اولین وظیفه لژیون تازه واردین این است که معنی واژه «رهجو» را به یک شخصی که تازه آمده تفهیم کند تا با دل و جان آن را بپذیرد و به آن تعلق بگیرد. بداند جوینده راه است. اگر این کلمه را متوجه شد و درک کرد، به نحو احسن وظایفش را انجام خواهد داد.
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: بررسی لژیون تازه واردین
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1403/06/19
این دستور جلسه در پی جلسات نظارت و ارزیابی خدمتگزاران برگزار شده تا خودمان را ارزیابی کنیم. بارها گفته شده ما از بیرون ضربه نمی خوریم، چون در جوامع دانشگاهی، ورزشی، نیروی انتظامی، قضایی و… مورد احترام و ارزش هستیم، پس خوب است هرازچندگاهی خود را بررسی کنیم تا مسیر را گم نکنیم و جلوی رفتار و کردارهای نادرست خود را بگیریم تا از درون ضربه نخوریم.
همه ما خاکسترنشین بودیم و الان با تغییر نگاه و آموزشهایی که گرفتیم و با عبور از منیت، خودبینی، حسد، کینه، نفرت و… دور هم جمع شدیم تا با یک کار گروهی و تلاشی که هر کس در جایگاه و اندیشه خودش انجام می دهد، بتوانیم به یک همدرد خود کمک کنیم.
نکته حائز اهمیت این است که اگر ذره ای حسادت یا هر ضدارزشی دیگری در وجود یکی از ما باشد نمی توانیم جذب این گروه شویم، چون در ذهن مان، دیگران را بد می بینیم و خود را خوب.
اینکه جناب مهندس دژاکام تأکید دارند هر کس بعد از رهایی حتماً یک سال در آموزشها شرکت داشته باشد برای همین است که ذرات ناخالصی کم کم به خلوص برسد و شخص بتواند با یک کار گروهی نه فردی به یک همدرد که از در وارد می شود و مشکلات عدیده ای مثل ما در گذشته یا بدتر از ما داشته، کمک کند. وقتی بدانیم کل هدف سروج در سفر دوم همین است، دیگر اینکه کسی نسبت به دیگری برتری دارد، از بین می رود.
اما چه چیزی باعث می شود از درون تخریب شویم؟
وقتی هنوز ذرات ناخالصی خودبینی، کینه، حسد، مقایسه و… در وجود ما باشد و همچنان طالب خدمت باشیم، به راحتی به خصوص در لژیون می توانیم تخریب ایجاد کنیم. چون در لژیون تأثیرپذیری خیلی بیشتر از خود جلسه است. سرلژیون و کمک سرلژیون باید خارج از خود دیدن، مقایسه، کینه، تنفر، خودبرتردیدن باشند، در غیر این صورت نمی توانند با رهجو ارتباط برقرار کنند.
تفکر درمان بر اساس علائم بالینی بر این عقیده است که این روش درمان از جاهای دیگر برتر است، چون درمان پروسه است و پروژه نیست. اما نیرویی لازم است تا این را در سطح جامعه به مشارکت بگذارد و در حفظ آن بکوشد، و آن نیروی انسانی است.
هرچه بیشتر نیروی انسانی پرورش دهیم، بیشتر در جای جای جامعه صحبت از درمان می شود. اما هرجا رکود می بینیم، بدانیم اشکال از همه ماست. حتی اگر یک نفر وظیفه اش را درست انجام ندهد، همه ما درگیریم نه فقط آن یک نفر. همه ما ضعیف کار کردیم که نتوانستیم نیرو بسازیم و از کار گروهی خارج می شویم.
حال اگر بخواهیم لژیون تازه واردین را مورد بررسی قرار دهیم، باید گفت همیشه خوش برخوردترین، خوش لباس ترین، خوش روترین، خوش خلق ترین، خوش بیان ترین، خوش فهم ترین فرد باید در رأس لژیون تازه واردین باشد تا بتواند جذب کند. خوش فهمی باعث می شود حرف یک تازه وارد را آنگونه که او می گوید بفهمد نه آن طور که خودش می خواهد.
اولین وظیفه لژیون تازه واردین این است که معنی واژه «رهجو» را به یک شخصی که تازه آمده تفهیم کند تا با دل و جان آن را بپذیرد و به آن تعلق بگیرد. بداند جوینده راه است. اگر این کلمه را متوجه شد و درک کرد، به نحو احسن وظایفش را انجام خواهد داد.
