خروجی اینکه در نقاط ضعف بمانیم، کج فهمی است. وقتی نسبت به مقولات مختلف در زندگی شناخت درست نداشته باشیم، دیگر نمی توانیم تشخیص درست بدهیم. مثلاً به خاطر اینکه حالات خماری و نئشگی مصرف کننده را نمی شناختیم، واکنش هایی نشان می دادیم و فشارهایی به او وارد می کردیم که بیشتر از مصرفِ مواد برای مصرف کننده آسیب داشت

موضوع کارگاه آموزشی همسفران: لزوم شناخت نقاط ضعف و قوت

استاد: همسفر مکری

تاریخ: دوشنبه 1403/03/07

با ورود به جلسات، به خانواده ها آموزش داده می شود که یک سفر درونی برای خود شروع کنند، زیرا در کنار مصرف کننده به بیماری تفکر زائد افیونی دچار شده اند. پذیرش این قضیه در ابتدا برای خانواده سخت است زیرا تمام توجه یک خانواده برای درمان مصرف کننده اش است، ولی به مرور با حضور مستمر در جلسات و گرفتن آموزشها در کارگاه های آموزشی، خانواده به این پذیرش می رسد که برای درمان خودش بیاید.

لازمه درمان شدن این است که به نقاط ضعف و قوت خود پی ببریم و برای رسیدن به این شناخت، لازم است تمام آموزشهایی که اینجا به ما داده می شود را یکی یکی کاربردی کنیم. اینکه فقط بدانیم و اطلاعات کسب کنیم، کافی نیست؛ چون تا زمانی که نقاط ضعف خود را اصلاح نکنیم، به نقاط ضعف دیگران می پردازیم و تمام سعی و توان خود را برای درست کردن طرف مقابل به کار می بریم و این باعث ضربه زدن اول به خودمان و بعد به طرف مقابل می شود.

دستور جلسات سلسله وار ما را در این مسیر کمک می کند؛ وادی اول، درست فکر کردن را به ما آموزش داد. وادی دوم، ما را از پوچی به نقطه ای رساند که فهمیدیم کسی هستیم و امیدی در ما زنده کرد. چون ماندن در ناامیدی، ضعف است. وادی سوم، به زیبایی به ما می آموزد هیچ کس نمی تواند غیر از خودمان این فرمانها را اجرا کند، همچنین دستور جلسات عقده ها و عقیده ها و اعتماد و بی اعتمادی همه در مسیر شناساندن نقاط ضعف و قوت ما به خودمان بود.

اما شناخت نقاط ضعف و قوت چه لزومی دارد؟

برای رشد کردن و تغییر که شعار اصلی جلسات است، لازم است نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم. هیچ کس کامل نیست و همه نقاط ضعفی داریم و اگر آن نقاط را نشناسیم به مرور قوی می شود و یک حوزه منفی بزرگی ایجاد می کند و ما در آن غرق می شویم. جهان، جهان اضداد است. همین که نقاط ضعف را بشناسیم می توانیم خود به خود آنها را به نقاط قوت تبدیل کنیم. چون نقاط قوت دایره ضعیفی دارند و با شناخت و آگاهی به آنها پی می بریم.

قبل از ورود به جلسات، نسبت به مسأله اعتیاد، آگاهی نداشتیم و می ترسیدیم و کارهایی می کردیم که هم به خود ضربه می زدیم و هم به مصرف کننده.

خروجی اینکه در نقاط ضعف بمانیم، کج فهمی است. وقتی نسبت به مقولات مختلف در زندگی شناخت درست نداشته باشیم، دیگر نمی توانیم تشخیص درست بدهیم. مثلاً به خاطر اینکه حالات خماری و نئشگی مصرف کننده را نمی شناختیم، واکنش هایی نشان می دادیم و فشارهایی به او وارد می کردیم که بیشتر از مصرفِ مواد برای مصرف کننده آسیب داشت و همچنین برای خود ما آسیب در پی داشت تصور ما این بود که هرچه فشار بیشتری وارد کنیم، او درست می شود. در صورتی که این کج فهمی ناشی از نشناختن و ماندن در نقاط ضعف بود.

