جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جهانبینی(فرق بین نفس و روح)

نفس در مرتبه اماره و لوامه با روح رقیب است ولی وقتی به مرحله مطمئنه برسد، با روح رفیق می شود و آنجاست که هر دو با هم همسو می شوند. رسیدن به نفس مطمئنه و همسو شدن این دو با هم بر اثر تصفیه، تسویه و تزکیه صورت می گیرد. یعنی باید ژن اولیه پالایش شود.

موضوع کارگاه آموزشی مشترک: جهانبینی( فرق بین نفس و روح)

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: چهارشنبه 1403/04/20

ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع) را تسلیت عرض می نماییم.

از دوران باستان تاکنون، بین علما و عرفا و متکلمین و فلاسفه همیشه بر سر تفاوت بین نفس و روح اختلاف نظر وجود داشته و هر کدام از زاویه و دید خود آن را مطرح می کرده اند.

پس موضوع امروز از زاویه درمان اعتیاد بررسی می شودو می تواند سوال برانگیز باشد.

پیرو جلسه هفته گذشته با موضوع وادی چهارم، که راجع به نفس و مراتب آن بود، امروز به تفاوت بین نفس و روح می پردازیم تا ماهیت نفس بیشتر برای همه روشن شود.

خداوند در سوره حجر آیه 29 می فرماید: «پس آنگاه که او را به خلقت نیکو بیاراستیم، از روح خود در او دمیدیم»؛

با توجه به این آیه، وقتی نطفه در رحم زن بسته می شود، به نظر من نفس شکل می گیرد و آنگاه با تکامل بیشتر، خداوند در او روح می دمد. پس نفس قبل از روح به وجود می آید.

روح الهی و پاک است، چون ازطرف خداست و هیچ وقت آلوده نبوده و نیست، اما چیزی که باعث می شود ما از پاکی دور شویم، نفس است. نفسی که از ژن پدر و مادر به ما ارث رسیده و همچنین تغذیه مادر و پدر، خلقیات مادر در دوران بارداری و شیردهی و… همه در شکل گیری نفس که به چه صورت باشد، مؤثر است. برای همین در اسلام فرزندآوری و عمل لقاح آداب مخصوص به خود را دارد و روی رعایت آن تأکید می شود که اگر نطفه ای بسته می شود، درست انجام شود تا رکن و پایه نفس از همان ابتدا به سمت نفس مطمئنه باشد.

از نظر مولانا روح و نفس رقیب هم هستند ولی با هم دشمن نیستند. روح تلاش می کند پاکی خود را حفظ کند و نفس تلاش می کند به مقصد و خواسته های خود برسد، به این دلیل در انسانها فضایل و رذایل شکل می گیرد.

فضایل الهی است و رذایل، ساخته و خلق شده توسط خود انسان است که از ژن پدر و مادر، نوع تربیت، تغذیه و آموزش به وجود می آید، و ریشه ای به عمق ژن پدر و مادر و اجداد دارد، برای همین تغییر سخت است.

نفس در مرتبه اماره و لوامه با روح رقیب است ولی وقتی به مرحله مطمئنه برسد، با روح رفیق می شود و آنجاست که هر دو با هم همسو می شوند. رسیدن به نفس مطمئنه و همسو شدن این دو با هم بر اثر تصفیه، تسویه و تزکیه صورت می گیرد. یعنی باید ژن اولیه پالایش شود.

مولانا در این زمینه می فرماید:

جان (روح) گشاید سوی بالا بالها؛ (روح همیشه می خواهد صعود کند)

نفس زده اندر زمین چنگالها؛ (نفس ما را به زمین می چسباند)

بت شکستن سهل باشد نیک سهل؛ (با آگاهی می توان بت ها را شکست و آسان است)

سهل دیدن نفس را جهل است جهل؛ (هر کس نفس را آسان ببیند در جهل و نادانی است)

زین بدن اندر عذابی ای بشر ؛(از این جهت از بدن و نفسی که ساخته شده و شکل گرفته در عذاب هستی که… )

مرغ روحت بسته با جنس دگر؛ ( روح و نفس تو از دو جنس متفاوت هستند)

پس کسی که اینجا آمده و قصدش قطع مواد است، فکر نکند این آموزشها ربطی به درمان اعتیاد ندارد و برای او مفید نیست، چون یک مصرف کننده باید بداند نفس اوست که برای او تصمیم می گیرد و علت قرار گرفتن در مثلث ادبار (نمی توانم، نمی شود و نمی گذارند) و تغییرستیزی و تغییرگریزی اش همین است.

