وقتی به نیستی رسیدیم، به بقا میرسیم و آن موقع است که محبت در ما عینیت پیدا میکند، که همان وادی چهاردهم است. “محبت یک عنصر الهی است و نمی تواند با ضد ارزشی ها در یک جا و یک کالبد باشد.
موضوع کارگاه آموزشی مشترک: وادی چهاردهم
استاد: جناب آقای مفتون
تاریخ: شنبه 1402/12/26
حلول ماه مبارک رمضان را خدمت عزیزان تبریک عرض میکنم.
وادی چهاردهم:« آنچه باور است محبت و آنچه نیست ظروف تهی ست»
سیزده وادی را پشت سر گذاشتیم و امروز به وادی چهاردهم رسیدیم. کاشف بیماری اعتیاد، برای درمان چهارده وادی را ترسیم کرده اند که هر ساله از ابتدای ماه رمضان شروع و تا ماه رمضان بعدی این چهارده وادی را طی میکنیم.
وادی اول:«با تفکر ساختارها آغاز می گردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می رود»؛ ما یاد می گیریم چطور فکر کنیم، به چه چیزهایی فکر کنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم.
وادی دوم: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم»؛ هیچ کدام از ما بیهوده به دنیا نیامده ایم و حتماً هر کدام یک مأموریتی داریم که باید آن را کشف کنیم.
وادی سوم: «هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند»؛ مادری که برای فرزندش تلاش میکند، چون می خواهد فرزندش معتاد نباشد ولی اگر دیدگاهش به وادی چهارده برسد برای همه مصرف کننده ها نگران است، نه فقط فرزند خودش؛.
وادی چهارم:«در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویش»؛ همه ما با قوه اختیاری که داریم، انتخاب می کنیم، اما نتیجه ای که بر ما حاصل می شود جبر است.
وادی پنجم: «در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست، بلکه با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید»؛ فقط با فکر کردن مسائل حل نمی شود بلکه باید حرکت کنیم.
وادی ششم: «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم»؛ چون اکثر ما احساسی عمل میکنیم نه عقلانی؛
وادی هفتم: «رمز وراز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم»؛ حقیقت، آن چیزی است که بوده، هست، و خواهد بود.
وادی هشتم: «با حرکت راه نمایان می شود»؛ یعنی وقتی حرکت کنیم خود بخود راه پیدا می شود و دنبال کوتاهترین راه و دیدن پایان راه نباشیم، به مرور حرکت کنیم راه خودش پیدا می شود و همین باعث می شود کم کم نقطه تحمل در ما ایجاد می شود که همان وادی نهم است
وادی نهم: «وقتی نیرویی از کم شروع می شود و به درجه بالا و بالاتری می رسد، نقطه تحمل پیدا می کند»
وادی دهم: «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است»؛ هیچ کدام از عادتها و صفتهای ما دائمی نیست بلکه می توانیم آنها را تغییر بدهیم. و بزرگترین آفت انسان عادت است که بگوید من همینم که هستم”.
وادی یازدهم: «چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند»؛ در درون همه ما روز اول به جای چشمه زلال، باتلاق می جوشید و به جای رودهای خروشان، فاضلاب های روان داشتیم.
وادی دوازدهم: « در آخر امر، امر اول اجرا می شود»؛ با هر نیت و هر دیدگاهی کاری را شروع کنیم در آخر به همان می رسیم. برای همین امر اول برای هر تازه واردی پذیرش بیماری است.
و وادی سیزدهم: «پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است» یعنی زندگی حرکت دارد، و پایان هر کاری باید نقطه گذاشت و دوباره شروع کرد.
وادی چهاردهم ارتباط بسیاری با دستور جلسه هفته گذشته، «الهام از رمضان» دارد. گفته شد رحمت الهی شامل حال کسانی می شود که روزه آنها را می گیرد. روزه فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست، بلکه باید فکر و قلب و اعضا و جوارح ما روزه دار باشد و آنجاست که روزه ما را می گیرد، و آن وقت مغفرت شامل حال ما می شود. مغفرت زمانی است که دیگر گناه و یا ضد ارزشی ها را تکرار نکنیم و در کل فرامین الهی را اجرا کنیم که نتیجه و حاصل این دو همان برکت است که بر ما نازل می شود. برکت فقط مادی نیست، بلکه سلامت و تغییر نگاه هم می تواند برکت باشد. وقتی که همه اینها در من اتفاق افتاد، به فنا و نیستی می رسم که مولانا در این زمینه می فرماید:
گم شدن در گم شدن دین من است
نیستی در هست، آیین من است
نیستی، یعنی از دست دادن ضد ارزشی ها و رسیدن به خود واقعی؛ و خودی که خداوند خلق کرده است. وقتی به نیستی رسیدیم، به بقا میرسیم و آن موقع است که محبت در ما عینیت پیدا میکند، که همان وادی چهاردهم است. “محبت یک عنصر الهی است و نمی تواند با ضد ارزشی ها در یک جا و یک کالبد باشد. مثل شب و روز، زشتی و زیبایی و…که هیچ وقت نمی توانند با هم باشند.