وقتی همیشه دنبال فهمیدن نقاط ضعف و قوت طرف مقابل باشیم، دچار کج فهمی نسبت به خودمان می شویم و ما را از حرکت درست بازمی دارد، چون نیروی بازدارنده است. اگر نقطه ضعف و قوت خود را بشناسیم، اجازه نمی دهیم دیگران از آن نقطه ضعف ما سوءاستفاده کنند و ما را دور بزنند و احساسات ما را جریحه دار کنند و از اینکه کسی نقطه ضعف ما را به ما بگوید، به هم نمی ریزیم.

کاربردی کردن آموزشها ساختار درستی در ما می سازد که باعث ایجاد یک برنامه و هدف در زندگی ما می شود و آنجاست که با هر اتفاقی که اطراف ما می افتد به هم نمی ریزیم. این را در همسفرانی که در جلسه هستند و در کنار مصرف کننده زندگی می کنند و دیگر نقاط ضعف طرف مقابل را به هیچ عنوان به رخ او نمی کشند و با آرامش در کنار او زندگی می کنند، می توانیم به وضوح ببینیم.

مشارکت کردن در جلسه یکی از ابزارهای شناخت نقاط ضعف است. اینجا هیچ کس را قضاوت نمی کنند ولی کسی که ترس از قضاوت دارد، بداند ناشی از نقطه ضعف اوست و این تأثیر منفی در دیگر ارتباطات خانوادگی و اجتماعی او دارد.

برای ارزشمند شدن باید یک سری ضدارزشیهایی را از دست بدهیم. ناآگاهی نسبت به هر قضیه ای مقایسه، قضاوت، حسادت، تنفر، کینه، منیت و… را به دنبال دارد و اینها همه نقطه ضعف است.

تأییدطلبی و انتظار و توقع از دیگران در برابر انجام کاری که برای آنها انجام می دهیم، نشانه نقطه ضعف است. وقتی هدف خدمت نیست حس خوبی هم نداریم و توقع بیجا در ما ایجاد می کند و باعث قضاوت راجع به طرف مقابل می شود و خودمان بیشتر ضربه می خوریم.

عذرخواهی کردن در برابر کار اشتباهی که انجام دادیم، ناشی از ضعف ما نیست، بلکه نشانه ارزش داشتن و بزرگواری است. زیرا متوجه کار اشتباه خود شده ایم. این تفاوت ها را با آموزشهای جلسات متوجه می شویم.

قرار گرفتن ما خانواده ها در مثلث تفکر زائد افیونی(شرم مسموم، ترس مسموم و گناه مسموم)، ضدارزشی های دیگر را به دنبال دارد و مانند قفسی است که در آن قرار گرفته ایم و اجازه نمی دهد بتوانیم حرکت کنیم. با شناخت این موارد و تمام مسائل ضدارزشی که ما را احاطه کرده، می توانیم از منجلابی که در آن افتادیم، بیرون بیاییم و تغییر کنیم و این به جز آموزش گرفتن در این راستا امکانپذیر نیست.

تغییر نگاه و تغییر جهانبینی، سرلوحه و شعار تفکر سروج است و تنها با شناخت و فهم این مسائل می توانیم تغییر کنیم و نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنیم تا سبک زندگی ما تغییر کند. و هر کسی به نسبتی که آموزشها را در زندگی کاربردی کرده است می تواند این تغییرات را در زندگی خود ببیند. شناخت نقاط ضعف و قوت کمک می کند به آن چیزی که می خواهیم برسیم، کمتر آسیب ببینیم و کمتر آسیب بزنیم.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

همسفران: ابراهیمی2- غفاری- رحیمی- باقری2- اکبری- تخت کش- مزروعی- عدنانی- بی غم- قادری- کاظمی- اسماعیلی- بنده علی- عابدی-