وادی اول به ما تفکر کردن را آموزش می دهد، اینکه قبل از هر کاری با دید همه جانبه موضوع را بررسی کنیم. برای درمان شدن هم باید تمام جوانب را بسنجیم که برای چه الان در این مسیر آمدیم؟

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: رفتار هوشمندانه یا احساسی

استاد: مسافر سفر دوم میثم

تاریخ: شنبه 1403/6/3

در زمان سوء مصرف تمام رفتارهای یک مصرف کننده نشأت گرفته از رفتارهای احساسی بود، به همین علت امروز می خواهیم خیلی ساده و قابل فهم این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.

همانطور که استاد روز چهارشنبه فرمودند: رفتارهای هوشمندانه بر اساس دانایی است، و رفتارهای احساسی از جهالت و تفکر افیونی نشأت می گیرد. هر کسی که ابتدا وارد جلسات می شود با رفتار احساسی است، یعنی احساس بر او غالب است، چون جزئی از شخصیت مصرف کننده است، خیلی از ترک های ما بر اساس همین رفتارهای احساسی بود، بارها تصمیم به ترک می گرفتیم اما وقتی نیاز به مواد داشتیم دوباره پشیمان می شدیم و مصرف می کردیم، چون هیچ تفکری پشت آن نبود احساس می گفت، این کار را بکن و ما هم همان کار را انجام می دادیم، ولی در درمان اینطور نیست، اول باید بپذیریم که رفتارهای احساسی با ما عجین شده و در ما نهادینه شده است تا به مرور زمان بتوانیم رفتارهای خودمان را تغییر بدهیم.

چطور می توانیم رفتارهای احساسی را به هوشمندانه تغییر بدهیم؟

با حرف گوش کردن و اجرای فرامین ازهمان ابتدای ورود به جلسات، اعم از خاموش کردن گوشی و ….اما اگر بخواهیم با ذهنیات خود پیش برویم که چرا باید گوشی را خاموش کنم؟ یا نیاز نیست من حرف گوش کنم، من فقط می خواهم موادم قطع شود و… اینها همان رفتارهای احساسی است که از جهالت ما سرچشمه می گیرد؛ و این امکان پذیر نیست که من هم درمان را بخواهم و هم با ذهنیات خود مسیر را طی کنم؛ مسیر تفکر درمان یک طرفه است، یا باید دانایی را انتخاب کنیم یا در جهالت ماندن را؛ باید تکلیف خود را مشخص کنیم.

وادی اول به ما تفکر کردن را آموزش می دهد، اینکه قبل از هر کاری با دید همه جانبه موضوع را بررسی کنیم. برای درمان شدن هم باید تمام جوانب را بسنجیم که برای چه الان در این مسیر آمدیم؟ آیا برای اینکه فرزندم مثل من مصرف کننده نشود؟ یا از فشار خانواده و محل کار نجات پیدا کنم و حرفی به من نزنند و یا….. جواب تمام این سوالها را می توانیم در جلسه شناخت اعتیاد پیدا کنیم و هوشمندانه در این مسیر قرار بگیریم.

جلسه شناخت اعتیاد به ما یاد می دهد هر کار هوشمندانه باید با شناخت و تفکر باشد، به همین علت تاکید می شود و یکی از شرایط ورود به جلسات شرکت در جلسه شناخت اعتیاد است تا فرد مصرف کننده هدف خود را از آمدن مشخص کند در غیر اینصورت درکی از درمان نخواهد داشت و بعد از مدتی همه چیز برایش تکراری می شود و هیچ بهره ای نمی برد و قطعاً نتیجه ای نخواهد داشت.

طبق نوشتار جلسات این سفر، سفری است از ترس به شجاعت، از دروغگویی به راستگویی، از کفر به ایمان و… یعنی با از دست دادن ضد ارزشی ها و کم شدن جهالت هاست که خود به خود دانایی ما بالا می رود ودر نهایت از رفتارهای احساسی به رفتار هوشمندانه می رسیم.

“دانایی در لحظه کاربردی کردن آموزشهاست”. طبق جزوه جهان بینی، مثلث دانایی  شامل سه ضلع “تفکر، تجربه و آموزش” است و در مقابل آن مثلث جهالت که شامل اضلاع “ترس، منیت و نا امیدی” است قرار گرفته، و ما باید بدانیم کدام یک از اضلاع جهالت روی ضلع مقابل آن در مثلث دانایی تأثیر گذاشته یا می گذارد و آنها را بشناسیم تا بتوانیم حرکت کنیم، چون برای هر کدام از ما ممکن است یکی از این موارد غلظت بیشتری داشته باشد، ترس، تفکر کردن را از ما می گیرد، منیت اجازه نمی دهد آموزش بگیریم چون فکر میکنیم خودمان همه چیز را می دانیم و بلد هستیم، و همچنین نا امیدی باعث می شود نتوانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم و الگوها را ببینیم؛ برای خود من به شخصه ضلع ترس غلظت بیشتری داشت، حتی ازمشارکت کردن می ترسیدم و نمی توانستم تفکر کنم. اما درمان به ما یاد می دهد کم کم اینها را در خود کم رنگ کنیم و تجربیات خود را صادقانه در اختیار دیگر دوستان قرار دهیم. و از راهنماییهای سرلژیون ها و آموزشهای جلسات استفاده کنیم تا کم کم رفتارهای ما هوشمندانه شود. و هیچ موقع سقفی برای بالا بردن دانایی خود نگذاریم حتی اگر یک سفر دومی باشیم چرا که سقف تعیین کردن از منیت است و نقطه آغاز سقوط است.

رفتار هوشمندانه منجر به عمل سالم است و خروجی آن حال خوب و آرامش است، و رفتار احساسی منجر به غفلت، پشیمانی و حسرت است. و برای رسیدن به رفتار هوشمندانه نیاز به آموزش و تکرار و تمرین داریم.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: مجید- حسن- اسماعیل- یوسف- داود- محسن- ابراهیم- حسین(ن)- محمد حسین- حجت- خسرو- مسعود- مهدی- حسین(ر).