جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
وادی ششم و تأثیر آن بر من

برای اینکه از جهل بیرون بیاییم، اول باید بپذیریم جاهل هستیم، جاهل بودن چیز بدی نیست، جاهل بودن یعنی دانسته های غلط ذهنی داریم، اگر نپذیریم نسبت به بیماری اعتیاد و درمان آن جاهل هستیم، به جای کسب دانایی و برطرف کردن موانع رسیدن صدای عقل، با همان قانون جهل می خواهیم مشکلاتمان را حل کنیم و این باعث می شود گره روی گره بزنیم

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: وادی ششم و تأثیر آن بر من

استاد: مسافر علیرضا

تاریخ: شنبه 1403/06/17

تیتر وادی ششم: «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم»

روز چهارشنبه راجع به وادی ششم توضیح داده شد و امروز می خواهیم ببینیم چطور می توانیم از این وادی تأثیر بگیریم. چون هدف حفظ کردن نیست، درک کردن است؛ آنچه در فهم تو آید می شود مفهوم تو. چکیده درک من از وادی ششم، فهم و برداشت و سطح دانایی ماست.

شهر وجودی انسان از صور آشکار و صور پنهان تشکیل شده است. صور آشکار، اشکالی است که با چشم قابل دیدن است و صور پنهان، اشکالی است که از دید ما مخفی است ولی وجود دارد. مثل عقل، حس، نفس و…  و برای همین شناختن آنها خیلی مهم است.

صور پنهان را از کجا بشناسیم؟

به عنوان مثال ما انرژی الکتریسیته را نمی بینیم ولی از روشنایی لامپ متوجه می شویم یک جریانی داخل سیم ها هست. وادی ششم به عقل که جزء صور پنهان است اشاره می کند. از آنجا که جهان، جهان اضداد است، برای شناخت عقل باید ضد آن یعنی جهل را بشناسیم؛ همانطور که وقتی شب است روز نیست، زمانی هم که در جهل هستیم، صدای عقل درنمی آید.

جهل چیست؟

جهل، دانسته های غلط ذهنی است و با ندانستن متفاوت است. ندانستن خیلی راحت تر از جهالت داشتن است. چون وقتی چیزی را نمی دانیم، در مورد آن اقدامی هم انجام نمی دهیم، ولی در مواردی که جهالت داشته باشیم، بر اساس جهالت حرکت کرده و اقدام می کنیم و مشکل اینجا شروع می شود.

مشکل ماهایی که اینجا نشستیم، در اثر همین جهالت بوده، یعنی دید ما نسبت به زندگی غلط بوده است. اما حالا اینجا هستیم تا یاد بگیریم چطور نتیجه بگیریم و به یک زندگی نرمال برسیم.

برای رسیدن به یک زندگی نرمال و معمولی، به جای سرباز جهل بودن، باید سرباز عقل باشیم. یعنی به جای جهل باید عقل بر من فرمانروایی بکند. باید جهل را بشناسیم تا به سمت عقل برویم، چون خیلی مواقع بر اثر فرمانروایی جهل، مسائلی در سفر درمانی برای ما پیش می آید که دست و پای ما را می بندد. مثلاً اینکه کسی بگوید این استاد خوب است، آن یکی خوب نیست، این نشانه جهل است، چون دنبال گوینده است نه دنبال آموزش گرفتن؛ یا اینکه کسی دنبال ناجی باشد تا او را درمان کند. کسی که بخواهد راهنما درمانش کند، پس با نیامدن راهنما به هر دلیلی درمان نمی شود. یا اینکه کسی فکر کند چون فلان شخص راهنمایش بوده، از بقیه برتر است. این ها نشانه های بودن در جهل است و تا زمانی که اینها را نشناسیم نمی توانیم به فرمانروایی عقل که باید کاملاً اجرا نماییم، برسیم.

اگر به فرمانروایی عقل برسیم، خودمان را در برابر آسیب بیمه می کنیم. یکی از عواملی که اجازه نمی دهد از جهل بیرون بیاییم این است که اجرای فرامین جهل را زرنگی بدانیم. دور زدن خانواده، کم و زیاد خوردن دارو و بعد دروغ گفتن به راهنما و… ناشی از نشناختن آسیب هایی است که این دروغ ها به خود شخص می زند. در این مواقع ندای درونی به ما می گوید این کارها را نکن ولی آنچه مانع شنیدن صدای عقل است، قوانین جهل است.

برای اینکه از جهل بیرون بیاییم، اول باید بپذیریم جاهل هستیم، جاهل بودن چیز بدی نیست، جاهل بودن یعنی دانسته های غلط ذهنی داریم، اگر نپذیریم نسبت به بیماری اعتیاد و درمان آن جاهل هستیم، به جای کسب دانایی و برطرف کردن موانع رسیدن صدای عقل، با همان قانون جهل می خواهیم مشکلاتمان را حل کنیم و این باعث می شود گره روی گره بزنیم و بعد هم ناراحتیم که چرا بعد از آمدن مثلاً یک سال به جلسات هنوز خوب نشدیم و اتفاق خاصی برای ما نیفتاده و بعد کم کم وارد مقایسه و سپس قضاوت و… می شویم.

