نیروهای بازدارنده، نیروهای مکملی هستند که برای رشد و تکامل جهان هستی لازم است و این بستگی به مراتب دانایی ما دارد که چطور از آنها استفاده کنیم و از آنها عبور کنیم.
موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: شناخت نیروهای بازدارنده
استاد: همسفر غلامی
تاریخ: دوشنبه 1403/03/07
طبق فرمایشات استاد امین در سی دی «تعریف درست»؛ تعریف کردن موضوعی، یعنی تمام جوانب آن موضوع را مورد بررسی قرار دهیم تا به علمی برسیم که ما را به درک آن موضوع برساند. چون با درک موضوع، آن قضیه برای ما حل می شود و دیگر در مورد آن اشتباهی انجام نمی دهیم. مثل مسأله اعتیاد که وقتی جناب مهندس دژاکام به تمام جوانب و پیچ و خم های آن پرداختند و دیدند چه اثراتی نه تنها بر جسم که روی صور پنهان و صور آشکار و روی تفکر مصرف کننده دارد، به حقیقت مسأله اعتیاد رسیدند و درمان کشف شد.
همانطور که دوستان می دانند جهان هستی بر پایه اضداد بنا شده، یعنی هم نیروهای مثبت و هم نیروهای منفی وجود دارد. از نیروهای منفی در وادی نهم به عنوان نیروهای مکمل و تکمیل کننده یاد شده است ولی این نیروها چه موقع می توانند نیروی بازدارنده باشند و چه موقع نیروی مکمل و تکمیل کننده؟
وقتی در برابر نیروهای بازدارنده با جهالت خود (ترس، ناامیدی، منیت) برخورد کنیم، بیشتر در اعماق تاریکی فرومی رویم. مثلاً غلبه ترس، مانع حرکت ما می شود، مثل ترس از مصرف کننده دار شدن، که باعث انجام کارهای تخریب زا می شد و هم به خود و هم به طرف مقابل آسیب وارد می کردیم. اما بعد از اینکه به جلسات آمدیم و آرام آرام آموزش گرفتیم، متوجه شدیم چطور از این ترس های خود عبور کنیم و همین ترس، یک پله صعود شد که یاد بگیریم و آگاهی کسب کنیم که چطور با یک مصرف کننده برخورد درست داشته باشیم.
بنابراین اینکه نیروهای بازدارنده در نقش بازدارندگی باشند یا تکمیل کننده، بستگی به میزان دانایی ما دارد، البته دانایی مؤثر نه فقط کسب دانایی. تا این نیروها را درک کنیم و بشناسیم و بدانیم کار آنها چیست و وظیفه ما در برابر این نیروها چیست.
ما انسانها دارای صور آشکار و صور پنهان هستیم. صور پنهان شامل ذهن، نفس، روح، عقل، آرشیو و… است. نیروهای بازدارنده روی تک تک اینها اثر می گذارند و می توانند تخریب ایجاد کنند، ولی خدا را شکر با آموزشهای جلسات و تغییر جهانبینی که خیلی مهم است، می توانیم یکی یکی به شناخت صور پنهان خود برسیم تا بدانیم در مسائل زندگی چگونه از آنها عبور کنیم.
اولین تأثیر یک نیروی بازدارنده روی ذهن است. مثلاً در حین صحبتهای استاد، ذهن به سمتی برود که روی سخن استاد با من است؛ پر و بال دادن این افکار منفی، آرام آرام روی نفس اثر می گذارد، و باعث ایجاد خواسته های نامعقول می شود. این نیروهای منفی اول با تفکرات منفی در ذهن، سپس با آمدن خواسته های نامعقول در نفس کم کم حس ما را آلوده می کند، وقتی حس آلوده شد، ناراحت می شویم، کمتر به جلسات می آییم و اگر هم بیاییم حال و حس خوبی نداریم و اینها همه تأثیرات منفی همان حس است.
پس نیروهای بازدارنده فوق العاده قدرتمند هستند، همیشه بودند، هستند و خواهند بود؛ تأثیرگذارند و همیشه آماده تخریب کردن و فریب دادن ما هستند و هر بار هم با لباسی زیبا و با عناوین مختلف می آیند تا ما را فریب دهند و بتوانند به هدف خود برسند.
