جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
آداب معاشرت، تعادل

وقتی تعادل داشته باشیم، در معاشرت ها نه به کسی ضرر می زنیم نه به خود؛ در صورتی که در بی تعادلی ها ضررهای مالی فراوانی به خود زدیم چون آداب معاشرت را در آن لحظه که بی تعادل بودیم به یاد نداشتیم. و یا خیلی جاها نتوانستیم حق خود را بگیریم

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: آداب معاشرت، تعادل

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: شنبه 1403/6/10

چهارشنبه استاد دراین مورد به صورت کلی صحبت کرد و امروز مختص مصرف کننده این موضوع را بررسی میکنیم.

یک مصرف کننده با مصرف مواد مخدر به مرور تعادل خود را از دست می دهد و هر کدام از ما با اولین بار مصرف این پیام را از مواد دیدیم که به شدت حال ما را بد کرد، ولی هیچ کس به فکرش نرسید که دارد به سمت بی تعادلی میرود و با یک بهانه ای و با یک دانسته غلط ذهنی در مورد مواد مخدر، آن را مصرف کردیم و ادامه دادیم تا اینکه از حالت تفریحی به تکلیفی رسیدیم و همه اینها نشان می داد از تعادل خارج شده ایم.

“درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان”؛ یکی از شعارهای اصلی تفکر سروج است که از همان روز اول داشته است و تمام تلاش تفکر سروج این است که مصرف کننده به تعادل برسد، به همین علت بعد از قطع دارو مدتی زمان می‌دهند و بعد اعلام رهایی می‌کنند، چون اگر به تعادل نرسد امکان برگشت وجود دارد.

به همین علت امروز می خواهیم بیشتر به تعادل بپردازیم به عبارتی “تعادل، آداب معاشرت”. وقتی مصرف کننده در اثر سوء مصرف از تعادل خارج می شود، آیا می تواند در رابطه با خود، محیط اطراف، خانواده و جامعه ارتباط سالمی داشته باشد؟ خیر، چون احساسی عمل می کند نه عقلانی؛ طوری رفتار میکند که زیاد خوشایند نیست حتی اگر آداب مراسم را بداند.

وقتی تعادل داشته باشیم، در معاشرت ها نه به کسی ضرر می زنیم نه به خود؛ در صورتی که در بی تعادلی ها ضررهای مالی فراوانی به خود زدیم چون آداب معاشرت را در آن لحظه که بی تعادل بودیم به یاد نداشتیم. و یا خیلی جاها نتوانستیم حق خود را بگیریم چون آداب کار کردن را به خاطر بی تعادلی نتوانستیم رعایت کنیم. پس زمانی که من تعادل نداشته باشم می تواند در پندار و رفتار و کردار من تأثیر گذار باشد برای همین است که وادی اول به ما آموزش می دهد با تفکر ساختارها آغاز می شود.

چه زمانی می توانیم تفکر درست داشته باشیم؟

زمانی تفکر سالم می شود که متعادل باشیم، چه در رفتار و چه در جسم؛ وقتی تعادل داشته باشیم به موقع می خوابیم وبه موقع از خواب بیدار می شویم، و می دانیم چه غذایی به بدنمان سازگار است و چه غذایی نیست”. وقتی تعادل داریم می دانیم میزان ارتباط ما با دیگران چقدر باشد و با چه کسی باشد و….

“تعادل یعنی هماهنگی بین میلیاردها سلول در بدن ما”، همانطور که در جلسه شناخت اعتیاد گفته می شود سلولهایی که بیمار و ضعیف شده بود در طول درمان به سلامتی میرسند. برای همین اینجا درمان بر اساس علائم بالینی است یعنی “شناخت زبان بدن”. و تمام آموزشها بر مبنای این است که فرد به تعادل برسد. برای همین به یک تازه وارد گفته می شود سه روز مواد را قطع کند تا ضایعاتی که در اثر مصرف مواد در بدن هست جذب بدن شود و دارو با بدن سازگار شود، و یک تعادلی برقرار باشد تا گیرنده مواد افیونی بدن من دارو را بگیرد.و اگر کسی این کار را نپذیرد در مسیر درمان مطمئناً به تعادل نمی رسد.

چرا به یک تازه وارد روز اول گفته می شود اگر حرف گوش میکند به جلسات بیاید؟

 حرف گوش کردن و پذیرش تفکر درمان خیلی مهم و ضروری است، در واقع از امروز به جای جمعیت احیای “سلامت روح و جسم” می گوییم: “جمعیت احیای روح و چشم”.چون آن چشم گفتن و حرف گوش کردن است که تعادل را به دنبال خود دارد، چون تفکر درمان می داند شخص مصرف کننده تعادل ندارد و چون تعادل ندارد، ذهنیت دارد، و چون ذهنیت دارد احساساتش بر تفکرش غالب است.