کسی که می خواهد در این مسیر موفق شود باید به این نکته خیلی مهم توجه داشته باشد که اولین و مهمترین کار این است که هارمونی بین نفس و روح را بشناسد تا بعد بتواند این هارمونی را بین آن دو برقرار کند.

وقتی روح با نفس رفیق و همسو می شود، شخص به عزت نفس می رسد. چنانچه تمام تلاش سیدالشهدا (ع) یاد دادن عزت نفس به انسانها بود. کسی که به عزت نفس برسد، برای ذره ای مواد خود را تحقیر نمی کند و دست به سرقت، کلاهبرداری، تن فروشی و… نمی زند، حتی اگر کسی استطاعت مالی داشته باشد با مصرف مواد، در نگاه زن و فرزند تحقیر می شود و آن تحقیر شدن خوراک دادن به نفس اماره و فاصله بیشتر بین نفس و روح است.

تصفیه به معنی پالایش در بالاترین فشار است. و برای رفیق شدن نفس و روح ما باید تحت فشار قرار بگیریم و زمانی تحت فشار قرار می گیریم که از چیزهای ریز مثل رعایت نظم ظاهر خود شروع کنیم. خیلی ها قوانین اینجا را پادگانی می دانند، در صورتی که ما معتقدیم چون قانون اعتیاد ما را از ارزشها دور کرده می توانیم با تبعیت از قانون درمان به ارزشها نزدیک شویم. درمان اعتیاد با دکمه پیراهن ما هم کار دارد. زیرا تفکر درمان، نفس و بازیهای نفس را می شناسد و می داند چطور بی نظمی و بی قانونی می تواند یک نفر را از مسیر درمان خارج کند.

نزدیک شدن نفس و روح، با رعایت قوانین و گرفتن آموزشها و مهمتر از همه کاربردی کردن آنهاست نه فقط حفظ کردن. یکی از ابزارهای کاربردی کردن آموزشها، نوشتن تکالیف است، زیرا نوشتن تمرکز ما را در کاربردی کردن بیشتر می کند.

مولانا رذایل ناشی از نفس اماره را به هفت در جهنم تشبیه می کند:

صورت نفس ار بجویی ای بشر

قصه دوزخ بخوان با هفت در

با بودن در رذایل ناشی از نفس اماره (آز، دشمنی و حسادت، قضاوت، خشم و شهوت، خودخواهی(خودبینی)، کینه توزی، غیبت) در جهنم هستیم و آیا با بودن در این دوزخ، می شود آموزشی گرفت؟! شاید حفظ کنیم برای دیده شدن، اما تشخیص نمی دهیم چه درست است و چه غلط، زیرا از پنجره جهنم به همه چیز نگاه می کنیم.

تأکید دین و مذهب بر نفس مطمئنه است و هر بار که از خواهشهای نفس اماره عبور می کنیم خود را شهید می کنیم.

در ایام عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) قرار داریم؛ اگر بخواهیم از واقعه کربلا برای درمان اعتیاد درس بگیریم به صفحه روشن آن می نگریم.

سیدالشهداء، به ما درس شجاعت دادند، چنانچه شعار ما هم این است: کسانی که می خواهند برای رهایی خود یا عزیزانشان از دام اعتیاد تلاش کنند باید صبر، مهر، عدالت و شجاعت داشته باشند.

سیدالشهداء، حج خود را نیمه تمام گذاشتند و از مکه به سمت کربلا حرکت کردند چون دغدغه دین داشتند، ما هم دغدغه درمان داریم. کل یومٍ عاشورا و کل أرضِ کربلا؛ همه روزها می تواند عاشورا باشد و همه جا می تواند کربلا باشد. آرزو داریم یک نفر از این در وارد شود و درمان شود بدون اینکه بدانیم کیست و سفارش شده چه کسی است.

