پارادایم شیفت در مورد جلسات، به فرآیندی گفته می شود که به یک نگرش و بینشی برسیم که آن ساختار قبلی را تغییر دهیم، و آن چیزی که باعث تغییر آن بینش و نگاه نسبت به ساختار موجود می شود، همان جوانه زدن است

موضوع کارگاه آموزشی همسفران: تغییر از جوانه زدن آغاز می شود

استاد: همسفر غلامی

تاریخ: دوشنبه 1402/11/30

خلاصه سخنان استاد:

این دستور جلسه هر سال در آستانه نزدیک شدن به بهار و سال نو قرار داده می شود و دارای اهمیت بسیاری است.

ابتدا معنای کلمات را بررسی می کنیم؛

تغییر از نظر لغوی، به معنای عوض شدن و از حالتی به حالت دیگر درآمدن است. به عنوان مثال آب، ماده ای است که در اثر گرما بخار شده و در اثر سرما یخ می زند، یعنی از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود.

جوانه زدن، در لغت به معنای شکفتن است. ولی از نظر مفهوم مورد نظر در جلسات، می توان آگاه شدن یکباره ما در جلسه شناخت اعتیاد را مثال زد. چون تا قبل از این فکر می کردیم مصرف کننده، غیرت و اراده ندارد که نمی تواند ترک کند و خودمان هم به ناامیدی رسیده بودیم و فکر می کردیم باید با این وضعیت بسوزیم و بسازیم. زمانی که متوجه شدیم برای مصرف کننده چه اتفاقاتی افتاده، جرقه ای در ما زده شد و نگاه و نگرش ما نسبت به بیماری اعتیاد به یکباره عوض شد و جوانه زدن یعنی این.

در جوانه زدن، تغییر نگاه اتفاق می افتد. از این رو یکی از شعارهای مهم جلسات این است: «تغییر نگاه ما، مبدأ تحول ماست».

طبق وادی دهم، هیچ چیز در طبیعت سکون ندارد، سکون برابر است با سقوط. طبق فرمایش حضرت علی(ع)، انسان جهان اصغر است. یعنی تمام پدیده های جهان هستی در بدن ما وجود دارد و یکی از مهمترین آنها تغییر است. جوانه زدن فقط مخصوص گیاهان و درختان و طبیعت نیست بلکه در مورد همه انسانها هم هست. اما جوانه زدن در انسان با درختان متفاوت است. برای فهم بیشتر، مسأله پارادایم شیفت را مورد بررسی قرار می دهیم که روز چهارشنبه توسط دکتر پدریان مطرح شد.

(Paradigm shift) در زبان انگلیسی، پارادایم، یک حوزه یا الگو یا موضوعی است و شیفت به معنای تغییر است. پارادایم شیفت یعنی تغییر حوزه یا تغییر الگو یا تغییر نگرش.

پارادایم شیفت در مورد جلسات، به فرآیندی گفته می شود که به یک نگرش و بینشی برسیم که آن ساختار قبلی را تغییر دهیم، و این تغییر بینش و نگاه نسبت به ساختار موجود می شود، همان جوانه زدن و همان نقطه عطفی که مسیر زندگی ما را تغییر می دهد و انقلاب و تحولی در درون ما ایجاد می کند.

تغییر نگاه، با تغییر دانش و علوم فرق دارد. خیلی از ما بعد از چند ماه از آمدنمان به این نتیجه می رسیم که باید جلسات را مرتب بیاییم، برای خود بیاییم و کاری به مصرف کننده نداشته باشیم، و این فرق می کند با اینکه فقط چیزی را بدانیم.

از کجا متوجه شویم هنوز جوانه درون ما زده نشده است؟

زمانی که هنوز کارهای نادرست قبلی را ادامه دهیم، یعنی جوانه ای در درون ما زده نشده است. قوانین اعتیاد و قوانین بیمار تفکر زائد افیونی با قوانین درمان متفاوت است. اولین قانون درمان، حرف گوش کردن و ارتباط نداشتن افراد با یکدیگر است. اگر این قانون کوچک را رعایت نکنیم، بدانیم هیچ جوانه ای در ما زده نشده است. یکی از علل جوانه نزدن، نداشتن خواسته درمانی است و نشان می دهد هنوز تغییر بینش درون فرد اتفاق نیفتاده است.

