مشکل اصلی و دلیل نرسیدن به دانستن و توانستن همان خواسته های نامعقول است. خواسته من پذیرش است ولی پذیرش ندارم، چون پنهانکاری دارم، چون هنوز از درون نپذیرفتم با یک مصرف کننده زندگی می کنم و تا زمانی که با پنهانکاری جلو می روم بدانم در مسیر درمان قدم نگذاشتم. پس روی خواسته درمانی خود کار کنیم.
موضوع کارگاه آموزشی همسفران: خواستن، دانستن، توانستن
استاد: همسفر استکی
تاریخ: دوشنبه 1403/04/04
برای شروع موضوع امروز، متنی از دستور جلسه چهارشنبه را می خوانم که به نظرم خیلی مهم و کاربردی است: «اولین نکته برای دانستن، عشق داشتن به دانستن است. عشق یعنی از خود بگذریم، از چیزهایی که در وجود خود داریم بگذریم تا بتوانیم چیزهای جدید یاد بگیریم و تغییر کنیم وگرنه بعد از مدتها آمدن و رفتن همان هستیم که بودیم»
تفکر درمانی سروج، بین خواستن و توانستن، واژه «دانستن» را اضافه کرده است. ابتدا معنای این سه کلمه را بیان می کنیم: خواستن: اراده کردن و قصد داشتن- توانستن: از عهده برآمدن و توانایی داشتن- دانستن: هم عشق داشتن به دانستن است.
خواسته، در آموزشهای جلسات به دو دسته تقسیم می شود: خواسته معقول و خواسته نامعقول و نکته خیلی مهم این که خیلی مواقع ما فکر می کنیم یک سری خواسته ها معقول هستند ولی وقتی زمان و مکان و شرایط را می سنجیم، خواسته نامعقول است.
هر تازه واردی خواسته اش این است که مصرف کننده اش قطع مواد شود تا زندگی اش سر و سامان بگیرد و همه چیز درست شود. در جلسه شناخت اعتیاد گفته می شود که مصرف کننده باید خودش بخواهد و خانواده اگر قصد دارد در جلسات شرکت کند و همسفر باشد باید برای درمان خودش بیاید. این خیلی سخت است که یک نفر با خواسته درمان شدن مصرف کننده بیاید و اینجا بفهمد نمی تواند کاری برای او بکند و تنها خواسته ای که می توانید داشته باشد درمان خودش است.
پس نکته حائز اهمیت که از وادی سوم هم آن را یاد گرفتیم، این است که من باید بدانم، من فقط می توانم در مورد خودم خواسته داشته باشم و اگر درمان اعتیاد را برای مصرف کننده بخواهم، از همان ابتدا خواسته غیرمعقول است چون مربوط به خودم نیست.
خواسته داشتن، هدف اصلی برای سفر ماست و برای هدف خود باید فنداسیون بریزیم و پایه ریزی کنیم. برای ساختن یک ساختمان، بسته به چند طبقه بودن، گودبرداری دو متری یا بیشتر انجام می شود و سیمان و مصالح زیادی در آن خرج می کنند که بعدها به هیچ عنوان دیده نمی شود، ولی چون این گودبرداری هدف و ریشه است اگر نباشد، ساختمان فرومی ریزد. من همسفر هم وقتی هدف خود را درمان تعیین می کنم باید فنداسیون قوی داشته باشم. پس خواسته من، اراده و حرکت من را باعث می شود و اگر غیر از این باشد دچار آفت پنهانکاری می شوم.
شاخصه اصلی پنهانکاری خواسته های نامعقول است و خیلی گسترده است و جوانب مختلفی را دربرمی گیرد. در اصل خودمان را آن طور که باید نشان نمی دهیم.
پنهانکاری آفتی است که آرام آرام از درون (ریشه) وارد می شود و بعد بدون اینکه خودمان متوجه شویم، مانع رسیدن ما به درمان می شود. این آفت برای همه هست چه کسی که سالهاست می آید و چه کسی که حدود چند ماه است می آید و نمی گذارد تغییری در ما به وجود بیاید.
