رعایت قوانین و حرمت ها زمانی سخت است، که تغییر ستیز باشیم و نخواهیم بندها و قوانین گذشته را از دست بدهیم. اما زمانی که بخواهیم در مسیر درمان قوانین را رعایت کنیم، خود بخود حرمت ها حفظ می شود،

موضوع کارگاه آموزشی مشترک: قوانین و حرمتهای سروج

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: شنبه 1403/1/11

ابتدا ایام سوگواری امیرالمومنین حضرت علی(ع) را خدمت عزیزان تسلیت عرض میکنم و همینطور عرض قبولی طاعات و عبادات برای همه عزیزانی دارم که روزه آنها را گرفته است.

تجربه تفکر درمان در این چند ساله ثابت کرده که حفظ حرمت ها و رعایت قوانین سروج، از جایگاه خاصی برخوردار است و طی کردن مسیر درمان بدون انجام این دو مقوله امکان پذیر نیست؛ البته انتظار نمی رود که از روز اول یک تازه وارد بتواند همه اینها را رعایت کند و برای همین است که مرتب در جلسات تکرار می شود تا به مرور هم در صور آشکار و هم در صور پنهان ما نهادینه شود.

رعایت حرمت ها و قوانین دقیقاً نگاه خاص جلسات است، چون شعار ما “تغییر نگاه ما مبدا تحول ماست”. همه ما که اینجا هستیم چه مسافر و چه همسفر به خاطر جهالت و ناآگاهی کاملاً تابع قوانین اعتیاد و ضد ارزشی هایی مثل کینه ورزی، دروغ گویی، مقایسه کردن و… بودیم، کاشف بیماری اعتیاد زمانی که بیماری را کشف کردند به نظر من بزرگترین آموزه ای که توانستند بدهند و تغییر را در مصرف کننده ها و خانواده ها بوجود بیاورند، توجه و نگاه به دو مقوله، “حرمت ها و قوانین” بود، چرا که با رعایت حرمت ها و قوانین است که درمان اتفاق می افتد و عیار ما برای خودمان مشخص می شود، در غیر اینصورت هیچ نتیجه ای نخواهد داشت.و زمانی که یکی از قوانین اعتیاد و بندهای ضد ارزشی قطع شود، قوانین جدید و ارزشی جایگزین می شود.

قوانین چه می گوید:

 1- «جمعیت سروج تشکیلاتی است تحقیقاتی که با راهنمایی نیروهای مافوق و……تشکیل می گردد»؛ یعنی شخص گرایی وجود ندارد و نباید باشد

2- «شرط حضور در این جمعیت پذیرفتن اصول و قوانین و….»؛ یعنی وقتی قوانین و اصول جلسات را بپذیرم سروجی هستم. و در مسیر درمان قرار گرفتم.

3- «هدف اصلی جمعیت، تحقیقات علمی و کاربردی، برای شناخت انسان، مواد اعتیاد آور و…..»؛ یعنی فقط در مقوله اعتیاد و درمان این تشکیلات فعالیت میکند، و برای سایر مسائل زندگی هیچ نظری ندارد.

4- خط مشی، بر اساس پیشگیری، درمان، و مهار اعتیاد، و نیز اصل جاذبه است؛ “خط مشی در اینجا آموزش” است. ما انسانها بخصوص کسانی که دچار تفکر افیونی و زائد افیونی هستند یک خصیصه دارند و آن “تغییر ستیزی” است، قوانین و حرمتها به ما یاد میدهد، اول باید از تغییر ستیزی به تغییر گریزی برسیم تا بعد بتوانیم تغییر پذیر شویم.

5- «در این جمعیت به مصرف کننده خواهان رهایی از دام اعتیاد، مسافر اطلاق می گردد….»؛. نه اینکه به زور خانواده یا برای دور زدن آمده باشد، رهایی یک حسی دارد که هیچ وقت کهنه نخواهد شد.

6- «واژه همسفر به کسی اطلاق می گردد که سابقه اعتیاد ندارد و برای ….»؛ یعنی یک همسفر برای تعالی هدف جلسات قدم برمی دارد، نه اینکه برای درمان بیمارش یا گرفتن انرژی و …به جلسات بیاید

7–جمعیت هیچ نظری در مورد موضوعات خارج از اهداف جلسات ندارد.

8-رشد معنوی پیرو رعایت اصول و قوانین و احترام به پیشکسوتان می باشد. رشد معنوی غیر از رشد بیرونی و ظاهری مثل تحصیلات و … می باشد. در واقع رشد معنوی یعنی سفر درونی داشتن؛ چرا که فنداسیون هر شخصیتی معنویت است، و فنداسیون یک تشکل و جمعیت خوب و درست، حرمت و احترام به پیشکسوتان می باشد.

9-منابع مالی جمعیت کمکهای اعضا و حامیان آن می باشد وهیچ کمکی از بیرون دریافت نمیکند.

10- بالاترین مرجع تصمیم گیری کمیته ای مرکب از چند نفر از اعضای رها شده و… می باشد.

رعایت قوانین و حرمت ها زمانی سخت است، که تغییر ستیز باشیم و نخواهیم بندها و قوانین گذشته را از دست بدهیم. اما زمانی که بخواهیم در مسیر درمان قوانین را رعایت کنیم، خود بخود حرمت ها حفظ می شود، به “عبارتی وقتی قوانین اجرا شد حرمتها رعایت می شود”. برای همین در ابتدای نوشتار حرمت گفته می شود مکان مقدس و امنی می باشد چون وقتی قوانین را رعایت کنیم حتماً الطاف خداوندی شامل حال ما میشود و شفا اتفاق می افتد.

وقتی حرمت ها را که شامل دروغ نگفتن، سرزنش نکردن، الفاظ ناشایست بیان نکردن، غیبت و قضاوت نکردن و ارتباط درست و حریمانه داشتن و…را در اینجا رعایت کنیم و بر خود واجب و فرض بدانیم مطمئن باشیم کم کم در بیرون و در خانواده و جامعه هم رعایت میکنیم واز بروز خیلی از مشکلات برای خود و دیگران جلوگیری میکنیم.

“رعایت حرمت ها و قوانین مرز بین افراد را مشخص میکند که هم در صور آشکار و هم در صور پنهان باید رعایت شود، در غیر اینصورت دچار مشکل خواهیم شد،.چرا که تجربه نشان داده کسانی که حرمت ها را رعایت نکنند، خود بخود وارد حاشیه می شوند، و به مرور از گردباد سبز سروج به بیرون پرتاب خواهند شد. چون سروج یک گردباد است که من را از ذلت، خفت و خواری و… به سمت حرمت، عزت، و… می برد.

دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: جواد- احسان- آرش- متین

همسفران: سبحانی- استکی- باقری2- کشانی- موسوی- توانا