مهمترین رکن و اساس و پایه، برای رعایت آداب معاشرت؛ به تعادل رسیدن است.فرق ترک و درمان در جامعه ما همین تعادل است”، که ما را به جایی می رساند که درست فکر کنیم ، درست عمل کنیم و به ایمان سالم برسیم. پس یعنی اگر من نوعی بخواهم در خانواده، محیط کار، و هر تشکیلاتی، فردی مؤثر باشم باید تعادل داشته باشم،اگر به تعادل برسیم تغییر نگاه در ما اتفاق می افتد و سبک زندگی ما می تواند تغییر کند، و آن وقت کلام ما مؤثر می شود.

یک سخن از دوزخ آید سوی لب

یک سخن از شهر جان در کوی لب

یعنی حرفی که از روی بی تعادلی زده می شود مثل این است که از دوزخ و جهنم خارج می شود و بالعکس شهر جان یعنی صحبت و سخن از روی تعادل، صداقت، و صفای دل و خردمندانه است، در این صورت در معاشرت های من دل انگیزی بوجود می آید و فردی می شوم که دیگران از من تنفر ندارند و جذابیت دارم و در صحبت هایم علاقمندی بوجود می آید و گزیده گوی می شوم و …. وقتی اینها بوجود آمد آداب معاشرت را رعایت میکنم، و در نتیجه قدرت کلام و ارتباط پیدا میکنم.


دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: اسماعیل- مسعود1- حسن2- حجت- یوسف- داود- مهدی- مسعود2- مرتضی

مسئول کارگاه: مسافر سفر دوم رحمت
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم علیرضا
3.7 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

15 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مرتضی مسافر سفر اول
مرتضی مسافر سفر اول
10 روز قبل

باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم تا وقتی به تعادل نرسیده باشم تغيير دیدگاهی درمن شکل نمیگیرد در نتیجه نه میتوانم معاشرتی داشته باشم ونه خواهم توانست در معاشرت خود با اطرافیان آداب ورسم وقوانین مربوطه را رعایت کنم چرا که اعتدالی در جسم و تفکرات من وجود ندارد، آموختم برای اینکه بتوانم به تعادل از دست رفته خود برسم باید مطیع و در برابر تفکر درمان چشم به فرمان باشم تا یاد بگیرم در معاشرتهایم خردمند،علاقه مند،صادق وگزیده گوی باشم و در کلام وسخن خود نرمش داشته باشم وتنها با کاربردی کردن آموزش وفرمانبرداری از تفکر درمان است که به من کمک می‌کند تادرست فکر کنم درست عمل کنم وبا ایمان درست فردی مؤثر برای خود و اطرافیانم باشم.
سپاسگزارم از همه خدمتگزاران سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت

همسفر موسوی
همسفر موسوی
10 روز قبل

با سپاس فراوان از استاد گرامی که موضوع را به خوبی برسی نمودند وبرداشت من همسفر اینکه این بی تعادلیها اینقدر تکرار شد که من خانواده نیز دچار این بی تعادلیها شدم وبا ثابت کردن خودم ومچگیریها نشان دادم که من از تو بی تعادل ترم واین بی تعادلی در اداب معاشرت من با همه افراد خانواده واطرافیان زمانی خودش را نشان داد که از همه کس حتی از خودم بیزار شدم زیرا اداب معاشرت را بلد نبودم حتی در کنار یک مصرف کننده

همسفر کشاورز
همسفر کشاورز
10 روز قبل

سپاس از استاد🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
برداشت من؛
در بی تعادلی تفکر سالمی هم نمیتوانستم داشته باشم و مرتب افراط و تفریط داشتم واین باعث شده بود …تصمیمات غلطی بگیرم که به خودم و دیگران آسیب میزد….تعادل وقتی دارم میتوانم تحلیل مشخص از اوضاع و افراد مشخص داشته باشم….به موقع و به اندازه حرف میزنم.غذامیخورم .میخوابم .کار میکنم و…..🍁🍁🍁

توانا
توانا
10 روز قبل

باعرض سلام ودورود،تنهادر تعادل است که آداب ومعاشرت صحیح واصولی شکل می‌گیرد.زمانی که در رفتارم تعادل وجود داشته باشد نه از کسی طلبکارم ونه اجازه می دهم کسی بامن رفتار طلبکارانه داشته باشد وهمین جاست که یک معاشرت صحیح آغاز می شود. باتشکر از تفکر ناب سروج