وقتی پذیرفتیم نسبت به بیماری اعتیاد جهالت داریم، اولین راه حل این است که تفکر سالم شود و به دنبال آن حس سالم شود، ایمان سالم شود و… تا برسیم به عقل سالم.

همه ما در اثر اجرای فرمان های نفس اماره به اینجا رسیدیم، ولی وقتی در جلسات آموزش می گیریم و نسبت به رفتارهایمان شناخت پیدا می کنیم، ممکن است باز هم ضدارزشی انجام دهیم ولی از انجام آن پشیمان می شویم و این نشاندهنده این است که به سمت نفس لوامه در حرکتیم. وقتی آموزش هایی که گرفتیم را در زندگی به کار ببندیم، کم کم به سمت نفس مطمئنه می رویم و آنجاست که به فرمان عقل می رسیم. و این نیاز دارد که با پالایش و تصفیه و تسویه، به تزکیه برسیم.

مصرف مواد در هیچ جای دنیا، کار خوبی تلقی نمی شود. حال کسی که به سمت مصرف می رود، ندایی به او می گوید این کار خوب نیست ولی چیزی که باعث می شود این ندا را نشنوند، منیت است: من بلدم، من معتاد نمی شوم. منیت در سفر درمانی هم ما را رها نمی کند این اتفاق برای هر یک از ما ممکن است بیفتد، پس باید آنها را بشناسیم.

تفاوت انسان و حیوان، تفاوت خرد و غریزه است. حیوان بر اساس غریزه کار انجام می دهد و در حد نفس اماره است ولی رفتار و کردار انسان بر اساس خرد و عقل است. تمامی آموزشها بر مبنای این است که خرد عینیت پیدا کند در صورتی که کاربردی کنیم.

به عنوان مثال با خواندن یک کتاب در مورد رشته ورزشی وزنه برداری نمی توانیم وزنه 20 کیلویی بلند کنیم. باید تمرین کنیم و توانایی خود را بالا ببریم. اگر از لحاظ دانایی توانمند نباشیم، نیروهای بازدارنده و مکمل به راحتی در شهر وجودی ما وارد می شوند. اما اگر بفهمیم صدای نفس چیست و صداهای اضافی را حذف کنیم، یعنی جهالت ها را بشناسیم خود به خود صدای عقل را می شنویم.

رعایت پروتکل درمان یکی از عوامل رسیدن جسم به تعادل نسبی است و این باعث می شود بتوانیم آموزشها را کاربردی کنیم و کاربردی کردن آموزشها باعث می شود سربازان دانایی روز به روز ورزیده تر شوند و اجازه کمتری به وارد شدن نیروهای ضدارزشی بدهند، آن موقع است که می توانیم فرمان عقل را کاملاً اجرا نماییم.


دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: یوسف- محمدحسین- سعید- مسعود- مهدی- عباس2- مجید- اسماعیل- مسعود2- میثم2- احسان-

مسئول کارگاه: مسافر سفر دوم رحمت
پشتیبان: مسافر سفر دوم علی
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم میثم
3.8 4 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

14 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نفس زیلایی
نفس زیلایی
2 ماه قبل

درود وخداقوت خدمت تمام دوستان…
پذیرش جهالتهایم میتواند اول قدم وحرکت برای رسیدن به فرمان عقل برای من باشد…من تانپذیرم که جاهل بودم نمیتوانم درمسیردانایی حرکت کنم..آموزش ..آگاهی ..شناخت…اینها خوراک های سربازهای دانایی هستند که می‌توانند ازورود خواسته های نامعقول به شهروجودی ام جلوگیری کنند…
سپاس از استاد

ابراهیمی۲
ابراهیمی۲
2 ماه قبل

باسلام ودرود* تشکر از استاد وهمه خدمتگذاران تفکر سروج
من چون جهالت هام رانمیشناختم به خودم آسیب میزدم ، باشناخت، آموزشها،فرمانروایی عقل میتونم تصمیمات عقلانی بگیرم نه احساسی !