دوم، مرتب بودن از نظر ظاهری و رعایت ادب و انضباط و به موقع حاضر شدن در جلسات، کسی را با خود به جلسات نیاوردن و… که از مهمترین وظایف رهجو می باشد را به او آموزش بدهد. وقتی شخص پذیرفت رهجو است این وظایف را می فهمد و انجام میدهد.
سوم، رهجو را به این درک برساند نتیجه رعایت و انجام وظایف شرح داده شده، معجزه عشق است. معجزه عشق یعنی رسیدن به عشق و درمان که آرزوی همه ما بوده است.
رهجویی که به اینجا می آید، دو حالت دارد: یا هوشیارانه آمده یا غافلانه؛ اکثراً غافلانه آمده اند و به ندرت کسی هوشیارانه می آید. هنر ما این است با رعایت سه نکته ای که در بالا به آن اشاره شد، شخصی که از غفلت آمده را به هوشیاری برسانیم. اگر لژیون تازه واردین به این دیدگاه برسد که یک نفر غافل را هوشیار کند، وظیفه خود را به خوبی انجام داده است.
و اگر کسی به آن درجه برسد که وقتی ببیند این توانایی در او نیست که یک رهجوی غافل را هوشیار کند، خیلی صادقانه آن را بیان کند، از تخریب درونی جلوگیری می کند. ولی اگر مصرّ باشد که خودش انجام دهد حتی می تواند روی خدمتگزاران دیگر هم تأثیر نامطلوب بگذارد.
پس اگر هدف خدمتگزار بودن است، باید عاشق باشیم، شرط عشق، عقل است و شرط عقل هم ایمان. به روش درمان و اینجا ایمان داشته باشیم. هیچ کدام از ما به اجبار نیامده ایم، در رودربایستی هم قرار نگیریم ولی وقتی آمدیم دنبال ستاره بودن نباشیم، چون با در کنار هم بودن می توانیم ماه درست کنیم تا همه جا بدرخشد. اما خودمحوری باعث منهدم شدن این ماه می شود. این فلسفه خدمت و نوع خدمتگزاری است.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: علیرضا2- میثم1- علیرضا1- جلال-
همسفران: مکری-
دریافتم که گِل مجسمه درمان در لژیون تازه واردین ساخته و پرداخته میشود و وظیفه من خدمتگزار بسیار حساس و حیاتی میباشد.
تشکر و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
سپاس از استاد🙏🏻🙏🏻🙏🏻
برداشت من:لژیون تازه واردین یکی از پایه های درمان است .وقتی خدمتگزار هرگز روز اول خودش رافراموش نکندمیتواندبافرد تازه وارد ارتباط برقرارکندو تاثیر مطلوبی داشته باشدوفقط دنبال حرف زدن نباشد.وهرچیزی راکه خودش درسفردرمانی درک کرده بیان کند.🌹
با تشکر از استاد عزیز
برادشت:
فرد خدمتگزار درلژیون تازه واردین به یک حس همدلی ، همدردی بسیار قوی همراه با تدبیرنیاز دارد تا بتواند با یک رهجو ارتباط برقرار کند و جذب کند.
سلام.تشکر از استاد عزیز.
برداشتم این است که در لژیون تازه واردین هنر خدمتگزار این است که بتواند گوش کند و بشنود و همین شنیده شدن و دیده شدن باعث جذب یک تازه وارد میشود ، چون تا وقتی درون خالی نشود آماده گرفتن و یاد گیری نمیشود هر چقدر هم تلاش کنیم.
خدا قوت”
با سلام
تشکر و خداقوت به استاد راهنمای عزیز
ممنون از کمیته آموزش و زحمات عزیزان سایت🙏🙏
با سلام وعرض ادب یک تازه وارد با کوله باری از مشکلات می اید اگر من روز اول خودم را فراموش نکرده باشم می توانم نقطه امنی برایش باشم تا با اموزشها وتفکر سروج اشنا بشود وراه خودرا پیدا کند
باسلام و درود خدمت بزرگواران
خدا قوت
چقدر آموزش این کارگاه حائز اهمیت است رهجو بودن از بنیاد ورود هر فرد بایستی آموزش داده شود و با این دید در تمام مراحل بایستی من نوعی یک رهجو باشم و این سخترین و مهمترین وظیفه می باشد
انشاالله که همیشه در جایگاه یک همسفر رهجوی تفکر الهی سروج باشم
باتشکر فراوان از استاد بزرگوار و کمیته آموزش و تیم ارجمند سایت
در وپناه حق باشید ،🙏♥️🌹