در بعضی افراد هم با ورود به جلسه شناخت اعتیاد و بعداً در جلسات آموزشی جوانه زده می شود و نسبت به آموزشها احساس خوب دارند، ولی باید بدانیم این جوانه نیاز به مراقبت خیلی زیاد و ویژه دارد تا به نهال تبدیل شود، زیرا جوانه خیلی حساس است.

یکی از ویژگی های جوانه، انعطاف داشتن است. روی خود را به سمت نور برمی گرداند. ما هم باید در مورد آموزشهای جلسات و اتفاقاتی که در زندگی برایمان می افتد سعی کنیم با پذیرش، انعطاف داشته باشیم، مثلاً اگر در زندگی برنامه ریزی و هدفی داریم، برده آن نشویم و به هر قیمتی نخواهیم آن کار انجام شود. زیرا مانع رشد جوانه درون می شود.

از آفات جوانه درمان، رعایت نکردن قوانین و حرمتهای جلسات است. حرف گوش کردن، ارتباط نداشتن، تلفن ندادن و… اینها باعث می شود جوانه روز به روز بیشتر رشد کند.

آفت دیگر، مقایسه کردن است. مقایسه خود با کسی که مصرف کننده ندارد، یا زیاده خواهی، یا توقع از مصرف کننده، بدون در نظر گرفتن شرایط سفر درمانی او، یعنی جوانه زده نشده است. شکافته شدن پوسته برای جوانه زدن و تغییر آسان نیست. باید از خیلی خواسته ها بگذریم، موقعیت ها و چیزهایی که حق مان بوده را کنار بگذاریم و فقط دغدغه درمان و تغییر خود را داشته باشیم. دغدغه اینکه انسان سالمی باشیم.

وقتی هر کاری را در جای مناسب خود انجام دهیم و رفتار، زبان و حس خود را مدیریت کنیم  یعنی جوانه زده ایم. و همان پذیرش است.

آفت دیگر جوانه، احساسی برخورد کردن است. توقع، منیت، حس مالکیت و… همه مثل سایه ای بالای سر ما اجازه نمی دهد روشنایی و نور را ببینیم. بایستی یکی یکی کنار برود تا جوانه در ما زده شود.

ما در جهالت و تاریکی عمیق بودیم، با آموزشها آرام آرام قدم برمی داریم، گاهی زمین می خوریم و درست عمل نمی کنیم ولی هیچ وقت نباید ناامید شویم. علت زمین خوردن خود را پیدا کنیم و اشتباهات را رفع کنیم تا ساختار خود را تغییر دهیم. اگر بعد از هر زمین خوردن، بلند شویم و تکرار و تمرین داشته باشیم یعنی جوانه زده شده و داریم از آن مراقبت می کنیم.

گاهی مواقع آنچنان به بعضی خواسته ها و باورهای غلط خود چسبیده ایم که اجازه نمی دهیم جوانه ای در ما زده شود. اگر هر آموزشی را هرچند کوچک و کم گوش کنیم و سعی در کاربردی کردن آن داشته باشیم، جوانه زده می شود. باید از سخن به نقطه عمل دربیاییم.

ساختار اولیه ما خودی است که ما برای خود ساختیم با تمام کینه ها، نفرت ها، مقایسه ها، منیت ها، روحیه طلبکاری و همه ضدارزشی ها، اینجا آمدیم و بستر آموزشی برای ما مهیا شده تا بذر درمانی درون ما را آبیاری کند. پس ما هم سعی کنیم با آموزشها از این بذر مراقبت کنیم تا شکفته شود و به نهال تبدیل شود تا هم خود در آسایش و امنیت و صلح باشیم و هم دیگران از این آرامش ما بهره مند شوند. پس قدر نعمت این فضای آموزشی که در اختیار داریم را داشته باشیم.

در اواخر سال همانطور که خانه تکانی می کنیم، به کوچه پس کوچه های دلمان هم سر بزنیم، زباله های درون را دور بریزیم و چیزهایی که نیاز به عشق و محبت دارد را آبیاری کنیم. سعی کنیم توقعات خود را از افراد خانواده برداریم. به رفتار و کردار خود توجه کنیم اگر حس و حال خوبی بود بدانیم جوانه زده شده است.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

همسفران: ابراهیمی2- باقری1- استکی- باقری2- بی غم- سبحانی- حیدری- موسوی- زیلایی-