مسافر سفر اول محمد حسین
مسافر سفر اول محمد حسین
10 روز قبل

با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، اینکه یکی از شعارهای جلسات به من میگوید: درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است و از آنجا که فرق ترک و درمان را درک کرده ام با این شعار اهمیت تعادل برای من بیشتر از پیش مشخص شده ، شاید در برخی موارد به یک تعادل نسبی رسیده باشم اما هنوز راه زیادی برای رسیدن به تعادلی که مد نظر جلسات است در پیش دارم و از امروز تمام تلاشم را می‌کنم که نه به خودم و نه به اطرافیان آسیبی نرسانم و انشاالله به آن تعادلی که مد نظر جلسات است برسم
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت

علیرضا ۲
علیرضا ۲
9 روز قبل

دریافتم که تعادل مرا به تعامل با محیط اطرافم می‌رساند.
مرا پخته و قدرشناس می‌کند و چشم گفتن را برایم آسان.
سپاس و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.

مسافر سفر اول : مسعود 1 از لژیون نهایی
مسافر سفر اول : مسعود 1 از لژیون نهایی
9 روز قبل

درود وخدا قوت به استاد راهنمای عزیز و زحمت کشان تشکیلات سروج ،برداشت جدیدی از دستور جلسه امروز داشتم ،وقتی من مسافر پروتکل درمان رابه درستی انجام دهم وفرامین جلسات رابدون هر عذر وبهانه ای به مرحله اجرا در آورم نتیجه آن رسیدن خودم و خانواده ام به آرامش و یک تعادل نسبی در آداب معاشرت و تمامی مراحل زندگی خواهد بود .با تشکر از کمیته آموزش

مسافر سفر اول ابراهیم
مسافر سفر اول ابراهیم
9 روز قبل

با سلام خدمت تمامی دوستان و تیم سروج
دستور جلسه بسیار مفید و کاربردی بود برای من انشالله که بتوانم کاربردی کنم ❤️

همسفر ملکی
همسفر ملکی
9 روز قبل

با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد راهنمای گرامی..تعادل داشتن باعث می‌شود من در هر ارتباطی احساس رضایت و حس خوب داشته باشم.با تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌹🌹🌹🌹

محمدی
محمدی
9 روز قبل

سلام ودرودفراوان به خدمتگذاران جمعیت سروج
از استاد عزیز تشکر میکنم که بخوبی اموزش داده وموضوع را باز کردند
برداشت :
بی تعادلی یعنی ناهماهنگی بین سلولهای بدن که برای رسیدن به تعادل با پذیرفتن بیماری خود بایدحرف گوش کن بود واموزشهاراکاربردی کرده تابه تفکر سالم وعمل سالم برسم وتعادل داشته باشم
باتشکر از تیم سایت

خسرومسافرسفراول ازلژن آماده سازی
خسرومسافرسفراول ازلژن آماده سازی
8 روز قبل

باسلام وخداقوت به دوستان و خانواده سروج. من زمانی به تعادل می رسم که معاشرت و ارتباط درست و معقولی داشته باشم در نتیجه طرف مقابل تغییر را دیده یا تلاش میکند به من رسیده وهم ترازشودویا کم آورده واز میدان خارج می‌شود

همسفر ملکی
همسفر ملکی
8 روز قبل

با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی. من اگر به تعادل برسم همیشه در لحظه هستم وهمیشه با دیگران ارتباط سالمی دارم .با تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌹🌹🌹

همسفرحریری
همسفرحریری
8 روز قبل

باسلام وتشکراز استاد وهمه خدمتگزاران سروج
دربی تعادلی تقلا میکردم به خواسته های خودبرسم تحت هر شرایطی وخروجی آن آسیب به خود ودیگران بود در تعادل میتوانیم خواسته ای که برخاسته از نفس اماره هست وهمراه باحس آلوده را تشخیص بدهیم .

مسافر یوسف نهایی
مسافر یوسف نهایی
6 روز قبل

باسلام .
در این وادی آموزش داده شد ک برای تعادل رسیدن ابتدا باید به درمان رسید و تعادل فوق درمان است با آموزش یاد میگیرم عدم تعادلات خود را بشناسم و ب تعادل برسانم.
باتشکر از مسئولین سایت 🌹🌹

همسفر غلامی
همسفر غلامی
6 روز قبل

با سپاس از استاد که موضوع را به خوبی بیان کردند