اختیار من میگذارد و این منم باید اموزش ها را یاد بگیرم و عملیاتی کنم تا در مسیر درمان قرار داشته باشم

همسفر عدنانی
همسفر عدنانی
3 ماه قبل

با سلام وتشکر از استاد گرامی که بخوبی اموزش دادند .
درمان یعنی تغییر ،ونقش من در درمان یعنی بتوانم با اموزشها وسفری که اغاز میکنم به این تغییر در درون خود برسم

مسافر علیرضا رفیعائی
مسافر علیرضا رفیعائی
3 ماه قبل

تشکر فراوان از استاد که بخوبی بمن آموزش دادند که باید بصورت مستمر آموزش بگیرم و کاربردی کنم و سکون و توقف نداشته باشم

مسافراسماعیل نهائی
مسافراسماعیل نهائی
3 ماه قبل

با سلام خداقوت به استاد وکمیته اموزش