کسی که خواهان رهایی از دام اعتیاد است، از خیلی از خواسته های غیرمعقول نفس اماره و لذتهای آنی خود می گذرد وآنجاست که می تواند بگوید یک مسافر واقعی است و خصوصیات مسافر را دارد و آن موقع است که به جایگاه واقعی خود می رسد و حرمتش حفظ می شود.

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: شناخت جایگاه

استاد: مسافر سفر دوم هادی

تاریخ: شنبه 1403/04/30

امروز می خواهیم بررسی کنیم شناخت جایگاه چه لزومی برای یک مسافر خواهان درمان شدن دارد.

از خودم شروع می کنم؛ حدود نه سال پیش که وارد جلسات شدم کاملاً جایگاه خودم را در خانواده، در اجتماع، محل کارم و… از دست داده بودم. بدون تعارف، همه ما که اینجا نشستیم، در برهه ای از زمان جایگاه خود را از دست دادیم و موضوع امروز می تواند به ما کمک کند تا بدانیم به عنوان یک مسافر با رعایت چه نکاتی جایگاه واقعی به ما برگردانده می شود.

آن چنان که استاد روز چهارشنبه هم توضیح دادند، پیام سفر اول به ما نوید می دهد جایگاه و ارزش از دست رفته می تواند دوباره به ما برگردد، اما اینکه چطور برگردد شرایطی لازم است.

برای رسیدن به هر جایگاهی لازم است سه پارامتر حق، وظیفه و حرمت رعایت شود که در جلسات به آن مثلث جایگاه می گوییم.

حق یک مصرف کننده خواهان درمان، سلامتی، با نشاط زندگی کردن، آرامش و درست زندگی کردن است، چون در گذشته، با انتخاب مصرف مواد، حق سلامتی را از جسم و روح خود گرفته است. حق ما آن چیزی نیست که به نفع ماست، خیلی جاها باید حق دیگران را رعایت کنیم و به آنها احترام بگذاریم تا حق ما هم داده شود و عدالت برقرار شود و آموزش این ها در جلسات سروج به ما داده می شود و مرتب تکرار می شود تا در ما نهادینه شود، چون به عنوان یک مسافر نیاز به تکرار و تمرین آموزش ها داریم.

ضلع دیگر، وظیفه است؛ یک مسافر وظیفه دارد پروتکل درمان را به نحو احسن و بدون کم و کاست انجام دهد، خیلی ها از پروتکل درمان فقط دارو خوردن را دوست دارند، یا بعضی افراد هم صرف نظر از خوردن دارو فقط می خواهند آموزش بگیرند، اینها هیچ کدام رعایت پروتکل درمان و انجام وظیفه درست مسافر نیست. رعایت هر سه پارامتر پروتکل درمان 1- دارو خوردن، 2- آموزش گرفتن و کاربردی کردن و 3- در نظر گرفتن زمان با هم باید باشد.

کسی که خواهان رهایی از دام اعتیاد است، از خیلی از خواسته های غیرمعقول نفس اماره و لذتهای آنی خود می گذرد وآنجاست که می تواند بگوید یک مسافر واقعی است و خصوصیات مسافر را دارد و آن موقع است که به جایگاه واقعی خود می رسد و حرمتش حفظ می شود.

حرمت دارای اهمیت زیادی است و لذا هر جلسه دو بار خوانده می شود و شخصی که برای درمان شدن به اینجا آمده، باید اینها را بپذیرد تا به درمان و جایگاهی که مدنظر تفکر سروج است برسد، درمان شده ای که نماد تفکر سروج است و خودش را رهجوی تفکر سروج می داند، چه سفر اول و چه سفر دوم، در هر شرایط و جایگاهی که باشد، حرمتها را رعایت می کند. چون می داند بدون رعایت حرمتها محال است بتواند به جایگاه واقعی خود برسد.

با انجام وظیفه و رعایت حرمت، به حق خود که سلامتی است می رسیم و آنجاست که ماندگار و ارزشمند می شویم و به عزت نفس می رسیم. مصرف کننده از همه توقع احترام دارد ولی افراد خانواده به او احترام نمی گذارند چرا؟ چون جایگاه خودش را نمی شناسد درنتیجه نمی تواند وظیفه خودش را به عنوان پدر یا همسر یا فرزند انجام دهد و فقط به خانواده لطمه زده و اذیت کرده است.

حال کسی هم که به جلسات آمده و هنوز با خودش تسویه حساب نکرده و هنوز دوستدار مواد است و اینها را رعایت نمی کند نباید انتظار داشته باشد درمان شود. زیرا هیچ کدام از وظایف خود را در قبال خانواده و در قبال مسافر بودن در تفکر سروج درست انجام نداده است.

برای رسیدن به جایگاه خود، باید تفکر افیونی به تفکر سالم تبدیل شود و این زمان بر است، ولی در عین حال باید هر هفته و هر ماه تغییرات خود را نسبت به روزهای اول بسنجیم، ببینیم چقدر راهنمایی های سرلژیون و راهنما را انجام می دهیم و چقدر از رفتارهایی که در گذشته داشته ایم دور شده ایم.

شناخت جایگاه با رعایت قوانین و حرمتها- آموزشهایی که هر جلسه داده می شود – خواندن نوشتارها در جلسه – نوشتن تکالیف- آموزش در لژیون و… به ما آموزش داده می شود. من مسافر وقتی بفهمم با خودم چند چند هستم، با خودم و اطرافیان و خانواده چه کار کردم، می توانم بفهمم جایگاه من کجاست تا آرام آرام همان پله هایی که پایین رفتم را دوباره برگردم.

یک مسافر نما، خودش بیشتر از هر کسی می داند که از درون مسافر نیست و فقط اسم مسافر را یدک می کشد. شاید روز اول من هم برای درمان نیامده بودم، فقط می خواستم دیگر مواد مصرف نکنم، ولی تفکر سروج آنقدر قوی است که توانست من را تکان دهد و یک جمله یا یک مشارکت و یا یک صحبت باعث شد من به خودم بیایم. دور شدن از مصرف مواد به راحتی نیست باید جایگاه خود را بدانیم تا ارزش درونی و عزت نفسی که از دست دادیم را بیابیم.

هرچه جلوتر برویم مسئولیت ما در قبال درمان مان بیشتر می شود چون بیشتر خودمان را می شناسیم. برای همین باید حرمتها و قوانین را به درستی اجرا کنیم. چون خیلی مواقع رفتارهای اشتباه ما و رعایت نکردن درست قوانین و حرمتها باعث ایمان سوزی می شود، این ایمان سوزی می تواند با دور شدن یک نفر از مسیر درمان در جلسات باشد و یا با ایمان سوزی همه افراد خانواده نسبت به درمان باشد.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: مجید- عباس- محسن- مجید2- حجت- رضا- حسین – اسماعیل- حسن-

مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم آرش