اگر در تکرار رفت و آمد، تمرین کنیم، بزرگترین خدمت را به خود کرده ایم و روز به روز در جهت رشد خود قدم برمی داریم مقصر باخت های خود را کسی نمی بینیم جز خودمان، ولی اگر در تکرار تمرینی نباشد مطمئن باشید آنقدر همه چیز تکراری می شود که بدمان می آید، نفرت پیدا می کنیم، خوشمان نمی آید و آنجاست که اندیشه، تفکر، رفتار و کردار ما آسیب زننده می شود
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: تکرار و تمرین یا تکراری شدن
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: دوشنبه 1403/05/22
موضوع امروز را با حدیثی از حضرت علی(ع) آغاز می کنیم که می فرماید: اگر دو روز شما مثل هم باشد، ضرر کرده اید.
بارها گفته ام من هر بار که کتاب چهارده وادی عشق را باز می کنم، یک مطلب جدید درک می کنم. خواندن این کتاب تکراری است ولی برای من تمرین است که یک چیز جدید یاد بگیرم، زیرا معتقدم حتماً یک احساسی به من داده شده که با باز کردن کتاب می توانم راه حلی برای آن مقوله ای که درگیر آن هستم، پیدا کنم. پس این دیگر برای من تکراری نیست و تمرین کردن من است که بتوانم بهره بیشتری از این کتاب ببرم.
اگر یک کتاب را چند سال پیش خوانده باشید و آن را دوباره بخوانید، برداشت شما از آن متفاوت است، دلیلش آن است که حس های دیگری از شما باز شده، دانایی و آگاهی شما نسبت به قبل بالاتر رفته است. تکرار و تمرین نشاندهنده این است که چقدر آگاهی مان بالا رفته است.
اگر با آمدن به سفر دوم، هنوز قضاوت مردم روی ما همان باشد که چند سال پیش بوده، بدانیم ما تکراری شدیم. یعنی هیچ تغییری از من دیده نشده و همان روال قبل را دارم. اگر منیت داشتم، کاهل بودم و… هنوز هستم و شاید بیشتر هم شده است، چون انسان سکون ندارد، اگر صعود نکرد، حتماً سقوط می کند. تکرار و تمرین عیار ما را نشان می دهد که ما در چه وضعیتی هستیم.
یا مثلاً وقتی خانمی با آمدن مهمان مکدر می شده و الان هم آن حالت را دارد، بداند نزول پیدا کرده است. ولی اگر بپذیرد که مهمان حبیب خداست، مهمان از میان همه اقوام، من را انتخاب کرده، باعث می شود هم مسرت داشته باشد و خوشحال شود و هم با عشق پذیرایی کند و بعد از چند روز ماندن مهمان در خانه اش هر لحظه فکر کند مهمانش تازه از راه رسیده و با خوشرویی از او پذیرایی کند.
اگر آمدن و رفتن ما به جلسه جنبه تکرار و تمرین داشته باشد، تغییر در ما به وجود می آید و بدانیم آن تکرار و تمرین مثبت بوده ولی اگر آمدن و رفتن تکراری شود، واقعاً خسته کننده می شود و هیچ گونه رشدی برای شخص ندارد.
چه موقع تکراری می بینیم و چه موقع در تکرار، تمرین می کنیم تا آگاهی ما از این که هست یک درجه بالاتر برود؟
انسان در تکراری بودن می بازد؛ به عنوان مثال در مجادله های خانوادگی، زمانی کسی داد می زند که حس کند باخته است، و اینها همه به خاطر تکراری بودن است. اما کسی که در تکرار، تمرین می کند حرف خود را می زند، اشکال کار را بیان می کند و کاری به این که طرف مقابل متوجه می شود یا نمی شود ندارد و برای همین دیگر عصبانی هم نمی شود.