همسفر خدائیان
همسفر خدائیان
2 ماه قبل

با تشکر از استاد🙏
تنها راه رسیدن به دانایی عبور از منیت و آموزش گرفتن و کاربردی کردن است

همسفر ملکی
همسفر ملکی
2 ماه قبل

با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی. من تا به پذیرش این نرسم که جهالت دارم نمیتوانم آموزش‌ها را کاربردی کنم وبه دانایی و فرمان عقل نمیرسم.تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌹🌹🌹

مسافر سفر اول محمد حسین
مسافر سفر اول محمد حسین
2 ماه قبل

با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، اگر من انسان دانا بودم و به فرمان عقل عمل میکردم هیچ گاه تا اوج جهالت و تاریکی‌ها پیش نمی‌رفتم و چیزی که من را به اوج ذلت رسانید توهم دانایی و منیت بود توهم اینکه میدانم من را از آموزش غافل میکند ، حس اولین نیروی به کارگیری قوه عقل است همان حسی که میتواند من را به دانایی و فرمان عقل نزدیک کند با قرار گرفتن در مسیر ضد ارزشها و حس ناسالم من را به اوج ناامیدی رسانید ،همه این دانسته ها را مدیون جلسات سروج واموزشهای آن هستم و اگر جایگاه خود را بشناسم دیگر از مسیر خارج نمیشوم و تاثیری که وادی ششم بر من دارد اینکه نباید به دنبال ذهنیات خود برم چون میتواند جایگاهی که با بیش از یکسال آموزش به دست آوردم را در کسری از ثانیه از من بگیرد باید سعی کنم همیشه کار درست را انجام دهم حتی اگر باعث ناراحتی دیگران حتی خانواده شود
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت

همسفر کشاورز
همسفر کشاورز
2 ماه قبل

سپاس از استاد🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
برداشت من؛درون من هر لحظه و هر ساعت وهرروز جدالی بین نفس و عقل هست…مرتب صدایی میگوید برو،نرو،بگو،نگو….وتنهاچیزی که میتواندبه من کمک کند تصمیم درستی بگیرم این است که شناخت درستی ازخودم و این مقوله داشته باشم ودر نهایت داده درستی به عقلم میدهم و خودبه خود جهالتم پایین می آیدو به فرمان عقل نزدیکترمیشوم

مرتضی مسافر سفر اول
مرتضی مسافر سفر اول
2 ماه قبل

باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم وقتی من درگیر سروصدا وهیاهوی جهل خود هستم،هرگز به صدای عقل خود واقف نمیشوم،باید بشناسم،بپذیرم ودر خود بیابم که در چه مسائلی دچار جهل هستم و وقتی با کمک دانایی و کاربردی کردن آموزش‌هایی که میگیرم توانستم از جهل خود عبور کنم در واقع آنچه باقی میماند فرمان عقل است که باید کاملا اجرا نمایم.
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت

همسفر سبحانی
همسفر سبحانی
2 ماه قبل

با سلام ودرود من باید بدانم بر اسر تفکرات رائد جهالت برای من حداث شده وبا ان جهالت ها سالها زندگی کردم باید انها را بشناسم وبپذیرم و خودم را پالا یش کنم و سربازان دانای را افزایش بدهم تا عقل من تصمیم درست وبه جا بگیرد

همسفر عدنانی
همسفر عدنانی
2 ماه قبل

با تشکر از استاد گرامی ،با پذیرش جهالتم است که یک ضلع مثلث دانایی رشد میکند و اجازه میدهم که منیتم کنار برود وبتوانم اموزش جدیدی بگیرم و با رشد دو ضلع دیگر این مثلث که تفکر وتجربه است پله پله به دانایی که سپر بزرگی در مقابل نفس اماره است میتوانم به فرمان عقل نزدیک شوم

مسافرمیثم۲
مسافرمیثم۲
2 ماه قبل

سلام وعرض ادب.
ازکمیته محترم آموزش، استاد عزیز و کلیه مسافران و مشارکتها و تجارب آنها بسیار سپاسگزارم.

علیرضا ۲
علیرضا ۲
2 ماه قبل

آن زمان که دانستم منیت را، آموزش گرفتم.
و با درک تجربه ها از ناامیدی رهیدم و با تفکر ترسهایم کنار رفت.
تمامی اینها حکم عقل بود که در دوران جهالت نصفه نیمه اجرا می‌شد و با سفر درمانی میتوانم تمام و کمال اجرا کنم.
تشکر و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.

همسفر باقری ۱
همسفر باقری ۱
2 ماه قبل

عرض سلام و خداقوت خدمت استاد.با مطالعه ی دستور جلسه به این برداشت رسیدم: من اول باید جهالتهایم را بشناسم و برای تغییر دیدگاهم،به سمت دانایی حرکت کنم.برای اینکه از نفس اماره خارج شوم و به فرمان عقل نزدیک شوم باید آموزش بگیرم و از ضدارزش ها عبور کنم،بتوانم دانایی خود را بالا ببرم و حکم عقل را اجرا نمایم.با تشکر از مسوولین سایت

مجید مسافر سفر اول
مجید مسافر سفر اول
2 ماه قبل

عرض سلام و وخداقوت به همه دوستان بویژه خدمتگزاران سایت
تشکر فراوان از کمیته محترم آموزش و استاد گرامی
آموختم که اگر حکم عقل را کامل اجرا نکنم باید حکم جهل را اجرا کنم و در جهل مرکب تا ابد میمانم

مسافرحسین
مسافرحسین
2 ماه قبل

باسلام.ودرودممنون ازاستادگرامی موضوع روبخوبی بازکردن.باسپاس ازایشان وکمیته اموزش