همه رفتارهای احساسی باعث می شود جایگاه خود را از دست بدهیم، دچار شرم مسموم، گناه مسموم و ترس مسموم شویم، برای اینکه بتوانیم رفتارهای خود را تغییر دهیم و انشاءاله رفتار درستی در قبال خود و دیگران داشته باشیم، باید حقیقت اعتیاد را بشناسیم، تحلیل مشخص از اوضاع مشخص و افراد مشخص داشته باشیم، به تشخیص درک تفاوتها برسیم و…
موضوع کارگاه آموزشی همسفران: رفتار هوشمندانه یا احساسی
استاد: همسفر موسوی
تاریخ: دوشنبه 1403/06/05
حرف «یا» بین رفتار هوشمندانه و احساسی نشاندهنده این است که نمی شود هم در رفتارهای هوشمندانه باشیم هم احساسی، همانطور که نمی شود در زمان واحد هم سمت راست حرکت کنیم و هم سمت چپ؛ پس باید اول از همه تکلیف خودمان را مشخص کنیم و ببینیم می خواهیم در کدام مسیر حرکت کنیم.
رفتار هوشمندانه، رفتاری برگرفته از دانایی و ساختارهای سالم درونی است که با استفاده از افکار سالم و طبقه بندی آنها شکل می گیرد.
دلیل اهمیت داشتن رفتار هوشمندانه چیست که به عنوان موضوع جلسه برای ما همسفران قرار گرفته است؟
زندگی انسانها بر اساس سه اصل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بنا گذاشته شده است. پندار نیک، همان تفکر سالم است؛ وقتی افکار خود و جنس آنها را بشناسیم، می فهمیم مسیر افکار ما به سمت ارزشهاست یا ضدارزشها؛ پس رفتار در ابتدا تفکری است که در ادامه به گفتار و سپس رفتار تبدیل می شود. پس پندار و گفتار ما، کردار ما را تشکیل می دهد و کردار همان رفتار و عملکرد ماست که می تواند به سمت دانایی باشد یا به سمت جهالت.
یکی از رفتارهای جاهلانه اکثر ما همسفران مچ گیری بوده و شاید هنوز هم باشد که باید خیلی دقیق شویم تا آن را بشناسیم و متوجه شویم که داریم مچ گیری می کنیم. مچ گیری ما قبل از ورود به جلسات به این صورت بود که دائم می خواستیم به مصرف کننده ثابت کنیم که معتاد است، مصرف می کند، من زرنگم و متوجه می شوم و… و مدام با این افکار در ذهن خود می جنگیدیم. و بعد از ورود به جلسات، مچ گیری به شکل دخالت در امور مسافرمان که درزجلسه هست یا نه، کجا نشسته، آیا گوش می کند و… بروز کرد. بر خلاف آنچه در لژیون تازه واردین به ما آموزش داده شد که نگاهتان روی خودتان باشد، چون هر کس فقط می تواند به خودش کمک کند و اگر نگاهتان را از روی مصرف کننده یا مسافرتان برندارید با همان افکار قبلی حرکت می کنید و تغییری در زندگی شما ایجاد نخواهد شد.
جلوتر که رفتیم رسیدیم به جایی که حتی مسافر درمان شد و به قطع دارو رسید ولی من همسفر همچنان در آن مچ گیری ماندم. هنوز می خواستم در خانه صحبتی از جلسه باز کنم که بقیه متوجه بشوند چه آموزشی در جلسه داده شده و آنها را به این جلسات بیاوریم و همچنان در این افکار غرقیم.
نکته قابل اهمیت این است که ما فکر می کردیم اینها زرنگی، دانایی و هوشمندی است ولی درست برعکس همه این رفتارها از جهالت ماست. چون در رفتار احساسی بودیم.
رفتار احساسی از جهالت ما سرچشمه می گیرد. جهالت یعنی دانسته های غلط ذهنی؛ از جمله رفتارهای احساسی که داشتیم این بود که از کسانی که ترک کرده بودند، سؤال پرسیدیم و دنباله رو آنها شدیم بدون اینکه تفکر کنیم و بشناسیم کجا می رویم و می خواهیم چه کار کنیم و یا وقتی به کسی می گفتیم مصرف کننده شیشه داریم، می گفتند همه چیز تمام شده و او را بگیر و ببند و … و آسیب های زیادی زدیم.