اینها به کیفیت اندیشه برمی گردد که هفته گذشته راجع به آن صحبت شد. ما یا در غفلت می اندیشیم و فکر می کنیم یا در هوشیاری. اگر نسبت به ده سال، بیست سال یا سی سال پیش اصلاً تغییر نکردیم، پس تغییر رفتاری نسبت به زمان سوءمصرف نداریم، فقط مواد مصرف نمی کنیم و اینها دلیل تکراری شدن ماست. یعنی به اندازه زمانی که گذاشتیم، هیچ گونه تمرینی نداشتیم.
به سرلژیونها توصیه شد دیر به لژیون نروند که رهجویان بخواهند جلوی پای آنها بایستند، چون اگر این چند بار تکرار شود، طبق طبیعت انسان، آن سرلژیون دوست دارد که رهجویان جلوی او بلند شوند و این تکرار، تمرینی است که خود را برتر از دیگران نبینیم و منیت را از خودمان بگیریم.
یکی از فرمانهای جلسه این بود که همه خدمتگزاران در جایگاه نگهبان نظم قرار بگیرند، که کسی فکر نکند چون بیشتر فعالیت می کند پس نگهبان نظم نمی شود و نسبت به بقیه برتر است، چون اگر حس خودبینی و خودبرتربینی در او رشد پیدا کند، شخص تکراری می شود.
پس اگر در تکرار رفت و آمد، تمرین کنیم، بزرگترین خدمت را به خود کرده ایم و روز به روز در جهت رشد خود قدم برمی داریم مقصر باخت های خود را کسی نمی بینیم جز خودمان، ولی اگر در تکرار تمرینی نباشد مطمئن باشید آنقدر همه چیز تکراری می شود که بدمان می آید، نفرت پیدا می کنیم، خوشمان نمی آید و آنجاست که اندیشه، تفکر، رفتار و کردار ما آسیب زننده می شود اول به خودمان، بعد به خانواده و به تشکیلات، بدون اینکه بخواهیم.
از این جهت به کسانی که در ساختن ساختمان کمک می کردند، می گفتم اگر روزی قرار است مدعی شوید که کاری برای کسی کردید، همین الان کار را تعطیل کنید و بروید، چون مدعی شدن خدمت برای کسی از عوامل آسیب زننده است.
کسانی که در باشگاه ها مکمل می خورند، بدن شان را از کار می اندازند چون با تکرار و تمرین شخص، خود بدن هوشمندانه عضلات را قوی می کند که محکم باشد و بتواند ماندگار بماند. پس اگر در تکرارها دید تمرینی داشته باشیم برای رشد فکری، آگاهی، دانایی و هر آنچه در حیطه ارزشی هاست، مطمئناً صعود می کنیم و تأثیرگذار مثبت هستیم. خیلی ها فعالیت می کنند و نهایتاً حرکتی انجام می دهند که همه زحماتشان از دید بقیه از بین می رود چون آن موقع تکراری می شوند ولی اگر خدمات ما طوری باشد که روز به روز توسعه و رشد پیدا کند، هیچ وقت برای دیگران تکراری نیست.
یکی از دلایلی که گفته می شود سرلژیونها در لژیون بیشتر از رهجویان بخواهند حرف بزنند تا خودشان ، برای این است که تکراری نشوند و در غیر این صورت به اعضای لژیون خود ضربه می زنند چون او را تکراری می بینند و به این دلیل نمی توانند با سرلژیون خود ارتباط برقرار کنند. ولی اگر به عنوان سرلژیون کم صحبت کنیم و این را تکرار کنیم، تمرین می شود که از صحبت خود کم کنیم و این تغییر است و فرمایش حضرت علی(ع) عینیت می یابد. پس زیاد هم سخت نیست.
