جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
عمل چون هست در علمت عمل کن

وقتی عمل و علم به جایی رسید که باهم متقارن شدند، یعنی من به اندازه علمی که دارم عمل میکنم نه کمتر و نه بیشتر، در آن صورت عنصری در وجود من بوجود می آید به نام “آگاهی”.و این عنصری است که می توانیم خودمان با کسب دانش به آن برسیم.


دستور کارگاه آموزشی سفر دوم:

عمل چون هست در علمت عمل کن

پس از علم و عمل اسرار حل کن

استاد: جناب آقای مفتون

تاریخ: دوشنبه 1402/10/25

 

خلاصه سخنان استاد:

موضوع امروز بیتی از شعر عطار نیشابوری است ما صلاحیت تفسیر شعر را نداریم و فقط معنای آن را در حد فهم خود و تشکیلات بیان میکنیم.

«شرف از علم حاصل کن تو جانا

عزیز آمد همیشه مرد دانا

شرف خواهی تو علم آموز دایم

درین اندیشه خود را سوز دایم

بعلمست آدمی انسان مطلق

چو علمش نیست شد حیوان مطلق

ولی علم تو باید با عمل یار

که تا شاخ امیدت آورد بار

چو علمت با عمل انباز گردد

همه کار تو برگ و ساز گردد

چو علمت بی عمل باشد سفیهی

چو با علمت عمل باشد فقیهی»

حضرت رسول (ص) می فرمایند: « ز گهواره تا گور دانش بجوی». و این دانش آموختن زمانی خوب و سودمند است که در آن عمل باشد. خیلی از ما احساس میکنیم دانش داریم اما در عمل نمی توانیم. چون علل دیگری در وجود ما هست که مانع اجرای عملی می شود که با دانش به آن رسیدیم و آن خودِ خود ساخته است.

*چه موقع عنصر آگاهی در ما شکل می گیرد؟

وقتی عمل و علم به جایی رسید که باهم متقارن شدند، یعنی من به اندازه علمی که دارم عمل میکنم نه کمتر و نه بیشتر، در آن صورت عنصری در وجود من بوجود می آید به نام “آگاهی”.و این عنصری است که می توانیم خودمان با کسب دانش به آن برسیم.

*وقتی به عنصر آگاهی مسلح شویم چه ویژگی در صور پنهان ما بوجود می آید؟

ویژگی به نام “اراده”؛ یعنی “شو، شود”. در این حالت، اراده ای در من تبلور پیدا میکند که هر چیزی را درست میدانم، می شود، و آن چه درست نمی دانم، نمی شود.

*رسالت و وظیفه هر کدام از ما در قبال رسیدنمان به درمان چییست؟

همه ما ادعا داریم در مقوله اعتیاد به درمان و آگاهی رسیدیم و صور پنهان ما در هر موردی قوی شده است ولی باید بدانیم رسالت ما، تبلیغ خود، یا مطرح کردن خود و جلسه، یا تعصب درمان و… نیست بلکه ما باید یواش یواش به جایی برسیم که هر جا می رویم، وجود ما و رفتار و کردار و نوع زیست ما طوری اثر گذار باشد که آنجا را آباد کنیم، یعنی اگر نا امیدی هست، امید بوجود بیاید، اگر دروغگویی هست، صداقت و راستگویی، اگر ظلم هست، عدالت و شجاعت، اگر کدورت باشد مهر و دوستی، اگر سستی و تنبلی هست، شور و شوق ایجاد کنیم، اگر تنش و جنجالی هست آرامش را ببریم، اگر قدر نشناسی و بی ادبی وجود دارد شکر گزار بودن را یاد بدهیم و…..و اینها همان تقارن علم و عمل و حل کردن اسرار است.

اما وقتی بالعکس بعد از مدت ها آموزش و زمان گذاشتن، در هر جایی و یا حتی تشکیلات باعث تنش و کدورت شویم، یا ظلم و تاریکی بوجود آوریم، و یا قدرنشناسی کردیم یا حتی به تنش دامن زدیم و… یعنی هنوز به آن آگاهی نرسیده ایم، تنها ادعای آگاهی و توهم آگاهی داریم، و هنوز به این تشخیص نرسیدیم که من سفیر سلامت هستم. و اینها نشان میدهد که در درون خودم صلح برقرار نکرده ام و علم وعملم یکی نیست.و فقط آنها را حفظ کرده ام، و اراده در من شکل نگرفته است.

*چرا ما در خیلی از مسائل اراده نداریم؟

چون عنصر آگاهی در آن مقوله در ما بوجود نیامده است. شاید در مقوله های دیگر بوجود آمده باشد مثلاً وقتی نمی توانم سیگار مصرف نکنم نشان دهنده این است که من در آن مقوله به عنصر آگاهی مسلح نشده ام و اگر به آن برسم خیلی استوار و محکم آن را اجرا میکنم و مصرف نمیکنم.

اگر علم و عمل من یکی باشد اراده ای حاصل می شود، که در پس آن برکت وجود دارد، برکت فقط مخصوص پول و مال نیست، برکت در آرامش و سلامت هم می تواند باشد.


دوستانی که در این زمینه مشارکت کردند:

مسافران: علیرضا2- محمد(ن)- میثم1- هادی- میثم2- علی1- ایرج- علیرضا1- حسین(ک).

همسفران: ابراهیمی- نوروزی- زیلایی- سبحانی- باقری2- موسوی- احمدی2- غلامی

مسئول نظم کارگاه آموزشی: مسافرسفر دوم مختار
5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مسافر فرج
مسافر فرج
6 ماه قبل

ممنون بابت دستور جلسه عالی بود.از استاد عزیزم تشکر میکنم .پر از انرژی و اگاهی . اگاهی که اگر بهش عمل کنم و درون و بیرون یکی باشه اون موضوع را فهمیدم ش ولی اگر فقط بدونم و حرکتی و عملی نداشته باشم همون دانستنش هم از یادم میره .. تشکر از تیم سایت ..