وقتی تفکر افیونی را بشناسیم، به مرور زمان می توانیم آن را با آموزش به تفکر سالم تغییر بدهیم. برای شناخت تفکرات افیونی، نیاز به شرکت در جلسات شناخت اعتیاد داریم.

موضوع کارگاه آموزشی مسافران: تغییر تفکر افیونی به تفکر سالم

استاد: مسافر سفر دوم میثم

تاریخ: شنبه 1403/2/8

موضوع امروز یکی از کلیدی ترین دستور جلسات است و مهم ترین عاملی که به نظر من باعث میشود یک فرد به درمان برسد همین دستور جلسه است.

علت اینکه روی تفکر و وادی اول تاکید می شود به این دلیل است که تا وقتی به درکی از وادی اول نرسیم و جنس تفکرات خود را نشناسیم، نمی توانیم کاری برای خود انجام بدهیم. برای همین فنداسیون درمان وادی اول است.

تفکر افیونی چگونه به تفکر سالم تغییر میکند؟ و چطور باید تغییر کند؟

همانطور که در نوشتار “مصرف کننده کیست” آمده؛ «تغییر تفکر افیونی نیاز به حضور مستمر در جلسات و کاربردی کردن آموزشها را دارد منوط به اینکه بیمار خود بخواهد و لا غیر».

یعنی از مهم ترین پارامترها برای درمان شدن، حضور مستمر در جلسات است، چون دستور جلسات زنجیروار به هم متصل است و همه اینها باعث می شود به درک بهتری از بیماری خود و درمان برسیم.

وقتی تفکر افیونی را بشناسیم، به مرور زمان می توانیم آن را با آموزش به تفکر سالم تغییر بدهیم. برای شناخت تفکرات افیونی، نیاز به شرکت در جلسات شناخت اعتیاد داریم. در شناخت شناخت اعتیاد گفته می شود یک مصرف کننده “شفافیت، امنیت و حرمت” خود را از دست میدهد. امروز فکر کنیم کجای کار ما هنوز مشکل دارد که اجازه نمی دهد جنس تفکراتمان تغییر کند.

وقتی کسی وارد درمان می شود ولی هنوز پنهان کاری دارد و علائم درستی به راهنما نمی دهد یا … یعنی همچنان عدم شفافیت دارد، و همینطور امنیت و حرمتش در خانواده و جامعه از دست می رود، مسئولیت گریز می شود. در جلسات فرد خواهان رهایی با انجام تکالیف و اجرای فرامین کم کم مسئولیت پذیر میشود، و تمام ریشه های درخت تفکر افیونی مثل بی اعتمادی که بین مصرف کننده و خانواده و اطرافیان بوجود می آید به مرور و شاید بعد از سالها برگردد. همینطور “ترس، منیت، روحیه طلبکاری، خشم، کینه، دروغ و… که از بزرگترین ابزار یک مصرف کننده است، همه از جهالت سرچشمه می گیرد و وجود آنها در ما نشان دهنده این است که هنوز تفکرات افیونی در ما به تفکر سالم تغییر پیدا نکرده است.

همه ما قبل از سوء مصرف یک تفکر نسبتاً سالمی داشتیم و کم کم بواسطه تربیت و آموزش های غلط خطاهایی انجام دادیم که نمی دانستیم؛ اما جلسات به ما یاد داد چون تفکر افیونی داشتیم، تابع قوانین اعتیاد بودیم و ناخواسته کاری را انجام می دادیم و این تفکر ما را وادار به انجام عمل ضد ارزشی می کرد. اما تفکر سالم به ما یاد می دهد برای انجام هر کاری باید “تفکر و “اندیشه” داشته باشیم، جنس تفکرات خود را بشناسیم تا به این درک برسیم چرا نباید ضد ارزشی انجام دهیم. ما حق انتخاب داریم مسیر درست را انتخاب کنیم، تا کم کم با تکرار و تمرین تفکرات افیونی ما به تفکرات سالم تغییر کند و سپس تبدیل شود.

هر چقدر در مسیر درمان فرمانبردار باشیم و حرف گوش کنیم و آموزش ها را بگیریم تفکرات افیونی ما روز به روز به تفکرات سالم تغییر میکند، اما اگر به ذهنیات خود توجه کنیم و مدام در ذهن خود قضاوت کنیم که چرا فلان سرلژیون داروی من را کم یا زیاد نکرد، یا این صحبت را با من کرد و…یواش یواش اینها تبدیل به کینه و نفرت می شود که باعث دور شدن از مسیر درمان می شود یا اجازه نمی دهد حرکت کنیم. پس این ما هستم که باید ذهن خود را مدیریت کنم، و ریشه مشکل را در خودم پیدا کنیم تا بتوانیم تغییر کنیم.

درمان یک امر نسبی است،و آموزش ها مثل ابزاری است که من را از عمل ضد ارزشی باز می دارد، پس امروز به این درک برسیم که هر جا از این ابزار استفاده کردیم، یعنی یک اندیشه و تفکری داریم و تفکر سالم است، وقتی هر کاری را می سنجیم و بعد انجام میدهیم، در نهایت ساختار سالم ایجاد می شود، اما هر جا کاری را انجام میدهیم که قانون اعتیاد ما را وادار به انجام آن می کند و روی آن پافشاری دارم، برگرفته از تفکر افیونی است که نتیجه آن ساختار ناسالم است. انسان فطرتاً به دنبال آرامش است و این را بدانیم هر عمل ارزشی منجر به آرامش درونی ما شده و این آرامش با آموزش، کاربردی کردن و تغییر حاصل می شود.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: امید- سعید- جواد- مجید- رضا- یوسف- غلامرضا- حسین(ر)- مجید- علی- محمد حسین- ابراهیم