یکی از پنهانکاری ها، داشتن روحیه طلبکاری است. که اکثراً فکر می کنیم نداریم، ولی آنجا که برای تک تک اعضای خانواده وظیفه مشخص می کنیم و انتظار داریم همه رفتار خوبی با ما داشته باشند، ناشی از همین روحیه طلبکاری است، چون به جای خودمان برای دیگران وظیفه تعیین می کنیم. خواسته معقول این است که من رفتار درست و شایسته ای با دیگران داشته باشم.
با دقت و بررسی در اعماق وجود خود، می توانیم این روحیات را در خود پیدا کنیم و ببینیم چطور با پنهانکاری نخواستیم کسی آنها را ببیند و اجازه نمی دهد به خواسته درست که رفتار شایسته خودمان با دیگران است برسیم. و حتی در سفر درمانی هم خودش را نشان میدهد، زمانی که می گوییم مسافر یا مصرف کننده باید بیاید و درمان خودش را شروع کند.
دومین پنهانکاری، تأییدطلبی است. وقتی با راهنما یا سرلژیون صحبت می کنیم، خواسته ما این است که او ما را تأیید کند و این زمانی مشخص می شود که به جای تأیید کردن ما، به ما تکلیف رفتاری بدهند یا ما را نقد کنند، ناراحتی پس از آن نشاندهنده پنهانکاری تأییدطلبی است و یکی از دلایل نرسیدن به درمان است.
شاخصه اصلی هدف درمان پذیرش است. اگر با تمام وجود آموزشها را بگیریم و به پذیرشی که جلسات به ما آموزش می دهد(هرچند سخت است) برسیم، در برابر رفتارهای ناشایست مصرف کننده حالمان بد نمی شود و آن را مدیریت می کنیم.
مشکل اصلی و دلیل نرسیدن به دانستن و توانستن همان خواسته های نامعقول است. خواسته من پذیرش است ولی پذیرش ندارم، چون پنهانکاری دارم، چون هنوز از درون نپذیرفتم با یک مصرف کننده زندگی می کنم و تا زمانی که با پنهانکاری جلو می روم بدانم در مسیر درمان قدم نگذاشتم. پس روی خواسته درمانی خود کار کنیم. اگر خواسته درمانی قوی باشد، عشق به دانستن داریم. دیگر با عشق آموزشها را انجام می دهیم.
شناسه های خواسته های نامعقول: یک روز حالمان خوب است یک روز حالمان بد – با صحبت با کسی یکدفعه حالمان خراب می شود- قدرت تشخیص نداریم، نمی توانیم خوب را از بد و بد را از بدتر تشخیص دهیم و اینها همه به این برمیگردد که نفهمیدیم خواسته معقول چیست.
تا زمانی که خواسته نامعقول داریم به دانستن نمی رسیم. وگرنه فردی که به خواسته معقول و عشق به دانستن می رسد، مطمئناً به یافتن می رسد و در کل زندگی به توانستن می رسد.
یکی از مهمترین نکات این دستور جلسه این است که همه متعهد شدیم درمان شویم. اما چقدر در راستای این تعهد کار کردیم. حرف زدن، رفتار و همه حرکات ما نشاندهنده میزان تعهد ما به تفکر سروج است. وقتی خواسته درمانی باشد، در ورودی ذهن، در حرف زدن و… نشان داده می شود وبه توانستن نمی رسیم، فقط می شویم دانای متبحر، فکر می کنیم می دانیم، ولی دانستن زمانی است که از خود بگذریم. جایی که عشق به دانایی بورزیم و بخواهیم خودمان تغییر کنیم یعنی دانستن را پذیرفتیم.