اما اگر آرام آرام صور پنهان و درون خود را بشناسیم و طبق وادی اول، بدانیم به چه فکر کنیم و به چه فکر نکنیم و با مدیریت ذهن، نیروی بازدارنده یا آنچه به ذهن می آید را مدیریت کنیم، یا نفس را بشناسیم و بدانیم ذات نفس، تولید خواسته هاست و بتوانیم به این تشخیص برسیم که خواسته معقول را از نامعقول جدا کنیم، همچنین حس های خود را مدیریت کنیم؛ می توانیم نیروهای بازدارنده را مدیریت کنیم، از آنها عبور کنیم و به عنوان یک نیروی مکمل از آن استفاده کنیم. پس این اهمیت آموزشها را می رساند که چقدر در رسیدن ما به خودآگاهی تأثیر دارد و مهم است.
پس می توان گفت نیروهای بازدارنده، نیروهای مکملی هستند که برای رشد و تکامل جهان هستی لازم است و این بستگی به مراتب دانایی ما دارد که چطور از آنها استفاده کنیم و از آنها عبور کنیم.
در سفر دوم هم این نیروها هست؛ آرمان گرایی، وصل به گذشته، ناامیدی، شخص گرایی، حس آلوده در برابر انتقاد شدن، در لحظه نبودن، هر کاری را سر جای خودش انجام ندادن(اهمال)، از جمله نیروهای بازدارنده در سفر دوم است. هر لحظه رفتار خودمان و خدمتی که به ما سپرده شده را بررسی کنیم خود را محک بزنیم تا به وسیله خدمت رشد کنیم نه اینکه باعث منیت ما شود و یا اگر ضعفی در خدمت داشتیم، دچار ناامیدی شویم. بدانیم همه اینها در جهت رشد است که بتوانیم به خود شناسی برسیم و به خود واقعی نزدیکتر شویم.
اگر به این فکر کنیم که با آمدن به سفر دوم دیگر هیچ عیب و ایراد و اشکالی نداریم، باعث می شود در یک رکود برویم و نتوانیم حتی یک مشارکت درست انجام دهیم. باید همیشه هدف خود از رفتن به سفر دوم واکاوی کنیم تا ببینیم هدف ما از آمدن به سفر دوم، چیست. اگر واقعاً هدف ما از آمدن به سفر دوم، آموزش گرفتن باشد و برای خودشناسی و شناخت درون خودمان باشد که ذهن و نفس ما در چه مرحله ای است، هر روز بهتر می توانیم حس های آلوده و خواسته های نامعقول را با تصفیه و آلایش بشناسیم و این می تواند ما را از خیلی نیروهای بازدارنده و در مقایسه رفتن ها و حاشیه رفتن ها، ترسها، ناامیدی ها، منیت ها و… بازدارد. برای همین اگر خدمتی داده شود یا نشود یا نوع خدمتی که انجام می دهیم دیگر ما را تحت تأثیر قرار نمی دهد.
تا زمانی که ضدارزشیها در درون ما باشد و هیچ تلاشی در قبال آن انجام ندهیم نیروهای بازدارنده بر ما غالب می شود. وقتی بستر و جهت حرکت ما در جهت ارزشها باشد و در این جهت تلاش کنیم، عبور ازآنها برای ما آسان می شود و با ساده ترین و کوچکترین عملی می توانیم با این نیروهای بازدارنده مقابله کنیم؛ مثل پر کردن صندلی ها از جلو تا پارک کردن ماشین ها در محل مشخص شده تا برسد به کارهای مهم دیگر.
تک تک سفردومی ها یک الگو برای سفر اولی ها هستند. اگر نقصی در خود داریم باید سعی کنیم برطرف کنیم، چه مسافران و چه همسفران، نوع رفتارهایشان، نشاندهنده وجود نیروهای بازدارنده درون آنهاست. خدا را شکر می کنیم که چنین فضای آموزشی هست تا بتوانیم آموزش بگیریم و نیروهای بازدارنده را با خواست خود به نیروهای مکمل تبدیل کنیم.
همانگونه که آقای مفتون بارها فرمودند«هر بار که بتوانم از صحنه آرایی نیروهای بازدارنده عبور کنم، من شهادتی را تجربه کردم»، لذت زیادی بعد از شناخت نیروی بازدارنده و اینکه به عنوان نیروی مکمل از آن استفاده کنیم، وجود دارد.
دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:
مسافران: میثم1- علی- علیرضا2- میثم2- علیرضا1- حسین ک- سعید- آرش-
همسفران: باقری2- کشاورز- تقیان- ولی زاده- موسوی- استکی- علیزاده- خدائیان-
باعرض سلام وتشکر فراوان ازاستادگرامی همسفر غلامی
بسیار آموزش گرفتم.نیروهای بازدارنده درون خودم را بشناسم وبا کمک آموزشها از آن عبور کنم درغیراین صورت باعث سکون وسقوط من میشود.
باسلام و ادب.
آموخته ام ازتفکر الهی درمان و این جلسه که این نیروها برای اینکه انسان را از صراط مستقیم بازدارند ویا خارج نمایند تمام تلاش خود رابه کار میبندند و اگر انسان در مسیر ناامیدشود،باز ایستد،تلاش مداوم نکند آنها موفق خواهند شد و او بازنده و حس جهنم نتیجه عدم حرکت خواهد بود.
بسیار سپاسگزارم از کمیته محترم آموزش واستاد گرامی.
باسلام وعرض خداقوت خدمت استادعزیزوهمه دوستان گرامی…من قبل ازاینکه به سفردوم بیایم فکرمیکردم درسفردوم من نبایدهیچ اشتباهی انجام دهم برای همین ازمشارکت وازاینکه حرفی بزنم که شایدیک سفراولی قضاوتم کندمی ترسیدم وهنوزهم نتوانستم ازاین ترسم بگذرم بایدتلاشم رابیشترکنم وبااین نیروی بازدارنده بجنگم ممنون وتشکرازعزیزان زحمتکش سایت
باسلام اگر من بخواهم درراه راست قدم بردارم موفق شوم باید باز دارنده ها را بشناسم وباانها مقابله کرده تا راه را از بی راهه شناخته و راه مستقیم قرار گیرم و آموزش این امکان را برای من مهیا میکند. ممنون از کادر زحمت کش آموزش وبسایت سروج
با سلام هر موقعه من ودست از تلاش واموزش بکشم نیروهای باز دارنده کار خود را شروع میکنند ومن را از صراط مستقیم دور می کند نیروی باز دارنده قوی تر عمل میکند ممنون
سپاس از استاد🙏🏻نیروهای باز دارنده همیشه در مسیر تغییرات ماوجود دارندوگاهی چون ظاهرمنفی ندارند من برداشت اشتباهی دارم و به بیراهه میروم
با تشکر از کمیته آموزش و استاد گرامی🙏
یکی از نیروهای بازدارنده برای من نا امیدی از خود و عملکرد خودم در طی سفر است که مرا وارد مثلث ادبار تو نمیتوانی،نمیگذارند،نمی شود،میکند ومانع حرکت من میشود که سریع باید آن را بشناسم و مغلوب این نیروی بازدارنده نشوم ودر جهت عکس این مثلث حرکت کنم🤲🌹
با تشکر از استاد گرامی و کمیته محترم اموزش واین دستور کارگاه اموزشی بسیار اموزنده واموزشی که من گرفتم این بود که نیروهای بازدارنده جزیی از وجود من هستند وبرای تکامل من لازم میباشندوزمانی میتوانم از انها به عنوان یک پله برای خوداگاهی ورشد خودم استفاده نماییم که به خوبی صور پنهان خودم را بشناسم دچار وراجیهای ذهنی نشوم زیرا ذهن نفس را تحت تاثیر قرار میدهد واز انجا که نفس خواسته دارد باید فرق بین خواسته معقول وغیر معقول را بشناسم تا حسم الوده نشود وبتوانم از این نیروها به عنوان نیریی برای رشد خودم استفاده نمایم با تشکر
با تشکر از استاد،کمیته آموزش ومسئول سایت
با سلام و تشکر از همه عزیزان خدمتگزار”
ممنون از استاد که موضوع را خیلی خوب تفکیک کردند و شاید این جواب سوال من بود که چه موقع نیروهای بازدارنده تکمیل کننده میشوند و چه موقع بازدارنده.؟ و با این دستور جلسه به خوبی متوجه شدم نیروهای باز دارنده جزء هستی ست و این من هستم که باآموزش و رسیدن به درک و دانایی میتوانم از آنها عبور کنم و آرامش داشته باشم ، یا اجازه بدهم آنها مسیر من را تعیین کنند.و روزبه روز بیشتر به سمت تاریکیها بروم.