جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
همسفر کیست؟

یک همسفر باید به جای روبه رو شدن با مصرف کننده، کنار او قرار بگیرد، میدان جنگ و بگومگو و بحث را تمام کند و یک محیط آرام در خانه ایجاد کند تا بتواند با آموزشهایی که در این جلسات می گیرد، در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد، آنجاست که چه مصرف کننده اش در جریان منطقی درمان اعتیاد قرار بگیرد و درمان شود و چه نیاید، می تواند در کنار مصرف کننده با آرامش زندگی کند…

موضوع کارگاه آموزشی مشترک: همسفر کیست و آئین روز همسفر

استاد: همسفر مکری

تاریخ: چهارشنبه 1403/07/25

در ابتدا تشکر می کنم از تفکر سروج که با ارج نهادن به خانواده های مصرف کننده، روزی را به عنوان آئین قدردانی از همسفر اختصاص داده است، زیرا هیچ وقت قضاوت خوبی راجع به خانواده های مصرف کننده نبوده و به ناامیدی رسیده بودیم و حتی خودمان هم خودمان را باور نداشتیم.

با پیش رفتن زمان، تمام خصوصیات مصرف کننده و تمام مسائلی که بر اثر تفکر افیونی روی مصرف کننده شکل گرفته، روی خانواده هم اثر گذاشته و او را دچار تفکر زائد افیونی می کند و بیماری بر خانواده غلبه پیدا می کند، در واقع همسفر، ناخواسته وارد این جریان می شود.

خانواده ها در ابتدای ورود به جلسات، اطلاعی از بیماری خود ندارند، فقط می دانند حالشان خوب نیست. و در کلاس شناخت اعتیاد با تشریح بیماری اعتیاد و بیماری تفکر زائد افیونی خود، به آن پی می برند و کسانی که می پذیرند و قبول می کنند، جلسات را ادامه می دهند تا یک سفر درمانی برای درمان خود شروع کنند.

یک سری از خانواده ها با مصرف کننده به جلسات آمدند، بعضی خانواده ها بعد و بعضی هم قبل از مصرف کننده آمدند و دسته ای دیگر از خانواده ها هم در جلسات هستند که هنوز مصرف کننده شان در مسیر درمان قرار نگرفته است. همه با علم و آگاهی و شناخت اینجا هستند که به خودشان کمک کنند، حتی کسی که هنوز بیمارش وارد مسیر درمان نشده، می داند مصرف کننده ای که خودش نخواهد درمان شود، هیچ کس نمی تواند به او کمک کند و اینکه کسی بپذیرد مصرف کننده اش نمی خواهد درمان شود ولی خودش بیاید و برای درمان خودش آموزش بگیرد، واقعاً کار سختی است.

از این جهت واژه همسفر، به راحتی به کسی داده نمی شود، شخص باید تحت آموزش قرار بگیرد و سفر درونی خود را شروع کند تا بتواند لایق واژه همسفر باشد.

همسفر بودن، یعنی خانواده که مثل مصرف کننده سلامت روح و جسم خود را از دست داده و حتی بیشتر از او هم دچار عذاب و ناراحتی است و حتی توانایی انجام کارهای روزمره و امور خانه داری و بچه داری در او کمرنگ شده، اینجا با یک حرکت آگاهانه، سعی کند تمام از دست داده های خود را دوباره به دست بیاورد، به عبارتی فرّ از بین رفته و در خاکسترمدفون شده خویش را دوباره بازیابد.

همسفر در اولین قدم برای درمان خودش باید بیماری تفکر زائد افیونی خود را بپذیرد تا بتواند برای درمان خود کاری بکند. و در این مسیر، هرچه پیش تر برود می شود پر پرواز، می شود کسی که در زندگی صداقت دارد و می تواند آگاهانه در کنار مصرف کننده با آن شرایط بحرانی قرار بگیرد. چون به این درک رسیده که نباید بیشتر از این به خود و خانواده، به خصوص فرزندان که قربانی قسمت اعظم قضیه اعتیاد در خانواده ها هستند، آسیب بزند.