ولی بعد از همه این آسیب ها و تخریب ها، اولین رفتار هوشمندانه، که ما توانستیم برای خود داشته باشیم، حضور در جلسه شناخت اعتیاد بود. آنجا بود که متوجه شدیم تمام حالات مصرف کننده اعم از ترس، اهمال، دروغگویی و… در من همسفر هم وجود دارد و حتی گاهی غلظتش بیشتر است. خیلی از ما با شنیدن سخنان استاد شناخت اعتیاد، می گفتیم انگار از احوال خانه ما باخبر بوده و همانجا غلیانی وجود ما را گرفت و احساس کردیم اینجا همان جایی است که دنبالش بودیم و پیدایش کردیم و با خود قرار گذاشتیم که جلسات را شرکت کنیم ولی بعد از مدتی آمدن، شور و هیجان ما پایین آمد و احساسات فروکش کرد، برای آمدن و نیامدن دودل شدیم، چرا؟ برای اینکه از همان ابتدا ارزیابی درستی نداشتیم و نسنجیدیم برای چه و برای که می خواهیم بیاییم و ارزیابی درست نداشتن، یعنی رفتارهایمان بر اساس احساس است.
رفتار احساسی به ما می گوید مگر تو مصرف کرده ای که می خواهی جلسه شرکت کنی؟
رفتار هوشمندانه می گوید: تو باید برای خودت و برای درمان خودت بیایی.
رفتار احساسی می گوید: مسیر تو به اینجا دور است، آمد و رفتت سخت است؟
رفتار هوشمندانه می گوید: اینجا تنها جایی بود که منطقی است و با بقیه جاها متفاوت است.
همه رفتارهای احساسی باعث می شود جایگاه خود را از دست بدهیم، دچار شرم مسموم، گناه مسموم و ترس مسموم شویم، برای اینکه بتوانیم رفتارهای خود را تغییر دهیم و انشاءاله رفتار درستی در قبال خود و دیگران داشته باشیم، باید حقیقت اعتیاد را بشناسیم، تحلیل مشخص از اوضاع مشخص و افراد مشخص داشته باشیم، به تشخیص درک تفاوتها برسیم و خیلی موارد دیگر که همه آن را تجربه کرده ایم. اولین تأثیر تغییر رفتار روی خودمان است که حال ما را خوب می کند، برای همین تأکید می شود برای خودتان بیایید، ولی متأسفانه بعضی ها این کلید را نمی گیرند، چون به رفتارهای احساسی عادت کرده اند. شکستن عادت برایشان سخت است، با یک روز آمدن و چند روز نیامدن نمی توان درکی از آموزشها داشت، نمی توان ساختارها را شکست، نمی توان آموزشها را در زندگی به کار بست، نمی توان درک تفاوتها و شناخت جایگاه را تشخیص داد، پس همه اینها مستلزم این است که آموزشها را پی در پی بگیریم تا در کنار یکدیگر با استفاده از آموزش و تجربیات دوستان بتوانیم تغییر رفتار در خود داشته باشیم.
حال با این تعاریف به نظرتان حس خوب است یا بد؟
حس اولین نیروی بکارگیری قوه عقل است پس چیز بدی نیست، اما زمانی که نتوانیم احساسات را مدیریت کنیم و غلیان احساسات در ما جوشش پیدا کند، رفتار ما احساسی می شود.
سخن آخر اینکه هوشمندانه رفتار کردن یعنی بدانم چه موقع حرف بزنم، چه موقع سکوت کنم، چه موقع اخم کنم، چه موقع مهربان باشم، چه موقع محبت کنم و در یک کلام چه موقع چه کار کنم و نتیجه همه اینها تعادل است. تعادل فوق درمان است و زمانی اینها را درک می کنیم که بتوانیم به تعادل برسیم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
همسفران: مکری- غفاری- ابراهیمی1- ابراهیمی2- حیدری- عدنانی- زیلایی- اسماعیلی- خراسانی- حسین زاده- موسوی2- نریمانی- کاظمی-
با تشکر از استاد ک موضوع را به خوبی بیان کردند.
برداشت:احساسات باما همیشه هست و باید باشه اما:
رفتارهوشمندانه درآن احساس توسط میزان دانایی ما مدیریت میشود وچقدر آموزش صحیح در این زمینه میتواند به ما کمک کند در رفتارهای احساسی توسط خواسته ها ،ذهنیات وبا جهالت، احساس ما مدیریت میشود ک نتیجه مطلوبی برای ما ندارد.
