جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
بلوغ ارتباط اجتماعی- تشکیلاتی

کسانی که ایمان (توحید)، اعتقاد (عدل) و امید(معاد) همیشه مدنظرشان باشد. انسانهای با بلوغ فکری، راحت تر به بلوغ اجتماعی و تشکیلاتی می رسند. زیرا خودشان را محور قرار نمی دهند و اگر هم جایی به خاطر اینکه به اجتماع و تشکیلاتی که حضور دارند، ضربه ای نخورد لازم بود که از خودشان بگذرند، این کار را می کنند.

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: بلوغ ارتباط اجتماعی- تشکیلاتی

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1403/2/24

بلوغ جزء لاینفک وجود هر انسانی است. بلوغ، یک تغییر و دگردیسی در انسان به وجود می آورد. متناسب با شرایط آب و هوایی، زیستی، تغذیه و سایر شرایط، جسم رشد می کند و به بلوغ جسمی می رسد.

اگرچه در بلوغ جسمی انسان هیچ گونه نقشی ندارد ولی در بلوغ ارتباط اجتماعی اگر نگوییم نقش صددرصدی، اما نود درصد نقش دارد. هر انسانی متناسب با تربیت، برداشت و درکی که دارد به بلوغ ارتباط اجتماعی می رسد. خیلی ها پیر می شوند و هنوز مرد نمی شوند و خیلی ها پیر می شوند و هنوز زن نمی شوند. زیرا می ترسند از آنچه دور خود تنیده اند، بیرون بیایند و این به خاطر نرسیدن به بلوغ ارتباطی است.

بهترین مثال برای شروع ارتباط اجتماعی، بچه ای است که از محیط خانواده خارج و وارد محیط مدرسه می شود. اگر خانواده اصلاً به فکر تربیت ارتباط اجتماعی فرزندشان نباشند و همیشه فرزند خود را محدود کرده باشند، فرزندشان نمی تواند با دیگر همسالان ارتباط بگیرد و خود را با محیط مدرسه هماهنگ کند، ولی خانواده هایی که از بچگی فرزندشان را تربیت اجتماعی کرده اند، فرزندانشان سریع تر و راحت تر در اجتماع های دیگر غیر از خانواده ارتباط سالم برقرار می کنند. مثل خانواده های قدیمی دارای چند فرزند. این فرزندان در بزرگسالی هم کمتر فریب می خورند و در معاملات سرشان کلاه نمی رود و در مجموع کمتر ضربه می خورند.

شکل ارتباطات چگونه است؟

خیلی از ارتباطات ما احساسی است و در ارتباط احساسی معمولاً به مشکل برمی خوریم. ولی اگر به بلوغ فکری و بلوغ ارتباط اجتماعی رسیده باشیم بر مبنای عقل و منطق عمل می کنیم و کمتر به مشکل برمی خوریم.

چه کسانی به بلوغ فکری می رسند؟

کسانی که ایمان (توحید)، اعتقاد (عدل) و امید(معاد) همیشه مدنظرشان باشد. انسانهای با بلوغ فکری، راحت تر به بلوغ اجتماعی و تشکیلاتی می رسند. زیرا خودشان را محور قرار نمی دهند و اگر هم جایی به خاطر اینکه به اجتماع و تشکیلاتی که حضور دارند، ضربه ای نخورد لازم بود که از خودشان بگذرند، این کار را می کنند.

چه زمانی به بلوغ ارتباط اجتماعی می رسیم؟

وقتی به اندازه محبت کنیم، دلسوزی کم کم کنار می رود. دلسوزی که کنار رفت، رفتار و عمل من در دیگران توقع ایجاد نمی کند. وقتی این دو مورد را رعایت کردیم، آرام آرام اعتماد به نفس در انسان به وجود می آید و این اعتماد به نفس است که ما را حفظ می کند و حرکت می دهد در مسیری که کمتر آسیب بخوریم و کمتر آسیب بزنیم.

