مأموریت ما در دوران مصرف تهیه مواد و مصرف آن بود و این بستگی به میزان جهالت ما داشت، هر چقدر میزان جهالت ما بیشتر بود حال و روز بدتری داشتیم. این حال و روز بد، ما را به ناامیدی رساند، اما وادی دوم به ما می آموزد هر چه بوده گذشته و الان که در مسیر ارزشها و دانایی قرار گرفتیم نباید خود را سرزنش کنیم، و بدانیم مأموریت اصلی ما در حال حاضر درمان است. درمان یعنی دوری از تمام ضد ارزشها

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: وادی دوم و تأثیر آن برمن

استاد: مسافر سفر دوم علی

تاریخ: شنبه 1403/2/22

بارها گفته شده وادی ها دقیقاً در زندگی مصرف کننده فرود آمده اند و فقط شنیدن وادی ها ملاک نیست، بلکه مهم تأثیری است که در زندگی تک تک ما می گذارد. وادی ها و جهان بینی و به طور کلی دستور جلسات به عنوان یک ابزار برای سفر درمانی است.

تیتر وادی دوم: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.»

امروز می خواهیم تأثیر این وادی را در زندگی مسافران بررسی کنیم. در دوران سوء مصرف مأموریت های ما در مسیر ضد ارزشها بود که همه از جهالت ما سرچشمه می گرفت، و از آن طرف مسئولیت های اصلی خود که خانواده و زندگی بود را فراموش کرده بودیم، و به جایی رسیده بودیم که اصلاً به ما مسئولیتی داده نمی شد چون بدرستی انجام نمی دادیم. اما الان با ورود به جلسات و گرفتن آموزشها در مسیر ارزشها قرار گرفتیم و این از دانایی سرچشمه می گیرد، البته دانایی، داشتن اطلاعات نیست، بلکه زمانی به دانایی می رسیم که آموزشها را کاربردی کنیم.

مأموریت ما در دوران مصرف تهیه مواد و مصرف آن بود و این بستگی به میزان جهالت ما داشت، هر چقدر میزان جهالت ما بیشتر بود حال و روز بدتری داشتیم. این حال و روز بد، ما را به ناامیدی رساند، اما وادی دوم به ما می آموزد هر چه بوده گذشته و الان که در مسیر ارزشها و دانایی قرار گرفتیم نباید خود را سرزنش کنیم، و بدانیم مأموریت اصلی ما در حال حاضر درمان است. درمان یعنی دوری از تمام ضد ارزشها چه در صور آشکار و چه در صور پنهان؛ شفافیت، قدرشناسی، رعایت حرمت و قوانین، و…

ما قبلاً مأموریت همه از جمله پدر، مادر، همسایه، همکار و.. را می دانستیم و فقط دنبال این بودیم که دیگران چه مأموریت و وظایفی دارند، ولی هیچ وقت برای خودمان غیر از تهیه و مصرف مواد مأموریت و وظیفه ای قائل نبودیم. ممکن است هنوز هم بعضی از ما این دیدگاه را در مسیر درمان داشته باشیم و مثلاً بگوییم وظیفه راهنما و سرلژیون یا استاد راهنما و … این است و انتظار داریم همه مأموریت خود را درست انجام بدهند غیر از خودمان. در صورتی که بارها گفته شده اینجا، هرکس خودش درمانگر خودش است، و این مأموریتی است که شخص با ورود به جلسات به عهده گرفته است. برای همین است که دارو در اختیار خود شخص گذاشته شده، و به همسفر گفته می شود در مسیر درمان مسافر دخالت نکند، تا خود فرد به تنهایی مأموریت خود را بپذیرد و تمام فرامین درمان را از ریز و درشت انجام بدهد و چون و چرا نکند، و اگر تذکری داده شد بداند هر چه گفته میشود برای درمان است.

توقع و انتظار داشتن نسبت به راهنما یا جلسات و… نشان دهنده این است که شخص دارد از جهالت پیروی میکند و در مثلث جهالت قرار گرفته و امروز بدانیم انتخاب با خود ماست که کدام مسیر را بخواهیم برویم. و مأموریت خود را انجام بدهیم؛ “توقع و انتظار” در مسیر درمان باعث سکون و در نتیجه سقوط می شود.

ما در وادی اول تفکر را یاد گرفتیم، پس هر موقع احساس کردیم حال خوشی نداریم، باید تفکر کنیم و علت آنرا پیدا کنیم تا متوجه شویم کجای مأموریت خود کوتاهی کردیم. مأموریتی که از صفر تا صد آن دست خود ماست، مصرف دارو، رعایت حرمت و قوانین، نظم و…همه به عهده خود ماست. مأموریت های ما هیچ وقت تمام شدنی نیست و یا مختص سفر اول نیست، بلکه در کل زندگی و در تمام سطوح زندگی ما تا پایان عمر وجود دارد و باید باشد. شاید خیلی فرصتها را تا به حال از بین بردیم اما نباید ناامید باشیم، چون هنوز فرصتهای زیادی پیش رو داریم و بدانیم مأموریت اصلی ما مسیر ارزش هاست، نه ضد ارزش ها؛ پس باید در مسیر ارزش ها مأموریت های خود را به درستی انجام دهیم،.و از حس های منفی عبور کنیم، حتی اگر نسبت به خدمتگزاران حس آلوده داریم باید آن را حل و فصل کنیم و از آن عبور کنیم، چون حس آلوده اجازه حرکت در مسیر درمان را نمی دهد.

در پایان بدانیم، تغییرات یک شبه و یک باره اتفاق نمی افتد و تمام ضد ارزشی های ما یک دفعه درست نمی شود، بلکه همانطور که به مرور به یک مصرف کننده تبدیل شدیم، درمان هم به مرور و با تکرار و تمرین اتفاق می افتد، و «طبق وادی دوم از جرقه های نور می توان به روشنایی وسیع رسید» شاید خیلی وقتها این جرقه های کوچک یا تغییرات کوچک خود را نمی بینیم و ناامید می شویم، اینها همه از جهالت ما نشأت می گیرد و هدفش این است که ما را از مسیر دور کند.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: سعید- اسماعیل- یوسف- جواد- علیرضا2- اصغر- رضا- حسن2- مختار- حسین(ر)- علی-ابراهیم- مرتضی- میثم1-