بزرگترین درس واقعه کربلا، حرکت حرّ بن ریاحی به سمت امام بود، او جلوی امام حسین(ع) و یارانشان را گرفته بود ولی روز عاشورا به سمت ایشان برگشت. پس ما هم می توانیم از آن شرایط و ضدارزشی هایی که داشتیم (شرّ محض) به سمت ارزشها (خیرمحض) برگردیم. همانگونه که خیلی ها توانستند.

یکی از خودداری ها در این ایام، خودداری کردن از رفتن به جمع هایی است که رفقای قدیمی و مصرف کننده هستند. مسافر سفر اول، می تواند در روضه های صبح شرکت کند و نسبت به اباعبدالله(ع) ادای احترام نماید و عزادار ایشان باشد تا مبادا به درمان او لطمه بخورد.

حضرت رسول(ص) در مورد امام حسین(ع)می فرمایند: «حسینٌ منّی و أنا مِنَ الحُسین» چرا؟ به نقل از علامه جعفری(ره) چون امام حسین نگهدارنده دین ایشان بودند. این سخن در زمان طفولیت امام حسین بیان شده و سالها بعد عینیت پیدا می کند، یکی از دلایلی که اسلام به اروپا هم رفت ولی نماند، این بود که آنها حسین(ع) نداشتند و شیعه نبودند.


دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: علیرضا2- رضا- علیرضا1- میثم2-

همسفران: توانا- سبحانی- موسوی- جزی- مکری- احمدی-

مسئول کارگاه: مسافر سفر دوم میثم
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم متین
3.9 8 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

22 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مسافر سفر اول محمد حسین
مسافر سفر اول محمد حسین
3 ماه قبل

با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، برداشتم از صحبتهای استاد اینکه روح را خداوند در انسان دمیده و نمیتوان آن را تربیت کرد اصلا دچار اشتباه نمیشود که تربیت بخواهد ،اما نفس به واسطه حق انتخاب و اختیاری که دارد ممکن است کار ضد ارزشی را تجربه کند که اگر پشیمان شد به نظر من ندای روح یا همان عقل است که به آن نفس لوامه گفته میشود و با تربیت نفس میتوان آن را به طرف نفس مطمئنه هدایت کرد ، قبلاً من یک سری چیزها یا کارها را ذاتی می‌دانستم و عبور از آنها خط قرمز من بود و آن ذات را از تربیت خوانواده ، مذهبی بودن و… میدانستم ، اما امروز میدانم که آن ذات همان روح و ذات خداوندی است که نمی گذاشت من از خط قرمز ها عبور کنم و یک جايی در زندگی بین بد و بدتر ، بد را انتخاب کنم و این خواست خداوند ،حکمت خداوند و رحمت خداوند بود که بواسطه سوء مصرف مواد در این جلسات حضور داشته باشم وبا آموزشهای آن به درک و فهم امروزم برسم
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت

علیرضا ۲
علیرضا ۲
3 ماه قبل

دریافتم که ؛
رفاقت بین نفس و روح را باید از درخت آموخت.
ریشه در خاک دارد و برای زنده ماندن نیازمند نور.
سایه اش بروی زمینی می افتد که توان حرکت را از او گرفته اما در عوض آب و مواد معدنی را به او می‌رساند.
نفس من زمینی و روحم آسمانی است.
نفس، ریشه در خاک و روح گیرنده امواج آسمانی است.
ریشه باید موادی را جهت گیرندگی بهتر از آسمان جذب کند.
تشکر و قدردانی از استاد، بابت نگاهی میکروسکوپی و تشریح عالمانه موضوع.
تشکر و قدردانی فراوان از تيم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.

فردوس استکی
فردوس استکی
3 ماه قبل

باسلام و درود فراوان خدمت شما بزرگواران
خدا قوت
موضوع این کارگاه بسیار متفاوت از آنچه که تا امروز میدانستم بود و بسیار عالی بود
انشاالله که آنقدر نفسم را تربیت کنم که به آن درجه روح برسد و با روح رفیق باشند آن موقع است که مطمئنا به تفکر سالم و حس سالم و ایمان سالم و عشق سالم نیز دست یافته ام
باتشکر بسیار زیاد از کمیته آموزش و تیم ارجمند سایت
در پناه حق باشید❤️🌹

همسفر علیزاده
همسفر علیزاده
3 ماه قبل

با سلام و عرض ادب
ممنون از استاد راهنما که موضوع را بسیار خوب بررسی کردند و به امید کاربردی کردن دانسته ها و سپاس فراوان از تیم پر تلاش سایت که در اسرع وقت مطالب را در اختیار ما قرار می دهندظض

