زمانی که هر کس با دانایی و آگاهی در هر مقوله ای از دو مرحله نفس اماره و نفس لوامه عبور کرد به مرحله نفس مطمئنه می رسد، که در این مرحله اکثر خواسته ها هم در ظاهر و هم در باطن معقول است، قبل هر کاری تفکر دارد. مثلاً افرادی که به درمان رسیدند در این مورد به اطمینان رسیدند که چرا نباید مواد مصرف کنند، بنابراین هیچ موقع دیگر سمت مصرف مواد نمی روند،
موضوع کارگاه آموزشی مسافران: وادی چهارم و تاثیر آن بر من
استاد: مسافر سفر دوم علی
تاریخ: شنبه 1403/4/16
“تیتر وادی چهارم” « در مسائل حیاتی به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن».
موضوع امروز را با یک سوال شروع میکنیم که چرا بعضی مواقع در مسائل حیاتی خود مسئولیت را به خداوند می سپاریم؟ و خود را با ایمان فرض میکنیم؟
علت این است که ما نه جایگاه خودمان را می شناسیم، و نه جایگاه خداوند را؛ اغلب فکر میکنیم خیلی با ایمانیم و از خداوند انتظار داریم که مثل غول چراغ جادو هر جا گیر افتادیم به داد ما برسد، اینها همه به خاطر شناخت غلط از خداوند و خودمان است، البته صحبت در مورد خداوند و شناخت او بسیار زیاد است، ولی ما امروز سعی داریم در حد خودمان و این تشکیلات در این مورد صحبت کنیم.
چه چیزی جایگاه و شخصیت ما را تعیین میکند؟
نفس هر کدام از ما تعیین میکند من چه موجودی هستم، و خواسته های من است که نفس من را تعیین میکند، طبق نوشته جزوه جهان بینی “آنچه تعیین موجودیت می کند در ظاهر و باطن نفس نامیده می شود”. و نشانه اش این است که خواسته دارد؛ مثلاً من در ظاهر نشان میدهم آدم راستگویی هستم اما در باطن به خودم هم دروغ می گویم، یا در ظاهر خود را اینطور نشان می دهم که برای درمان آمدم اما در باطن خواسته من نشئگی و دور زدن است و… اینها هستند که شخصیت و جایگاه من را نشان میدهد.
همه موجودات جهان هستی دارای نفس هستند و بالاترین مرحله نفس در حیوانات نفس اماره است که هیچ تفکری در آن نیست. ولی این مرتبه برای انسان پایین ترین مرحله نفس است، و انسان تنها موجودی است که می تواند خودش را از پایین ترین مرحله نفس که اماره است به بالاترین مرحله که مطمئنه است برساند. یعنی انسان وقتی در نفس اماره قرار دارد کارهای ضدارزشی را به راحتی انجام میدهد و هیچگونه پشیمانی و عذاب وجدان و ناراحتی ندارد و اصلاً تفکر نمیکند مثلاً دروغ می گوید، دزدی میکند و حتی ممکن است مرتکب قتل شود اما برایش مهم نیست، چون نفس اماره است که او را به این کار وادار میکند، و تنها علت آن این است که به خواسته خود برسد.
مرحله بعدی”نفس لوامه” است، یعنی “نفس سرزنشگر”، که شخص بعد از انجام کار ضدارزشی پشیمان و ناراحت می شود؛ دروغی می گوید بعد پشیمان می شود، یا مثلاً کسی که در مسیر درمان است اگر مواد مصرف کند حالش بد می شود و عذاب وجدان میگیرد که چرا این کار را کردم و… این همان نفس لوامه است.
زمانی که هر کس با دانایی و آگاهی در هر مقوله ای از دو مرحله نفس اماره و نفس لوامه عبور کرد به مرحله نفس مطمئنه می رسد، که در این مرحله اکثر خواسته ها هم در ظاهر و هم در باطن معقول است، قبل هر کاری تفکر دارد. مثلاً افرادی که به درمان رسیدند در این مورد به اطمینان رسیدند که چرا نباید مواد مصرف کنند، بنابراین هیچ موقع دیگر سمت مصرف مواد نمی روند، چه در ظاهر و چه در باطن، چه در خواب، و چه در بیداری، و برایش فرقی ندارد حتی اگر در انبار مواد قرار بگیرد، چون به اطمینان رسیده که این کار را نباید انجام دهد.