وقتی اعتماد به نفس داشته باشیم، آن موقع می دانیم چقدر باید به دیگران اعتماد داشته باشیم. دیگران را قضاوت نمی کنیم، زیرا هر کسی ارتعاشی دارد، وقتی به بلوغ اجتماعی رسیدیم، ارتعاشات را می بینیم. فرکانس های افراد مختلف است ولی وقتی فرکانس ها به هم نزدیک باشد، آن افراد جذب یکدیگر می شوند و به هم نزدیک می شوند.

اولین تشکیلات خانواده است. از آنجا باید ارتباط اجتماعی سالم را شروع کنیم، به عنوان یک مرد، چقدر وظایف مردانگی و شوهر و پدر بودن خود را انجام می دهیم و به آن متعهدیم، به عنوان یک زن، چقدر به وظایف زنانگی و همسر بودن و مادر بودن خود متعهد هستیم. پایداری زندگی برمی گردد به رسیدن به بلوغ فکری تشکیلاتی در خانواده که خیلی مهم است. بعد از آن به تشکیلاتی می رسیم مثل سروج، کنگره و انجمن های دیگر که کارهای عام المنفعه انجام می دهند، اگر نتوانیم تشکیلات خانواده را مدیریت کنیم و در خانواده هنوز سر یک حرف هستیم و … آن موقع همان نگاه را به تشکیلات های دیگر هم می بریم. شاید ظاهر قضیه را حفظ کنیم ولی جایی که به سختی و مشکل برمی خورد خود را نشان می دهیم و عیان می کنیم و آنجاست که به تشکیلات ضربه می خورد، بدون اینکه خود بخواهیم.

دگردیسی باید در من اتفاق افتاده باشد، نسبت به گذشته تغییر کرده باشم و خصوصیات منفی که قبلاً داشتم را دیگر نداشته باشم و آموزشها به خاطر این است که این بلوغ بیشتر عیان شود. آموزشهای سفر دوم برای شکل گرفتن این بلوغ در شخص بعد از رهایی از دام اعتیاد است. زیرا شخص از مرحله ای عبور کرده ولی هنوز به بلوغ ارتباط اجتماعی نرسیده است.

همه ما آرزو و خواسته داریم ولی وقتی به بلوغ تشکیلاتی رسیدیم، به اندازه تلاشمان و تغییراتمان آرزو می کنیم و آرزویی فراتر از آن نداریم. یا بالعکس می توانیم به اندازه آرزویمان تلاش کنیم. آنجاست که دیگر کسی را منفی نمی بینیم و این نکته خیلی ظریفی است. یعنی به توانایی افراد در آن تشکیلات احترام می گذاریم حتی اگر بعد از ما به آنجا وارد شده باشند. وقتی به بلوغ رسیدیم می توانیم کامل باشیم و دیگر عمل ما سالم می شود.

کلام آخر اینکه زمانی به بلوغ ارتباط اجتماعی و تشکیلاتی می رسم که اول با خودمان به ارتباط درست رسیده باشیم. خود را با عیار درست محک زده باشیم نه با نتیجه گرابودن و زیاده خواهی.

فرض کنیم در من تواضع، رحم، ملاطفت، نوع دوستی و همه حسنات وجود دارد، بسیار خوب، وجود داشته باشد، دیگر یک برج و باروی فخرآمیز به نام من از آن ساختن برای چیست؟ آیا برای این نیست که باطناً بر بی اصالتی آنها آگاهم، و می دانم که اینها وسیله نمایش و مبارزه در یک رابطه مبتنی بر خصومت پنهان است.

احسان هنری نیست به امید تلافی

نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید

اگر انسانی از همه لحاظ خوب و پر از حسنات و فضایل باشیم، ولی پشت این خوبیها خود را مخفی کردیم، به بلوغ فکری نرسیدیم زیرا این را خودمان برای خود ساخته ایم، این ترس از دیدن درون ماست. نباید خود را گم کنیم و این مهم است که پشت کار خوب، خود را پنهان نکنیم. اگر اینجا در رسیدن رهجویان به رهایی قدم برمی داریم و یا خدمات دیگر انجام می دهیم، اگر غره نشویم به بلوغ رسیده ایم.


دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: علیرضا2- علیرضا1- میثم1- سعید- مختار- احسان-

همسفران: غفاری- غلامی-

مسئول کارگاه: مسافر سفر دوم حسن
مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافر سفر دوم علی

 

5 4 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همسفر خدائیان
همسفر خدائیان
2 ماه قبل

ممنون از استاد عزیزم🙏🌹زمانی به بلوغ فکری میرسم که به اندازه آرزوهایم تلاش کنم و به اندازه تلاشم آرزو کنم🌹

مسافر علی ارشادی
مسافر علی ارشادی
2 ماه قبل

درود برهمه دوستان و خدمتگزاران سروج🖐
تشکر و سپاس فراوان از استاد که بخوبی موضوع رو برسی و آموزش خوبی دادن👍💐
تشکر فراوان از تیم سایت🙏🌹🌷

مسافرعباس غفاری
مسافرعباس غفاری
2 ماه قبل

باسلام باتشکر از استاد راهنمای عزیز دستور جلسه را به خوبی بررسی کردند برای بلوغ اجتماعی و رشد تشکیلات،این دستورجلسه بسیار پرمحتوا بود

مسافرمیثم۲
مسافرمیثم۲
2 ماه قبل

باسلام وعرض ادب.
آموختم از استاد و از زندگی که به دنبال احساسات پشت هویت های ساختگی و بدون اصالت رفتن اصل حقیرانه زیستن است ولی باید چشید و گذشت تا به وادی عشق و عقل و ایمان رسید وگرنه نمی‌توان قدر دانست و بالغ شد.
بسیار قدردانی میکنم از استادراهنمای بزرگوار،کميته محترم آموزش و تشکیلات سروج.

همسفرکشاورز
همسفرکشاورز
2 ماه قبل

سپاس از استاد🙏🏻زمانی که هرموضوعی رادرست درک کنم به بلوغ فکری میرسم و همواره نظارت روی تفکرو رفتارم دارم

همسفر سبحانی
همسفر سبحانی
2 ماه قبل

با سلام وخدا قوت من اگر احساسی ودلسوزی را بشناسم وبه انها عمل نکنم اعتماد به نفس پیدا میکنم ان وقت بهتر میتوانم در خانواده در جایگاه خودایفای نقش کنم ممنون وتشکر

مسافر عباس جعفرخانی
مسافر عباس جعفرخانی
2 ماه قبل

سلام و عرض ادب بسیار سپاسگزارم از آموزش های جلسه مسافر عباس جعفرخانی

همسفرحیدری
همسفرحیدری
2 ماه قبل

باسلام وتشکرازاستادعزیز..سعی کنم ارتباطاتم احساسی نباشدچون دراینصورت به مشکل برمیخورم باآموزشهایادمیگیرم که چگونه به بلوغ فکری وارتباط اجتماعی برسم باتشکرازعزیزان زحمتکش

مسافرمختار
مسافرمختار
2 ماه قبل

تشکر از کمیته آموزش واستادراهنمای گرامی وکلیه تیم زحمت کش سایت؛

فردوس استکی
فردوس استکی
2 ماه قبل

باسلام و درود فراوان
خدا قوت
بار علمی و معنوی این کارگاه سروج بسیار عالی بود انشاالله که بتوان به بلوغ فکری رسید
انشاالله ابتدا شجاعت بیرون آمدن از هر آنچه که برای خودم ساختم را پیدا کنم
سپاس فراوان از کمیته آموزش و تیم بزرگوار سایت
در پناه حق باشید

مسافر ه‍ادی
مسافر ه‍ادی
2 ماه قبل

درود و خدا قوت
انسان با ارتباط داشتن زنده است و زندگی میکند،دستور کارگاه خیلی کمک میکنه به اینکه شخصیت خودم را چگونه بسازم،🌼استاد بسیار عالی موضوع را بررسی و آموزش دادند🌺سپاس فراوان از همه خادمین تفکر سروج

همسفر باقری ۲
همسفر باقری ۲
2 ماه قبل

با تشکر از استاد راهنمای عزیز خیلی موضوع خوب و ارزشمندی بود برای اصالت دادن به حسناتی که با تلاش در راستای از دست دادن‌ها بدست آورده ایم و برج و بارو نساختن از آن باید در هر لحظه به خودم یاد آور کنم که هرچه هست از اوست ومن هیچم واین هیچ بودن را با تمام وجود باید حس کرد