محبت آن است که نگاه من به حقیقت برسد که چه چیزی را ببیند و چه چیزی را نبیند. محبت آن است که به هر کس که از این در وارد می شود و می خواهد به درمان برسد، کمک کنیم و فرقی نداشته باشد چه کسی باشد و از طرف چه کسی معرفی شده است.
چکیده آموزش های یک سال درمانی “رحمت، مغفرت، و برکت است. اگر اینها شامل حال ما شود تقلا نمی کنیم. اینکه اینجا هستیم نشان می دهد رحمت شامل حال همه ما شده و انگشت اشاره خداوند به سمت ما بوده است. پس اگر در مسیر درمان قرار بگیریم و پروتکل درمان و حرمت ها و قوانین را رعایت کنیم و ضد ارزشی ها را از دست بدهیم مغفرت شامل حال ما می شود و در نهایت به برکت که سلامت روح و جسم است می رسیم. با رسیدن به این مرحله، دیگر آشفته نیستیم، و طبق دعای حضرت موسی که می فرمایند: «خداوندا؛ هر چه از تو بر من نازل می شود رحمت است» حتی سختی و مشکلات را از جانب خداوند می دانیم و برای ما آسان می شود.
دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:
مسافران: جواد- میثم1- آرش- محمد- مجید- احسان- سعید- مسعود1- مختار
همسفران: نورزی- مکری- باقری2- سید محسنی
باعرض سلام واحترام
تشکر میکنم از کمیته محترم آموزش وتشکر از استاد گرامی
آموختم رحمت ولطف خداوند بوده که امروز در مسیر درمان و تحت آموزش این تفکر هستم ،باید یاد بگیرم با دوری از ضد ارزشها و تکرار نکردن گناهان خود و با پیروی ورعایت قوانین وحرمتها میتوانم مورد مغفرت خداوند قرار گرفته و در پایان این خط برکت خداوندکه سلامت روح و جسم است نصیبم شود.آموختم وقتی نگاه من به حقیقت روشن شودودیدگاه من تغییر کند آنگاه میتوانم محبت را درک کنم وبا قرار گرفتن در این مسیر است که در صورت مواجه با مشکلات و سختیها با دید محبت و خیر برخورد کرده وبهتر میتوانم مسائل را حل وفصل کنم .
سپاسگزارم از همه دوستان خدمتگزار سروج وتشکر میکنم از تیم وعوامل زحمت کش سایت
سپاس از استادکه وادی عشق و محبت رو به زیبایی بررسی کردند🙏🏻🙏🏻🙏🏻ازعشق سخن گفتن سخت است…وقطعااستادراهنمای عزیزمان که به معنای واقعی وجودشان سرارعشق است…میتوانند وادی چهاردهم رو درک کنند⚘وپیام را انتقال بدهند
باسلام خدمت استاد راهنمای عزیز بسیار یادگرفتم ازاین وادی نگاهم به عشق و محبت تغییر کرد وامیدوارم بتوانم به آن عشق و محبت وبرکت ومغفرت ورحمت الهی که همه در تفکرات سروج می باشد دست پیدا کنیم باتشکر از زحمتکشان سایت
سلام دوستان حسن هستم مسافر سفر اول
وقتی باورها با محبت واقعی عجین شود
معنای محبت را لمس خواهیم کرد
و دیگرانی که هیچگاه از نظر محبت حضور نداشتند
همان ظروف تهی هستند
تشکر از کمیته آموزش و اساتید عزیزم
با سلام وعرض ادب واحترام خدمت همه سروان من هم خدا را شکر می کنم که وارد این جلسات شدم ومحبت وعشق را فهمیدم ارزو می کنم هر بیمار مصرف کنده که وارد سروج می شود به درمان برسد همسفر سبحانی