امروز می خواهیم به این درک برسیم که تمام تلاش تفکر سروج و تأثیر وادی چهارم بر ما این است که می توانیم از نفس اماره به نفس مطمئنه برسیم. همه ما اکثر مواقع کار ضد ارزشی انجام می دادیم و به خدا می سپردیم، مثلاً در رانندگی با سرعت خیلی زیاد حرکت میکردیم اما می گفتیم خدایا به تو می سپارم و فکر میکردیم از فضائل ماست، در صورتی که از رذائل ما بود، چون جایگاه خود را نمی شناختیم که این عمل از نفس اماره من نشأت میگیرد و فقط می خواستیم به خواسته خود برسیم و توقع داشتیم خداوند نتیجه خوبی برایمان رقم بزند.
همه جا صحبت از سرکوب نفس میکنند، اما این جلسات تربیت نفس را آموزش میدهد، یعنی من با آموزش و دانایی به این درک می رسم که بهترین مواد را بدن من خودش تولید میکند و اصلاً نیازی به مصرف مواد مخدر از بیرون ندارم، پس چه لزومی دارد که من مواد مصرف کنم و اینجاست که به نفس مطمئنه می رسم، و در هر مقوله ای می تواند اینطور باشد، یعنی وقتی در هر موضوعی به درک و آگاهی برسم می توانم با تکرار و تمرین در انجام ندادن آن به اطمینان برسم.و نفس خودم را تربیت کنم و نیازی به تقلا کردن و زور زدن ندارم.
خدا همیشه کنار ما بوده وهست، واز تمام خواسته ها و درون ما خبر دارد، و از رگ گردن به ما نزدیکتر است، اگر مسیر ما سمت نور باشد در همان مسیر ما را یاری میکند، واگر در گمراهی هم باشیم تمام کائنات یاری میکند که ما به خواسته خود برسیم و به قعر تاریکی ها برویم، مثل زمانی که ما با تمام وجود به دنبال مواد بودیم و مهیا می شد، و بیشتر در تاریکی غرق می شدیم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران: مجید- محسن- محمد حسین- عباس- مسعود- حجت- علیرضا2- یوسف- خسرو- هادی- آرش- سعید
دریافتم که در هر مرتبه ای از نفس باشم به همان میزان مسئولیتهایم را شناخته و جایگاه در کائنات پیدا میکنم.
تشکر و قدردانی از استاد و تیم پرتلاش و قدرتمند سایت سروج.
درود و خداقوت به همه عزیزان
تشکر از استاد بابت این آموزش وسپاسگزارم از تیم سایت
با سلام واحترام به استاد گرامی من باید نفس خودم را تربیت کنم از نفس اماره به نفس لوامه‌و بعد به نفس مطمئن برسم هر روز اموزش بگیرم واز هر مشکل پیام ان را بگیرم ممنون وسپاسگذارم
ممنون از استاد گرامی.امیدواریم در جهت آموزشهای سروج و کاربردی کردن آنها روز به روز از نفس اماره به سمت نفس لوامه و مطمنه حرکت میکنیم🙏🌹
سلام خداقوت استاد این وادی ب خوبی بازکردی من باید تلاش کنم تاازنفس اماره به نفس مطمعنا برسم تاباتکرارتمرین چون اگر برسم میتوانم جایگاهام بشناسم ومسولیت هام به خوبی انجام بدهم
با سلام.ممنون از استاد که خیلی ساده به بیان این موضوع پرداختند.