همسفر ملکی
همسفر ملکی
3 ماه قبل

با عرض سلام وخداقوت خدمت همه عزیزان. تشکر فراوان از استاد راهنمای گرامی وکمیته آموزش. آموزشی که گرفتم این بود که من باید تلاش کنم که خواسته های نفس خودم را بشناسم اگر میخواهم به درمان و آرامش برسم. با تشکر فراوان از مسئولین سایت 🌹🌹🙏

مسافر سفر اول جواد
مسافر سفر اول جواد
3 ماه قبل

باسلام خدمت دوستان عزیز و گرامی وتفکر بزرگ سروج…
با صحبت های زیبای استاد من به نتیجه ای که رسیدم فهمیدم که باید نفس خودم را درست کنم و آن را در راستای ارزش‌ها قرار بدهم تا خروجی آن آرامش و آسایش روح به وجود بیاید .
با تشکر از همه عزیزانی که در این تفکر ما را یاری می کنند…..

همسفرکشاورز
همسفرکشاورز
3 ماه قبل

سپاس از استاد🙏🏻
برداشتم این است که روح تماما زیبایی است چون ازوجود خداوند درمانهاده شده است….ونفس نیاز به پرورش و مدیریت دارد که من انسان براساس خواسته هایم آن را درتاریکیها فرو میبرم وگاهی به مراحل حیوانی هم میرسم🌹

همسفر رضایی
همسفر رضایی
3 ماه قبل

سلام خداقوت استاد انشاالله بتوانم باعشق آموزش ها راکاربردیکنم باتکرار وتمرین وهرروزخودم مک بزنم تا بتوانم نفس تربیت کنم تاروحم با نفس رفیق بشوندممنون از استاد راهنمای عزیزم و کل خانواده سروج تشکرازسروج بابت این دستور جلسه تشکرازمسول سایت

همسفرحیدری
همسفرحیدری
3 ماه قبل

باسلام وتشکرفراوان ازاستادگرامی..برای به آرامش وتعادل رسیدن بایدنفس وروحم راباهم آشتی بدهم ولازمه اینکار ازدست دادنهاست من بایدیکی یکی ضدارزشهاراازدست بدهم آنوقت خودبخودارزشهاجای آنهارا پرخواهدکردوکم کم وپله پله نفس وروح باهم آشتی خواهندکردباتشکراززحمتکشان سایت

همسفر سبحانی
همسفر سبحانی
3 ماه قبل

با عرض سلام وخدا قوت به استاد گرامی برداشت من باید نفس خودم را تربیت کنم تا با روحم دریک راستا قرار بگیرد باید در لحضه باشم ونفس خودم را کنترل کنم رفتارم گفتارم کردارم را و مرتب در حال پالایش خود باشم چون شیطان مرتب با لباس مبدل واراد افکار من میشود خدا را شکر می کنم برای اموزشی که می گیرم سپاسگذارم

مسافر علی لژیون نهایی
مسافر علی لژیون نهایی
3 ماه قبل

با سلام وعرض ادب
باتشکر از کمیته محترم آموزش وتمام زحمتکشان مجموعه سروج
آموختم که باید با آموزش گرفتن و کاربردی کردن آموزش ها از نفس اماره ونفس لوامه عبور کنم تا به نفس مطمئنه برسم .وقتی نفس وروح من همسو شوند به عزت نفس خواهم رسید و دیگر در مسیر ضد ارزش ها قدم نخواهم گذاشت وبیشتر به خود  واقعی نزدیک می شوم.

همسفر مزروعی
همسفر مزروعی
3 ماه قبل

با سلام و تشکر از استاد راهنمای بزرگوار دستورکارگاه اموزشی پر باری بود اموختم من باید بیشتر از قبل نفس خودم را تربیت کنم و بتوانم ان فشارها تحمل کنم تا انشاالله ب ان روح خدای برسم.

