برای جذابیت کلام، صادقانه صحبت کنیم، خودمان را آن که هستیم نشان دهیم و نقش بازی نکنیم. وقتی دو رو هستیم، درون و برون ما با هم فرق می کند، ظاهر و باطن ما فرق می کند، گفتار ما با پندار ما فرق می کند، کلام ما قدرت و نفوذ ندارد…

موضوع کارگاه آموزشی سفر دوم: قدرت تکلم

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1402/11/30

خلاصه سخنان استاد:

ورود مسافر امید را به سفر دوم خوشامد عرض می کنم. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده، مسافر از 60درجه زیر صفر، رسیده به نقطه صفر. متوجه شدید درمان اعتیاد سخت نبود، راهش را بلد نبودید، وقتی راه را درست رفتید، به نتیجه رسیدید. آغاز هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، امیدوارم در این مسیر هم موفق باشید.

یک سخن از دوزخ آید سوی لب

یک سخن از شهر جان در کوی لب

این بیت شعر از مولانا، مقدمه ای باشد برای شروع بحث امروز که قدرت تکلم است.

آن حرفی که از دوزخ و جهنم درون ما که همان حسادت، کینه، نفرت، خشم و همه ضدارزشی هاست، برخیزد و به لب برسد و بیان شود، هیچ موقع نمی تواند قدرت داشته باشد.

اما اگر از شهر جان که منظور جایی است که خداوند می فرماید «نفخت فیه من روحی: من از روح خود در تو دمیدم» بیاید، قدرت و تأثیرگذاریش زیاد است.

قدرت تکلم، داد و فریاد و بلند حرف زدن نیست، اتفاقاً کسی که داد می زد، نه تنها کلامش قدرت ندارد، بلکه با زبان بی زبانی می گوید فردی ضعیف است. اگر جمله تأثیرگذار باشد، با کمترین صدا هم اثرگذاری دارد. مثل تأثیر عمیق صحبتها در آیین های رهایی و تولدها روی مهمانان و تازه واردین در جلسه.

تکلم چیست؟

تکلم به معنای محاوره و گفتگوست. زمانی قدرت تکلم برای خود شخص مشخص می شود که ببیند فرد مخاطب با او به فهم مشترک رسیده است. الان در این جلسه، زمانی می فهمم تکلم و صحبتهای من در این جلسه قدرت داشته و اثرگذار بوده که صحبتهای افراد مشارکت کننده نشاندهنده فهم مشترک مطالب باشد. پس دو طرف در قدرت تکلم دخیل هستند، یکی گوینده و دیگری شنونده.

کلام بی تأثیر، قدرت ندارد. اگر می خواهیم اثرگذاری کلام داشته باشیم، باید یاد بگیریم در هر محیطی، ما خودمان را با محیط وفق دهیم نه اینکه از دیگران بخواهیم خودشان را با ما تطبیق دهند؛

کسانی که خود را با محیط جلسات وفق نمی دهند، نمی توانند آموزشی بگیرند، زیرا نمی دانند چه می خواهند. فقط در بند این هستند که ذهنیات خود را (درست یا غلط) القاء و راهکارهایی برای ذهنیات خود پیدا کنند.

هنر متکلم باقدرت و مؤثر این است که بتواند راه سالمی انتخاب کند تا کلامش اثرگذار باشد، زیرا نگاه و نگرش افراد بسیار متفاوت است. متکلم خوب، خود را به فهم و نگرش مخاطب نزدیک می کند. و تنها کسانی می توانند موفق باشند و کلامشان قدرت و تأثیر داشته باشند، که روشهای مختلف را برای این اثرگذاری تجربه و تکرار کنند. پس ما هم در اینکه دیگران حرف ما را گوش کنند یا نکنند سهم داریم.

یکی از دلایل اثرگذاری و قدرت تکلم، شنیدن کلام است. کسی که نخواهد حرفی را بشنود، شما به هر روشی به او بگویید هیچ تأثیری روی او ندارد. کوچکترین حرف شنوی، رعایت قوانین و حرمتهای جلسات و رعایت نکته مهم است، اگر ساده ترین فرمان را اجرا نکنیم، پس صحبتهای دیگر هم روی ما اثر نداشته و صحبتهای ما هم روی دیگران اثر ندارد، هرچند در ذهنیات خود چیزهایی داشته باشیم.

برای اینکه صحبت برای مخاطب دل انگیز باشد ، باید صحبتها خردمندانه باشد، از خرد استفاده کنیم نه از ذهنیات و احساس.

برای جذابیت کلام، صادقانه صحبت کنیم، خودمان را آن که هستیم نشان دهیم و نقش بازی نکنیم. وقتی دورو هستیم، درون و برون ما با هم فرق می کند، ظاهر و باطن ما فرق می کند، گفتار ما با پندار ما فرق می کند، کلام ما قدرت و نفوذ ندارد و به این دلیل در رنج هستیم که چرا ما و حرف ما را قبول نمی کنند.

وقتی خودمان به کلامی که بر زبان جاری می کنیم، علاقمندیم و آن را دوست داریم، آن موقع کلام علیرغم میل شنونده مقبولیت پیدا می کند، مقبولیت آن است که عزت نفس ما بالا برود نه اینکه کسی ما را قبول داشته باشد.

برای اشتیاق شنونده برای شنیدن کلام، باید گزیده گوی باشیم، درحد فهم شنونده حرف بزنیم و این گزیده گویی زمانی است که کلام نرمش داشته و قابل انعطاف باشد. گزیده گویی، احترام به کلام است.

جمع همه اینها با هم می شود قدرت تکلم.

نکته پایانی اینکه اولین چیزی که در تشکیلات می تواند به من اجازه تکلم در مورد دستور جلسات سروج و خدمتگزاری بدهد، این است که کوچکترین قوانین را رعایت کنیم. اگر رعایت نکردیم، مطمئن باشید به همان اندازه تأثیر کلام کمتر می شود.

دوستانی که در این زمینه مشارکت نمودند:

مسافران: علیرضا2- میثم2- احسان- علی- کیانوش- امید-

همسفران: باقری2- سبحانی- خداییان- احمدی2- علیزاده-