خدا قوت به همه خدمتگزاران تفکر درمانی سروج
با عرض سلام وخداقوت وتشکر فراوان از استاد گرامی. وتشکر فراوان از مسئولین سایت 🌹
درود و عرض ادب خدمت دوستان گرامی
تشکر از استاد و مجری و تیم اجرایی ،بسیار عالی و تاثیر گذار بود🙏🌹
سپاس از تفکر الهی سروج
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، وادی چهارم به من آموزش میدهد اگر مسئولیتهای خود را به گردن خدا بیندازیم یعنی جایگاه خود و خدا را نمی‌شناسم و هنوز از نفس اماره پیروی میکنم جرج
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز و همه خدمتگزاران سروج ، وادی چهارم به من آموزش میدهد اگر مسئولیتهای خود را به گردن خدا بیندازیم یعنی جایگاه خود و خدا را نمی‌شناسم و هنوز از نفس اماره پیروی میکنم و با تغییر نگاه و جهانبینی است که در هر معقوله ای هر چه از نفس اماره و نفس لوامه فاصله بگیرم یعنی در آن مورد به دانائی رسیده ام و نیروهای بازدارنده را میشناسم باید با آموزش نفس خود را تربیت کنم چون نفس شخصیت من را نشان میدهد که در چه مرحله ای از آن قرار دارم ، در زندگی این تجربه را دارم هر گاه گفتم یاد گرفتم و دیگر بلدم یعنی منیت و از آموزش قافل میشوم و باعث سقوط خود میشوم ،تجربه را تجربه کردن خطاست باید از تجربه های گذشته درس بگیرم و دیگر آنها را تکرار نکنم
با تشکر از کمیته محترم آموزش و تیم پر تلاش سایت
سپاس از استاد🙏🏻
هرچه تفکرات زائدو جهالت مابیشتر باشدکمترمسولیت کارهایمان رابه عهده میگیریم..اگر نفس رابشناسیم بهترمیتوانیم درمسیر پالایش وتزکیه قرار بگیرم و خودمان رامسول میدانیم نه دیگران و خداوند را
سلام خداقوت استاد تشکر از اینکه این وادی به خوبی بازکردی تشکر از کمیته آموزش ومسول سایت
باسلام وتشکر ممنون از استاد 🌹من هم با نشناختن جایگاه خودم به اسم محبت دلسوزی وثواب در زندگی دیگران دخالت می کردم وانتظار پاداش از خداوند هم داشتم ووقتی دچار مشکل می شدم طلبکار خداوند بودم واز این وادی یاد گرفتم به اندازه سهمم خدمتی بکنم نه بیشتر
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم باید جایگاه خود را در هر مقطعی خوب بشناسم وتمامی مسئولیتهای آن را بپذیرم و تأثیری که از وادی چهارم گرفتم اینکه باید توسط آموزش و تصویه،تسویه وتزکیه نفس خود را تربیت کنم وبتوانم آنچه از خواسته های درون من نشأت میگرد را تشخیص دهم که از رذائل وجود من است یا از فضائل وبادرک این موضوع نفس خود را به سمت نفس مطمئنه هدایت کنم .
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت
باسلام وعرض ادب وتشکرفراوان ازاستاد گرامی…یادبگیرم نفس خودم راسرکوب نکنم بلکه آنراباآموزشهاوتکراروتمرین تربیت کنم…باتشکرازعزیزان
باسلام و درود فراوان
خدا قوت
بسیار استاد بزرگوار موضوع را باز نمودند
باتشکر از کمیته آموزش و تیم بزرگوار سایت
سلام خسته نباشید به استاد که به خوبی موضوع باز کرد خسته نباشد از تیم کمیته اموزش وهمه اعضای سروج
سلام و درود خدمت تمامی دوستان و تیم سایت
دریافتم که با کاربردی کردن آموزشها میتوانم نفسم را تربیت کنم و از نفس اماره دور بشوم
سلام خدا قوت من یادگرفتم که در هر کاری به درک واگاهی برسیم وخواسته های نفس خود را شناخته و به آن دانایی برسیم که خواسته معقول را از غیر معقول تشخیص داده توانسته ایم نفس خود را تربیت کنیم باتشکر از استاد