هفته گذشته گفته شد خدمت یعنی از خود گذشتن و هرجا دیدیم داریم آسیب می زنیم اگر در تکرارها تمرین کرده باشیم، خودمان متوجه می شویم داریم ضربه می زنیم. بارها گفته شده ما از بیرون ضربه نمی خوریم بلکه از خودمان ضربه می خوریم. وقتی اعضای کمیته ها که مرجع تصمیم گیری هستند در برابر چیزی که می بینند، سکوت کنند، این همان ضربه ای است که از درون می زنیم. در حرمتها می خوانیم بر اعضا فرض و بر مسئولین واجب است و وقتی انجام نمی دهیم برای این است که همه چیز تکراری شده است.
صحبت از شخص نیست، مجموعه ما و اعمال و رفتار ما نماینده یک تفکر است. من بعد از بیست سال درمان شدن همیشه می گویم من به تفکر جناب مهندس احترام می گذارم و دست ایشان را از راه دور می بوسم. دلیلش این است که در تکرار، تمرین است.
نگاه که تمرینی باشد حتی سبک تغذیه، نوع خواب و بیدار شدن، نوع آب خوردن و…. هم با رشد و آگاهی که پیدا می کنیم می تواند تغییر کند و مثل سابق نباشد.
همه اینها به چگونگی کیفیت اندیشه ما برمی گردد که برای خدمت کردن در هوشیاری باشد یا غفلت. فکر کنیم خدمت ما برای جلسه می تواند اثر منفی داشته باشد یا اثر مثبت؟ وقتی کسی دوست دارد بیاید باید بیاید تمرین کند که رشد کند و خوب است ولی کسی که مصر است بیاید تا سلایق خود را پیاده کند در جهت تکراری شدن قدم برمی دارد و در فرد حس آلوده و حس کینه به وجود می آید و به مرور تفکر از بین می رود.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: محمد نداف- اسماعیل- علیرضا1- حسین ن- میثم1- علیرضا2-
همسفران: باقری-
با عرض سلام و خدا قوت به سروجیان از زحمات شما سپاسگزارم
با تشکر از استاد،کمیته آموزش و مسئول سایت
باسلام ودرودممنون ازکمیته آموزش بااین دستورجلسه یادگرفتم اگرتکراروتمرین نکنم دروجودخودم تکراری میشم یک جورازمون وخطاکه من بفهم کجاکارم
باسلام وتشکر از استاد وهمه خدمتگزاران سروج
باید تلاش وحرکت ازروی آگاهی وهوشیاری باتفکرسالم ،لحظه به لحظه درمورد موضوعات مختلف داشته باشم واین تلاش پی درپی وپیوسته همان تکرار وتمرین است که باعث رشد من می شود.
با تشکر از استاد که آموزشهایشان هیچ وقت تکراری نمیشود🙏🌺
من اگر در تکرار تمرین کنم و پیشرفت کنم هیچ وقت هیچ کاری برایم تکراری نمیشود و هر بار به یک نکته دست پیدا میکنم🌺🌷🌹
با تشکر از استادعزیز
آموختم درتکرار وتمرین همواره مانند رودی خروشان حرکت و تغییر جایگاه و ارتقا همراه است اما در تکراری بودن مانند آبی راکد سکون و سرانجام سقوط را به همراه دارد.
سپاس از همه تلاشگران تیم سایت
با سلام و درود بر کمیته آموزش و استاد راهنمای عزیز
ان شاءالله در تکرارهایمان تمرین کنیم که لحظه های نو وجدید بسازیم
سلام وخداقوت خدمت استادگرامی وهمه خدمتگزاران .اگرتکرارصرفاتکراریک رفتاریاعمل
باشدملال آورمیشودامااگردرهرتکراررشدحاصل شوداشتیاق ولذت به همراه دارد.
باسلام و ادب.
بسیار سپاسگزارم از استاد عزیز.
با سلام واحترام به اعضای سروج با هربا ر خواندن وادی ها واموزشها باید یک برداشت دیگری داشته باشم تا تکراری نشوم وبه رشد بهتر برسم وتکرار تمرین داشته باشم تشکر