سپاس از همه خدمتگزاران سروج
باسلام وتشکرازاستادعزیز…اگروادی اول که همان وادی تفکراست راخوب درک کنم وبفهمم ودرزندگی کاربردی کنم،آن وقت میدانم که چه موقع چه کاری رابایدانجام دهم وچه موقع نبایدانجام دهم واگرهم مشکلی برایم پیش بیایدمیتوانم حل کنم باتشکرازعزیزان سایت
با تشکر از استاد جلسه🙏
رفتارهای احساس همیشه و هر لحظه در کمین رفتارهای هوشمندانه است چه در جلسات چه در بیرون از جلسات مثلا در جلسات گاهی احساس تکراری بودن به من دست میدهد و نمی خواهم وادی ها و مطالب را بخوانم ویا بنویسم یا گوش بدهم! ولی رفتار هوشمندانه این است که تکرار کنم و در تکرارها تمرین کنم تا مطالب بیشتری یاد بگیرم و به برداشتهای متفاوتی برسم تا رشد بیشتری کنم و داناییه بیشتری کسب کنم🙏🌺
سلام وخداقوت به همه عزیزان خدمتگذار جمعیت سروج
تشکر از استاد عزیز که بسیار عالی اموزش دادند
رفتار احساسی تحلیل مشخص از اوضاع وافراد را ازمن میگیرد ونسنجیده عمل میکنم اما اگر رفتار هوشمندانه باشد قبل از اقدام به هر کاریاعملی تفکر میکنم واحساسات خود را مدیریت میکنم
با تشکر از تیم پرتلاش سایت
با عرض سلام و خداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی..من وقتی ارزیابی درستی از موضوع ندارم احساسی برخورد میکنم و فقط با آموزش گرفتن و رسیدن به دانایی میتوانم رفتار هوشمندانه داشته باشم.با تشکر فراوان از تیم پر تلاش سایت 🌻
با تشکر از کمیته محترم اموزش وتیم پر تلاش سایت وهمه عزیزانی که تجربیات خویش را بیان نمودند تا بتوانیم از ضلع مثلث دانایی یعنی تجربه در شناخت هر چه بیشتر رفتارهای احساسی قدم برداشته وهوشمندانه عملکرد داشته باشیم
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم رفتارهای احساسی نشأت گرفته از جهالت من است ورفتارهای هوشمندانه بر اساس دانایی وساختارهای سالم درون من شکل میگیرد و منجر به حس سالم و عمل سالم میشود، باید بیاموزم که هر عمل و رفتاری را به موقع وباتجزیه وتحلیل درست وبجا انجام دهم واین امر نیازمند آموزش وتکرار وتمرین است.
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت
با سپاس فراوان از استاد ،وخدمتگزاران سروج ، پیام این اموزش اینکه حس باید باشدو لازمه حرکت است ولی مدیریت ان حائز اهمبت است که اگر با جهالت باشد همان شور است وخروجی ان رفتارهای احساسی واگر همراه دانایی باشد به شعور تبدیل میشود وخروجی ان همان رفتار های هوشمندانه میشود متل تغییردادن مصرف کننده که با دانایی همراه نبود ومنجر به اسیب به خودو دیگران شد وبا اموزش به شعور تبدیل شد وبه رفتارهای هوشمندانه تبدیل شد وخروجی ان ارامش بود
سلام وخداقوت ب تمام دوستان به ویژه خدمت گزاران سایت
ممنون از کمیته محترم آموزش و استاد گرامی .
تشکر از تفکر ناب سروج.
باسلام وتشکرازاستاد وهمه خدمتگزاران سروج
رفتار احساسی از جهالت وتفکر زائد من است با کمک ۵ وادی گذشته وشناخت تفکرات زائد و حرکت ومشخص کردن مسیر واجرا کردن مثلث دانایی کمک میکند تا قدرت تشخیص پیدا کنم وحرکتم به سمت رفتار هوشمندانه باشد.
یک تجربه؛
احساس از دل و هوش از عقل سرچشمه دارد.
دل و عقل وقتی مقابل هم باشند هیچکدام راه بجایی نمیبرند اما وقتی در کنار هم و برای هم پیش روند دنیا گلستان میشود.
تشکر و قدردانی فراوان از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
باعرض سلام ودورود وبا تشکر از استاد عزیز ،رفتارهای احساسی نشئت گرفته از باورهای غلط ومحصول دانسته های غلط ذهنی است،با کار بردی کردن اموزشها وزندگی تمرینی درکنار آن، رفتارهای هوشمندانه نا خودآگاه بروز می کنند ونتیجه آن در لحظه بودن تصمیمات درست وصحیح ومنطقی است.با تشکر از استادوتیم پرتلاش سایت.
سلام و تشکر از استاد عزیز.
برداشت من این است ، رفتار هوشمندانه بر اساس دانایی و آموزش است که تمرین کنم در لحظه باشم و بتوانم رفتار درستی داشته باشم که نتیجه درستی بدهد ، اما رفتار احساسی یعنی واکنش سریع و بدون تفکر و از روی ذهنیات و باورهای غلط داشته باشم که قطعا نتیجه نامطلوب و مهم تر از همه حال بد و آشفتگی ذهنی را به دنبال دارد.
باتشکر از استاد و همه خدمتگزاران سروج