زمانی که من خواسته معقول داشته باشم و به دانسته های خود عشق بورزم و از خود بگذرم، آن موقع است که به یافتن می رسم. آنگاه در این پروسه احساس دلهره، اضطراب و نگرانی ندارم. حال درونم خوب است و دیگر متلاطم و دل آشوب نیستم.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
همسفران: تخت کش- ابراهیمی2- غفاری- مکری- باقری2- خدائیان- نریمانی- عدنانی- زیلایی- خراسانی-
با عرض سلام و خدا قوت وتبریک بابت این روز عزیز خدمت همه عزیزان🌹.تبریک فراوان خدمت همسفرغفاری عزیز ومسافر عباس 🌹. وتشکر فراوان از استاد عزیز که به این خوبی دستور جلسه را باز کردند واهمیت تشخیص خواسته ها را بیان کردند.🌹 من اگر خواسته های خودم را بشناسم و با عشق از خواسته های نا معقول بگزرم دیگر طلبکار کسی نیستم و پنهان کاری نمیکنم. با تشکر فراوان از مسئولین سایت 🌹
با تشکر از استاد بسیار عالی دستور جلسه رو باز کردند
با عشق ب دانستن ب خواسته های نامعقول پنهان شده در درون خودمان پی برده و تشخیص میدهیم در هر شرایط و زمان و مکانی چه رفتاری داشته باشیم.
سلام وخدا قوت
باتشکر از استادعزیز که بسیار عالی اموزش دادند
برای اینکه در مسیر درمان قرار بگیرم باید خواسته درمانی داشته باشم وباعشق به دانستن خواسته های معقول رااز نامعقول تشخیص بدهم وبا کاربردی کردن صحیح اموزشها به توانستن میرسم
تشکر از تیم زحمتکش سایت
با سلام خدمت استاد گرامی دستور جلسه را خیلی.خوب باز کردن …من فقط باید برای خودم خواسته داشته باشم انوقت است که ب دانسته های خودم عشق ورزیده ام و حال درونم خوب است
با تشکراز استاد عزیز،خیلی ساده روان ودقیق موضوع را بررسی کردند ،وپیامی که برای من حاصل شد، خواسته های نا معقول اجازه پذیرش ورسیدن به هدف را به من نمیدهد وبه دانستن نخواهم رسید ،وبا عشق به دانستن پی به انها خواهم برد .
باتشکر از استادمن برای خواسته ای که دارم تلاش کنم اموزش بگیرم و در درون خودم سفر کنم ضد ارزشی ها رابشناسم واز دست بدهم تا توانستن اتفاق بیفتد وباید عشق به دانای داشته باشم ممنونوسپاس گذارم
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم باروحیه طلبکاری وقتی برای دیگران خواسته دارم و وظایفی تعیین میکنم و اینکه به دنبال تأیید شدن خودبه هر طریقی هستم اینها همه از پنهان کاری من نشأت میگیرد که این پنهان کاری ها بدون اینکه من متوجه باشم آفتی بزرگ با ریشه هایی وسیع میشود و با خواسته های نامعقول یا به ظاهر معقول مرا از دانستن وعشقی که برای این دانستن در مسیر درمان باید داشته باشم دور میکند .
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت
با تشکر از استاد عزیزم🙏🌹
من باید جنس خواسته هایم رابشناسم که از کدام دسنه است معقول یا نامعقول و شاخصه خواسته نامعقول نهایتن حال بد و روحیه طلبکاری است🌹
باسلام وتشکرازاستادوهمه خدمتگزاران سروج
آموزش گرفتم به درون خودم برم وعلت رفتارها وعملکرد اشتباه خودم را بررسی وریشه یابی کنم.
درود فراوان وخداقوت 🌺
تشکر فراوان از استاد بزرگوار که موضوع خواستن دانستن وتوانستن را به خوبی باز نمودند .🌺
با داشتن روحیه طلب کاری وتایید طلبی به پذیرش
نمیرسم ودست از خواسته داشتن برای دیگران بردارم.
با تشکر ازاستاد عزیز که موضوع را به خوبی برسی نمودند و ریشه اینکه من به خواستن نمی رسم را به خوبی باز نمودند واموزشی که من گرفتم این بود که تازمانی که نوع خواسته هام را از هم جدا نکنم وبه دنبال خواسته های نا معقول خود باشم دانستن من نیز برای دیگران خواهد بود پس توانستنی هم صورت نمی گیرد وبه همین دلیل قدرت تشخیص من ضعیف مباشدوحالم یک روز خوب یک روز بد وبه درمان نمی رسم با تشکر فراوان از کمیته محترم اموزش