مرتضی مسافر سفر اول
مرتضی مسافر سفر اول
3 ماه قبل

باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم که روح دمیده شده در وجود هر انسان الهی ،پاک ومطهر است ونیاز به پالایش وتربیت ندارد واین نفس من است که از بطن وریشه
به سمت رذائل و خواسته های نامعقول بوده و همیشه برای لذت‌جویی های آنی وزود گذر مرا امر به اعمال ،رفتار وگفتار ناسالم وضد ارزشی نموده و روح در این شرایط با نفس من رقابت داشته که مرا از راه خطا برگرداند، وقتی میتوانم بین روح ونفس در وجود خود رفاقت وصلح وآرامش ایجاد کنم که با کسب آموزش وکاربردی کردن آن ورعایت قوانین وحرمتها و تکرار وتمرین بتوانم نفس افسار گسیخته خود را با تصویه،تسویه وتزکیه تربیت و مهار کنم ودر انجام هر عملی به نفس مطمئنه برسم.
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت

مجید مسافر سفر اول
مجید مسافر سفر اول
3 ماه قبل

عرض سلام و تسلیت به همه دوستان.
ممنون از استاد راهنمای عزیز ک بخوبی فرمودند:
بله امام حسین علیه السلام مبلغ عزت نفس هستند و هیچ چیزی بدونه عزت نفس پایدار نیست حتی اگر اسلام در هر کجا و اروپا باشد.
تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم زحمت کش سایت.

مسافر حسن
مسافر حسن
3 ماه قبل

با تشکر ازاستاد و کمیته آموزش

همسفر بی غم
همسفر بی غم
3 ماه قبل

باعرض سلام خدمت بزرگواران سروج و استاد عزیز که موضوع جلسه را عالی توضیح دادند وفرق نفس و روح برایم روشن شد . من فهمیدم که باید همیشه تمرکزم روی خودم باشد تا بتوانم از نفس دور شوم وبه روح خدا وند که درونم هست وصل شوم با تشکر از کمیته محترم آموزش وتیم پرتلاش سایت

موسوی ۲
موسوی ۲
3 ماه قبل

درودوخداقوت به همه دوستان و تشکرفراوان از استاد گرامی وتیم سایت🌹🌹
با اموزش ورسیدن به دانایی وقدرت تشخیص می توان نفس را تربیت ومهار کرد 🌹

همسفر عدنانی
همسفر عدنانی
3 ماه قبل

سلام وتشکر از استاد راهنمای گرامی ، خیلی زیبا وملموس فرق روح ونفس را بررسی کردند، انشالله که با تزکیه بتوانم از نفس اماره ولوامه به نفس مطمئنه برسم ،و هارمونی بین نفس و روح را برقرار کنم ،البته کاری بس سخت است ولی اگر خواسته من باشد ،شدنی است ،و انگاه به عزت نفس خواهم رسید یعنی ان قدر برای خود ارزش فائل خواهم بود که برای رسیدن به هر موفقیتی تن به ذلت نخواهم داد و به این شهامت خواهم رسید

محمدی
محمدی
3 ماه قبل

سلام وخداقوت
با تشکر از استادعزیزکه این دستور جلسه را خیلی واضح وروشن بیان نمودند
با تشکر از مسئول سایت

مری اسماعیلی
مری اسماعیلی
3 ماه قبل

سپاس از استاد🙏🙏
این موضوع بسیار قابل فهم باز وبیان شد و بسیار جای تامل دارد….

نوروزی
نوروزی
3 ماه قبل

با عرض سلام و تسلیت عزای سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین ،دستور جلسه برای من به این صورت درک شد که هرآن چه دلم گفت وبا ارزش ها سنخیت نداشت و اجرایی شد شرمحض بوده وآنچه در راستای قوانین الهی بوده خیر محض.پس خودم را محک میزنم ببینم در کدام وادی حرکت میکنم.از زحمات شما سپاسگزارم و از خداوند برای شما سعادت موفقیت را خواهانم.نوروزی

همسفر توانا
همسفر توانا
2 ماه قبل

باسلام وعرض تشکر از استادراهنما که به زیبایی موضوع ودستور جلسه را بیان کردند ،برداشت من این بود که تنها راه رفاقت روح ونفس ،پالایش نفس است که از طریق تصفیه،تسویه وتزکیه اتفاق می افتد، مهار کردن نفس وبه بند کشیدن ان کاری است که نیاز به دانایی واگاهی وتلاش زیاد دارد امیدوارم دراین راه بتوانم موفق عمل کنم