همسفر هرچند در اعتیاد مصرف کننده نقش نداشته، ولی با رفتارهای جاهلانه، نسنجیده، ناآگاهانه، مچ گیری ها و فشارهایی که روی مصرف کننده داشته، در تشدید حالات روحی روانی بیمار مصرف کننده سهم داشته و به خاطر همین است که در ابتدای ورود، در لژیون تازه واردین از همسفر خواسته می شود کارهایی که تابحال می کرده را کنار بگذارد چون نه تنها کارساز نبوده، بلکه باعث فاصله و دوری و تشنج بین او و مصرف کننده شده است.

یک همسفر باید به جای روبه رو شدن با مصرف کننده، کنار او قرار بگیرد، میدان جنگ و بگومگو و بحث را تمام کند و یک محیط آرام در خانه ایجاد کند تا بتواند با آموزشهایی که در این جلسات می گیرد، در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد، آنجاست که چه مصرف کننده اش در جریان منطقی درمان اعتیاد قرار بگیرد و درمان شود و چه نیاید، می تواند در کنار مصرف کننده با آرامش زندگی کند و در مواجهه با ناملایماتی که در زندگی پیش می آید با اقتدار بهترین برخورد و تصمیم را داشته باشد و خانواده را تا حدودی مدیریت کند.

یک مصرف کننده تعادل خود را از دست داده، برای خانواده هم دقیقاً همین اتفاق می افتد. تمام آموزشهای جلسات در راستای رسیدن ما به تعادل است تا کمک کند حداقل بتوانیم به یک شرایط مطلوبی در زندگی برسیم. چون کسانی که می خواهند از اعتیاد رها شوند یا به مصرف کننده کمک کنند باید صبر، مهر، تفکر، گذشت، عدالت و شجاعت را مدنظر قرار دهند. بدون صبر، مهر، تفکر و… نمی شود به چیزی رسید.

سفر ما درونی است، اگر ما با خودمان دشمن باشیم به هیچ کس نمی توانیم مهر و محبت داشته باشیم، پس اول باید به خودمان مهر بورزیم، خود را مقصر مصرف کننده دار شدن ندانیم. خودمان را ببخشیم. باید یاد بگیریم به چه فکر کنیم و به چه فکر نکنیم، ما باید اعتیاد را درک کنیم آن طور که هست نه آن گونه که می گویند. یاد بگیریم دور نخوریم، باج ندهیم، بدون ترس، با شجاعت و اقتدار بتوانیم کنار یک مصرف کننده زندگی کنیم.

خانواده ها و مصرف کنندگان بدانند، لحظاتی به خاطر جایگزینی دوم و بروز رفتارهای نامناسب، فشار روی یکدیگر گذاشتند. وقتی هر دو طرف در این فضای عقلانی که مهیا شده تحت آموزشها قرار بگیرند و به فرآیند درمانی خود برسند و عمل سالم انجام دهند، انشاءاله می توانند تا حدودی جبران خسارت کنند.

یک همسفر برای لحظه به لحظه آمدن به اینجا باید هدف داشته باشد. باید برای هدف خود ارزش قائل شود، یعنی آموزشها را بگیرد، قبول کند و عمل نماید، این می شود یک حرکت درست و آگاهانه. یک همسفر به آموزشها و درمان باور دارد. تکرار آموزشها او را خسته نکند، چرا که می داند همانگونه که با تکرار ضدارزشها به اینجا رسیده، راه درست زندگی کردن را هم باید تکرار و تمرین کند. یک همسفر باید هر لحظه خود را بسنجد که با این همه تکرار آموزشها آیا توانسته در جایگاه واقعی یک همسفر قرار بگیرد.

یک همسفر با استقامت، صبر آگاهانه و سکوت آگاهانه، صحبت همراه با اقتدار و ایمان، شجاعت و… به صلح درونی با خود یعنی به آرامش می رسد. وقتی به آرامش رسید، می تواند حس خوب را به دیگران انتقال دهد و پرِ پرواز باشد، آنجاست که هم خود او و هم دیگران مشمول رحمت الهی واقع می شوند.


دوستانی که دراین زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: اسماعیل- یوسف- داود- حسین ر- حجت-  امیر

همسفران: کشاورز- توانا- قادری- ابراهیمی2- بیگدلی- اسماعیلی-

مسئول کارگاه: همسفر استکی
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم محمد
4 4 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها