آموزشهای تفکر سروج در صورتی مفید است که صداقت و شرافت داشته باشیم، و هر چه هستیم را چه در مشارکت ها و چه در صحبتی که با راهنما داریم کاملاً شفاف بیان کنیم. چون هیچ کس به اندازه خودمان از درونمان خبر ندارد، و خود ما هستیم که می توانیم مسیری را انتخاب کنیم، که سخت باشد و به سمت ناامیدی برویم یا آسان شود و امیدوارتر شویم.

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: چگونه از گذر گاههای سخت عبورکنیم؟

استاد: مسافر سفر دوم علیرضا

تاریخ: شنبه 1403/5/27

اولین چیزی که می توانیم از این دستور جلسه یاد بگیریم این است که اگر گذرگاه سختی هست، پس می شود از آن عبور کرد که چگونگی آن را امروز با هم دیگر نتیجه گیری میکنیم.

برای اینکه بدانیم چطور می توان از این گذرگاهها عبور کرد اول باید متوجه بشویم که این گذرگاهها در درمان بیماری اعتیاد چه چیزهایی است؟ ویا به عبارتی اول باید ماهیت این گذرگاهها را بفهمیم، تا یاد بگیریم چگونه از آنها عبور کنیم؟

گذرگاههای سخت تمام مشکلات و مسائلی است که با رفتار و کردار خودمان و با تفکر افیونی و جهالتی که داشتیم برای خود درست کردیم.

گذرگاه سخت چیزی است که من با دستهای خودم برای خودم درست کردم، یک عمری رذایل را در درون خودم با انجام مستمر اعمال ضد ارزشی آبیاری کردم. حال برای عبور از اینها باید ساختاری که درست کردم را بررسی کنم و این می تواند به من امید بدهد همانطور که من توانستم این ساختار غلط را بسازم، پس خودم هم می توانم از این ها عبور کنم همانطور که الگوها توانستند، اگر چه سخت است اما غیر ممکن نیست.

گذرگاه سخت برای هر کس به نوبه خودش می تواند با فرد دیگر متفاوت باشد، یعنی یک نفر دروغ گفتنش نسبت به ضد ارزشی های دیگر بیشتر بوده، یک شخص دیگر ممکن است منیتش بیشتر بوده، یا یک نفر دیگر نقاب خوب می زده و به اصطلاح بازیگر خوبی بوده و… اینها برای هر کس همان گذرگاه سخت است که می تواند با آموزشها یاد بگیرد آنها را هموار کرده و عبور کند، و یا بالعکس روز به روز آنها را سخت و سخت تر کند.

یعنی اگر کسی یک ضد ارزشی مثل دروغ گفتن را با دروغ های کوچک و کم شروع کرد، با گذشت زمان و با تکرار و تمرین به یک دروغ گوی ماهر تبدیل شد و روز به روز این را برای خود سخت کرد و به فولاد تبدیل شد، و زمانی می تواند از این گذرگاه سخت بگذرد که بپذیرد این ضد ارزشی خیلی در او عمیق شده است، نه اینکه بخواهد آن را کم نشان بدهد و نقابی به چهره بزند، چون در این صورت راهکاری که به او داده می شود مطابق با او نبوده و قطعاً کارساز نیست.

آموزشهای تفکر سروج در صورتی مفید است که صداقت و شرافت داشته باشیم، و هر چه هستیم را چه در مشارکت ها و چه در صحبتی که با راهنما داریم کاملاً شفاف بیان کنیم. چون هیچ کس به اندازه خودمان از درونمان خبر ندارد، و خود ما هستیم که می توانیم مسیری را انتخاب کنیم، که سخت باشد و به سمت ناامیدی برویم یا آسان شود و امیدوارتر شویم.

یکی از چیزهایی که عبور از این گذرگاههای سخت را برای ما سخت میکند “حس های آلوده” است؛ یعنی در هر جایگاهی که هستیم چه در جلسات و چه در بیرون از جلسات اگر در مورد انجام کار یا خدمتی به ما نقدی و تذکری داده شد و حس آلوده پیدا کردیم و از زمین و زمان طلبکار شدیم، بدانیم نمی توانیم از این گذرگاه سخت عبور کنیم، اما اگر برداشت صحیح داشته باشیم و هدیه و آموزش آن نقد را بگیریم قطعاً به راحتی می توانیم عبور کنم. اینکه می گویند درمان زمانبراست و زمانش برای هر کس متفاوت است، در همین نکات است.

“مهم ترین راه عبور از گذرگاههای سخت در مسیر درمان صداقت و شرافت داشتن است”، بعضی وقتها ما این را به اشتباه می گیریم، یعنی در جلسات انجام می دهیم ولی در بیرون و زندگی خود همان فرد قبلی هستیم. کسی که نقش بازی میکند در واقع خودش را دور می زند.و این باعث می شود ساختار غلط یا گذرگاهی که خودش درست کرده است سخت تر شود.

مشارکت ریا کارانه، یعنی آنچه درونم هست را نگویم و خودم را دور بزنم، اما اگر صادقانه برخورد کنم یواش یواش میتوانم ساختار ضدارزشی خودم را تخریب کنم و به جای آن ساختار سالم و درست در خودم بسازم و این آسان نیست، باید با قدمهای کوچک شروع کنی تا بتوانیم از گذرگاههای سخت عبور کنیم و به نتیجه مطلوبی برسیم.

جمله ای که از یکی از الگوهای جلسات شنیدم و به شخصه به من کمک کرد تا بتوانم از گذرگاههای سخت عبور کنم و حتما می تواند برای همه ما مفید باشد را به عنوان سخن آخر بیان می کنم: ” با همان پایی که دنبال مواد رفتیم با همان انگیزه و پا دنبال درمان بیاییم، و گذرگاههای سخت را برای خودمان سخت تر نکنیم”.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: مجید- عباس- مهدی- مسعود- حسن- حسین(ن)- داود- امیر- حجت- عباس- محسن- علیر  ضا2- خسرو- اسماعیل- ابراهیم